آیا واقعا برای آزمون به سید حسن خمینی زنگ زده بودند؟
من شخصا متاسف هستم که خبرگان از یک شخصیت پرتلاشی که همراهی و نهضت امام را کردهاند مثل حاج آقا یزدی، محروم شده ولی باور و قبول کنید که اینها هرکجا که باشند، منشا خیر هستند و برای خود اینها اصلا اهمیتی ندارد.
عصر خبر: نجاتالله ابراهیمان آنطور که خودش هم فکر میکند نسبت به سخنگوهای سابق شورای نگهبان متفاوت تر است و دلیل آن را تربیت حرفهای و کارقضایی عنوان میکند که موجب شده با عادتهای معمولی سخنگوها نتواند کنار بیاید.
به گزارش آستان، او که در فضای انتخاباتی بعضا به جانبداری از جناح خاصی متهم میشد، پاسخ به این شائبهها را به اتمام دوره مسئولیت در شورای نگهبان موکول میکند و میگوید که از تعرفه رایی که در هفتم اسفند به صندوق انداخته عکس گرفته تا بعدها قضاوتها نسبت به او مشخص شود.
سخنگوی شورای نگهبان در مورد مسائل مرتبط با بررسي صلاحيت سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید که علما معمولا علمایی را که صلاحیت احراز داشتند مورد خطاب قرار میدهند و از این رو او در جریان تماسهایی که با برخی از اعضای شورای نهگبان برا تائید صلاحیت سید حسن خمینی صورت گرفته، اطلاعی ندارد.
زمانی که از او در مورد علی لاریجانی سوال پرسیده میشود، اجازه میخواهد که به خاطر جایگاه حقوقیاش سخنی در این باب بیان نکند و تنها به این جمله اکتفا میکند: «مسلمان خوب و با کیاستی است که میتواند برای نظام اسلامی کار کند».
ابراهیمان از روحانی نیز به عنوان شخصیت محترم و پرتلاش یاد میکند و میگوید با وجود اینکه در انتخابات به کس دیگری غیر از ایشان رای داده اما برای موفقیت دولت مثل هر ایرانی وطن دوستی تلاش میکند و وقتی از او میپرسند تفاوت روحانی با احمدینژاد چیست، با سیاسی خواندن موضوع از پاسخ به آن طفره میرود و ابراز امیدواری میکند که پایبندی دولت تدبیر و امید و ارتباطش با مجلس و شورای نگهبان قانونمندتر از دولت قبل باشد.
این عضو حقوقدان شورای نگهبان در مورد اینکه آیا شورای نگهبان اجازه خواهد داد احمدینژاد به ساختار قدرت بازگردد، میگوید: «تا زمانی که شورای نگهبان تصمیم نگرفته، نمیتوان تصمیماتش را پیشگویی کرد.» او هچنین در مورد اینکه آیا هنوز در جلسات شورا از احمدینژاد سخن گفته میشود، می گوید که «نه ما به کار و زندگی خودمان مشغولیم».
در ادامه مهمترین بخشهای گفت و گوي ابراهيميان با ویژهنامه نوروزی مجله مثلث را بخوانيد:
** برجام آن طور که برخی از دوستان میگویند یک فتحالفتوح نبوده و نیست. یک راهحل عملی بوده که ما به معضلی برخوردیم و نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری حضرت آیتالله خامنهای راهحلی زیر نظر ایشان انتخاب کرد که این راهحل یک گزینش برای نظام ما بود. ما همانطور که 598 یا تصمیمات سخت دیگر را به دلیل شرایطمان قبول کردیم، باید با همین مسئله برخورد کنیم.
** آنچه در شورای نگهبان برای بررسی آمد، خود برجام نبود؛ این خیلی مهم است. برجام متضمن مجموعهای از قول و قرارها بود که خیلی از آنها جنبه فنی داشت و اگر قرار بود خود قول و قرارها را کسی بررسی کند، هفتهها و شاید ماهها طول میکشید. … کل برجام اساسا موضوع بررسی و داوری شورای نگهبان نبوده است. همان سند چند مادهای مربوطه که مجلس تصویب کرد را بررسی کردیم.
**{چگونگی روند رایزنی اصلاحطلبان با شورای نگهبان}: قبل از انتخابات و در جریان آن، رفت و آمدها مذاکرات با برخی از آقایان فقها و با دبیر شورای نگهبان یا اعضا در جریان بود. اما با شناختی که از ایشان و شورای نگهبان دارم اساسا موضوعاتی که مطرح شده بود به هیچ وجه شبیه یک مصالحه و و کوتاه آمدن نبود.
**{چگونگی رد صلاحیت چهرههای مشهور و سپس تائید آنها}:چون تعداد نامزدها شش هزار نفر بود، بنابراین این تعداد را نمی توان مستقیما در جلسه 12 نفره بررسی کرد. اگر مثلا 20 دقیقه به هرکدام اختصاص دهید 20 تا 6هزار تا چند ساعت میشود؟ گروههای دونفره تشکیل دادیم که کار مقدماتی را کارشناسی را انجام دهد. یعنی اگر لازم شد طرف را ببینند و اظهاراتش را بشنوند و توسط بقیه اعضا تائید شود. از این رو یک فقیه و یک حقوقدان همراه شده بودند. برای مثال من با حاج آقا جنتی در یک گروه بودیم. یعنی بدون اینکه 12 نفر این را تجویز کنند آن تصمیم گیری دونفره اعتبار ندارد. اگر کسی میخواست که رد صحن 12 نفره مسائل از ابتدا مطرح شود، این امکان وجود نداشت. کما اینکه در مورد کسانی که نماینده بودند چون یکبار قبلا صلاحیتشان احراز شده بود و دارای جایگاه اجتماعی بودند و ما میخواستیم یک نماینده را از مجلس محروم کنیم ، تا آنجا که به خاطر دارم در مورد این ها تقریبا می توان گفت همه در صحن 12 نفره به صورت تفصیلی مطرح شد.
**{چگونگی بررسی صلاحیت علی مطهری}: توافق شده بود که ایشان را در جلسه 12 نفره مطرح کنیم.ایشان را هیات نظارت رد کرده بود نه ما.
**{درباره رایزنی معاون اول رییس جمهور، وزیر اطلاعات و وزیر کشور با شورای نگهبان در مورد رد صلاحیت ها}: ممکن است نزد دبیر شورای نگهبان و یا نزد برخی دیگر از فقهای شورا رفته و گفته باشند که این آدمها، آدمهای خوبی هستند. اینها را میشناسیم و رد صلاحیت نکنید. در همین حد اما بنده در جریان وقوع این ملاقاتها نیستم. … من اطلاع دقیقی از ارائه لیست ندارم که آقای جهانگیری چنین کاری کردند یا نه، اما همینطوری حدس میزنم که اگر قرار باشد یکی بیاید و بگوید این افراد را ملاحظه کنید که دارای سابقه خوبی هستند، قطعا اسامی مطرح میکنند و عنوان کلی نمیآورد. بعید نیست که مثلا اسامی ارائه داده باشند که اینها را میشناسیم و آدمهای خوبی هستند ولی به نظرم شورای نگهبان کارش خودش را کرده است.
** {آیا واقعا برای آزمون به سید حسن خمینی زنگ زده بودند؟}: من دقیقا مطلع نیستم. من هم شنیدم به دفتر ایشان زنگ زدند ولی اینکه چه کسی و در چه شرایطی و به چه کسی زنگ زده جزئیاتش را خبر ندارم.در این شلوغیها شنیدم زنگی هم زدهاند اما اینکه چه کسی زنگ را زده مطلع نیستم. البته این را قبلا در مصاحبه تلویزیونی هم گفتم که قرار نبوده از کسی با تلفن دعوت کنند.
**{تائید صلاحیت افرادی بدون شرکت در آزمون}: عدهای حدود 150 نفر آزمون ندادند که روند بررسی صلاحیتشان با اطلاعاتی بوده که خود آقایان فقها اطلاع داشتند؛ آقای مومن و بقیه آقایان. عقیده فقهای محترم شورای نگهبان این بوده که آزمون اختیارات آنها را برای احراز اجتهاد در حد تجزی محدود نمیکند یعنی آنها میتوانند از طرق دیگر هم اگر به قطع یا اطمینان به درجه اجتهاد کسی رسیدند ترتیب اثر دهند که این کار را هم کردند. حالا اینکه جزئیات برای این 150 نفر چه طور بوده را مطلع نیستم.
** {در واکنش به کوفی خواندن مردم تهران} یک سوال قبلا در یکی از روزنامه از من شده بود، احتمالا یک جور به شخصیتهایی که با شورای نگهبان در ارتباط هستند و یا عضو شورای نگهبان هستند نسبت داده شده است. من این را تکذیب می کنم، اصطلاح بد « لیست انگلیسی» به هیچ وجه از جانب اعضای متشخص شورای نگهبان صادر نشده است. میدانید که در دعواهای انتخاباتی جوگیر میشویم. یکی به لیست دیگری لیست انگلیسی میگوید و یا اهل کوفه هستی و یا نیستی! به نظرم اینها ناشی از جوگیریها سیاسی است. مردم تهران مثل همه ایران به کمک قانون اساسی که میراث انقلاب اسلامی است و با حضور و تائید شورای نگهبان، انتخاب سیاسی و انتخاب خودشان را کردهاند و گردش گروهها و اقلیتها و اکثریتها الحمدلله در نظام جمهوری اسلامی ایران در جریان است. یک روز این جناح میآید و آن جناح میرود و یک روز دیگر بالعکس.
** {ارزیابی از رای نیاوردن آیتالله یزدی}: بد نیست از من بپرسید که آیتالله یزدی را دیدید؟ چه حالی داشت؟ من آیتالله یزدی را دیدم. آدمهایی که وابستگی به دنیا ندارند برای همه ما درس هستند. در آیتالله یزدی هیچ تفاوتی با قبل از این واقعه انتخابات و بعد از واقعه انتخابات ندیدم. زهد، تقوا و حصار درونی که در حکومت دینی بر وجود او در دولتنمردان تاکید میکنیم یک دکور نیست. یک اثر عملی دارد، یک آدمی مثل ایشان، مثل آقایان مومن و مدرسی اصلا برایشان فرقی نمی کند که در این مناصب قرار بگیرند یا نگیرند. اینها به این عنوان یک تکلیف نگاه می کنند و اگر این تکلیف سنگین از آنها برداشته شود، چه بسا که خوشحال هم بشوند. من شخصا متاسف هستم که خبرگان از یک شخصیت پرتلاشی که همراهی و نهضت امام را کردهاند مثل حاج آقا یزدی، محروم شده ولی باور و قبول کنید که اینها هرکجا که باشند، منشا خیر هستند و برای خود اینها اصلا اهمیتی ندارد.
** آقای هاشمی رفسنجانی شخص مورد اعتماد رهبری است. کسی که رهبر به او حکم دادهاند و برای ایشان مسئولیتی تعیین کردهاند آن هم در یکی از بزرگترین ارکان عمده نهادهای نظام، ما باید احترامش را حفظ کنیم و من هم احترام ایشان را حفظ میکنم. این اظهارنظرها و انتقاداتی که من و یا راستها و یا چپها میکنند، این آزادی که اکنون داریم، نشان میدهد که ما بر سر یک سفرهای نشستهایم که این سفره را کسانی مثل آقایان جنتی، یزدی، هاشمی، مرحوم شهید بهشتی و خیلی از آنهایی که در جناح های مختلف هستند برای نسل من فراهم کردهاند. ما ایرانیان و شیعه ها نمک نشناس نیستیم.بنظرم باید نمکشناسی کنیم و جایی که میخواهیم انتقاد کنیم انصاف راهم رعایت کنیم. بنده انتقاداتی نسبت به برخی از این بزرگواران دارم اما انتقاد داشتن به کسی یا رای ندادن به معنای این نیست که روی همدیگر شمشیر بکشیم.
**تعبیری که من داشتم این بود که سخنگویی یک سمتی نیست که شما لزوما درآن سمت تصمیمساز هم باشید. شما موظف هستید تصمیم دیگران را مثل یک وسله منتقل کنید. بلندگو بودن یا بوق بودن یعنی اینکه شما وسله انتقال پیام هستید.
**{در پاسخ به نظرخواهي در مورد آیتالله جنتی}: من نمک نشناس نیستم. به رغم اختلاف سلیقههایی که با هم داریم ممکن است که بگویم ایشان یک قاضی حرفهای نیست چون کارش این نبوده است. ممکن است شیوه رسیدگی من به پروندهها با نگاه ایشان فرق کند چون ایشان تربیت ویژهای دارد. اما باید در مورد همدیگر انصاف را رعایت کنیم.ایشان نه از مال دنیا چیزی دارد و نه دل بستگی. نه در کارتل و نه تراستی دخالت دارد و نه خویشان او سعی کردهاند که از منابع کشور استفاده کنند و جزء به منافع نظام جمهوری اسلامی ایران فکر نمیکند. تصمیماو براساس باورهای اوست. یک وقت در آینده ممکن است من با هر عضو دیگری از شورا اختلاف نظر داشته باشیم. اصلا طبیعت شورایی بودن همین است. من یک نظری دارم و میگویم این طوری بهتر است و نیروی جوانتری هستم و میگویم باید تحول و تغییر ایجاد شود. اقدامات و تصمیمات ایشان مبتنی بر یک تجربه طولانی، گذشت زمان و تداوم ایام است. در آینده هم ممکن است در جلسه شورای نگهبان خیلی جاها با ایشان مخالفت کنم اما باید منصف باشیم.