بازيگر كليد ساز در غرب تهران(+ عكس)
خانوادهام همیشه با بازیگری من موافق بودهاند، اما شغل اول من كلیدسازی است و اگر در حین كار هم به من بگویند، كسی پشت در مانده و نیاز به كمك من دارد، به هیچوجه دریغ نمیكنم. چون خودم این كار را انتخاب كردهام و تصمیم گرفتم بر سر این كار بمانم.»
عصر خبر به نقل از همشهري محله: اسمش امیر تركان است و در منطقه ما (22 تهران) كلیدسازی دارد، اما هممحلیها بیشتر از یک کاسب او را میشناسند. برخی هم به او میگویند فرشته نجات. ما به خاطر همین تفاوت سراغش رفتیم؛ شاید همینكه عاشق بازیگری است و در چند طرح سینمایی و تلویزیونی هم حضور داشته، كافی باشد تا او را با هم صنفهایش متفاوت بدانیم، اما امیر تركان فقط یك بازیگر نیست؛ او كلیدساز است و از این شغلِ به ظاهر بیتكلفش، كلی پیچیدگی و عمق برای خودش ساخته است. بسیاری از افراد بر اساس حرفهشان، كلید میسازند و قفلهایی را باز میكنند، اما برای تركان، این گرهگشایی، كاملاً انسانی و احساسی است. برای اینكه بدانید او چگونه به داد كسانی كه پشت قفلهای زندگی گیر افتادهاند، میرسد، با حرفهایش همراه شوید؛ در حرفهای تركان، یك نكته مهم هم هست: شغلتان هرچه كه باشد، اگر به آن معنای انسانی ببخشید، مهمترین كار جهان میشود.
با تك تك كلیدهایی كه بزرگ شدممتولد 1360 و اهل قزوین است، اما مدتهاست در منطقه ما زندگی میكند و قفل بسیاری از خانههای اهالی این محله را نصب و باز و بسته كرده است. بسته از این جهت كه كلیدی ساخته و قفلی نصب كرده است؛ اما باز كردن درها روایت دیگری دارد. میگوید از 7 سالگی، آن زمان كه وقت درس خواندن و مدرسه رفتنش بوده، كنار پدرش كار كرده است، پدری كه میتوانست فرصت گریز از كار به او بدهد و او سرش برای درس خواندن و بازی كردن بیشتر درد كند. اما برای او، ماندن در این حرفه، میراث و جبر نبود و از لذت این کار میگوید: «اگر بازیگر مطرحی هم بشوم، كلیدسازی را رها نمیكنم.» عكس سیامك اشعریون و صفحه گفتوگویش با همشهری محله را به دیوار چسبانده و در كنار اینكه مشتری راه میاندازد، نگاهی هم به پارسا، پسر 4 سالهاش میاندازد كه از حالا كنار پدرش در مغازه، قفل و كلیدها را بالا و پایین میكند و نظر متخصصانهای به آنها میاندازد.
رفع اضطرابهای پشت دری«لذت شادی رسیدن یك مادر به بچه و نجات یك خانواده و دوری از اضطراب و دفع خطر از زندگی همسایگان را حتی به خاطر بازیگری كه بسیار دوستش دارم هم از دست نمیدهم.» میگوید بارها برایش پیش آمده كه از پشت درهای بسته، فرزندی را به مادرش رسانده و گاهی در خانهای را كه اجاقش روشن بوده و صاحبخانه پشت در مانده بوده را باز كرده و یك زندگی را از گزند و آسیب نجات داده است. تركان نزدیك به یك دهه در مغازه اجارهای پدرش كار میكرد تا اینكه در سال 78 تصمیم میگیرد مغازهای برای خودش اجاره كند و مستقل کار کند. اول در بلوار امیركبیر كارش را شروع میكند و وقتی اهالی حسابی با كارش آشنا میشوند، به خیابان گل آذین میآید. میگوید چند ماهی است كه كودك دیگری به جمع خانوادگیشان اضافه شده و حالا برای كمك به همسرش باید پارسا را به مغازه بیاورد.
كلیدبازی بازیگری كه كمتر میشناسیمشاسباببازی برای پارسای كوچك او، فقط یك اسباببازی نیست، همانطور كه برای او نبود. اسباببازیهای او هم یكسری كلید، قفل و… است كه میراث شغلی را برای آنها ماندگار كرده است. تركان اگرچه تا امروز در فیلم و سریالهای مختلفی در نقشهای فرعی هم بازی كرده، اما همچنان شیفتهوار از شغلش صحبت میكند. میگوید روزی یوسف تیموری، بازیگر، را كه خانهای اطراف دریاچه دارد از پشت در ماندن نجات داده است و بیشتر معرفیهایش را مدیون سیامك اشعریون است. حالا هم كه به سریال جدیدی دعوت شده، نقش را به خاطر مراقبت از پارسای كوچكش رد كرده است. در اینباره میگوید: «خانوادهام همیشه با بازیگری من موافق بودهاند، اما شغل اول من كلیدسازی است و اگر در حین كار هم به من بگویند، كسی پشت در مانده و نیاز به كمك من دارد، به هیچوجه دریغ نمیكنم. چون خودم این كار را انتخاب كردهام و تصمیم گرفتم بر سر این كار بمانم.» پول و شهرت جای كاری را كه دوست دارد، انجام دهد یعنی كلیدسازی، نمیگیرد. باز كردن قفل و كمك به زندگی و روابط مردم همیشه برایش ارجح بوده است.
به عشق بچه های زندانیهمسایگان زیادی دارد که برای باز کردن قفلهای بسته منازلشان به او مراجعه میکنند. روایت بازیگر شدنش را هم اینگونه تعریف میكند كه در پشت صحنه یكی از مجموعههای تلویزیونی در سال 85، با تماشای بازی بازیگران به این هنر علاقهمند شده و حالا اوقات بیكاریاش را به این كار میپردازد. اما اینكه چطور شد كه بازیگر شد، حكایت دیگری است. شروع كار هم برای او با سیامك اشعریون بوده كه با احوالپرسی بازار كارش را گرم كرده و حالا اشعریون هر بار گذرش به آنجا میافتد، پیشنهادهایی برای او دارد. البته آنطور كه میگوید بازیگران دیگری هم چون جعفر دهقان در میدان المپیك، احمد نجفی و یوسف تیموری هم در منطقه ما ساكن هستند كه هر كدام برای یک بار هم شده كارشان به این همكارشان افتاده است. میگوید سینما و بازیگری را خیلی دوست دارد،اما کمک به همنوعان به خصوص کودکان برایش در اولویت است. او هر از چندگاهی برای حمایت از کودکان زندانی، در کارهای خیریه هم شرکت می کنند.
همسايهها چه ميگويند؟«امير، فقط يك كليدساز نيست؛ در همين محله چند كليدساز دیگر هم هست… مثل هر مغازهاي كه چندتايي از هر كدام هست. براي امير، ساختن كليد، مثل درست كردن يك ساندويچ، اتوزدن لباس يا خدماتي از اين دست نيست؛ وقتي به او زنگ ميزنند و ميگويند مثلاً كليدي گم شده يا قفلي باز نميشود، حرفه او ديگر برايش يك خدمات ساده نيست… ميشود مثل يك آتشنشان. حتي ديدهام وقتي مشتري در مغازهدارد، اولويت را به تماس اضطراري ميدهد و خودش را سريعاً به محل ميرساند». اينها را يكي از كاسبان همسايه كليدسازي تركان ميگويد. همسايه ديگري هم كه سر ذوق آمده از اينكه درباره همسايهاش حرف بزند، اضافه ميكند: «مي دانم كه حتي امير به خاطر تعهدش به كار كليدسازي و تعهدش به خانواده، يكي دو طرح سينمايي را هم كه شايد بهترين كارهايش ميشدند، رد كرده است.»