آیا اقدام اخیر ایران به معنی واگذاری پایگاه نظامی به روسیه بود؟
واگذاری پایگاه نظامی به کشورهای خارجی طبق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، امری ممنوع است اما آیا اقدام اخیر -حضور بمب افکنهای روسیه در ایران- به منزله واگذاری پایگاه به روسها بود؟
خبرگزاری فارس: حضور جنگندههای بمبافکن ارتش روسیه در خاک ایران که به منظور آماده شدن برای حمله به مواضع داعش در سوریه صورت گرفت، علاوه بر بازتابهای زیادی که در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کرد، موضعگیریهای متفاوتی را از سوی افراد و مقامات داخلی و خارجی در پی داشت که ازجمله آنها میتوان به مواضع دولت آمریکا اشاره کرد.
آمریکاییها گفتهاند این مسئله تأثیری بر فعالیتهای هوایی این کشور در سوریه نخواهد داشت و سخنگوی پنتاگون نیز اعلام کرد مسکو پیش از حمله به مواضع داعش از ایران، واشنگتن را در جریان گذاشته بود، اما «مارک تونر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا استقرار بمبافکنهای روس در ایران را «مایه تأسف» دانست و گفت: با توجه به شرایط کنونی بحران در سوریه، اقدام روسیه «کمککننده و مفید» نیست و این اقدام ممکن است نقض قطعنامه شورای امنیت، علیه ایران باشد.
حضور بمبافکنهای راهبردی ارتش روسیه به همراه برخی جنگندهها همانند Su-34 و نیز هواپیماهای ترابری نظامی در یکی از پایگاههای نظامی ایران (پایگاه هوایی نوژه در همدان) خبر بسیار مهمی بود که شاید چندان مسبوق به سابقه نباشد خصوصا درباره بمبافکنهای راهبردی TU-22M3.
برخی منابع غیررسمی و خصوصا رسانههای غربی (ازجمله بی.بی.سی) این اقدام ایران را به منزله در اختیار قراردادن پایگاه نظامی به کشور خارجی و بالطبع مغایر با اصل 146 قانون اساسی دانستند که می گوید: «استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در کشور هر چند به عنوان استفادههای صلحآمیز باشد ممنوع است.»
نکته مغفولی که نباید آن را نادیده گرفت این است که وقتی پایگاهی در اختیار کشور خارجی قرار داده میشود، (نظیر پایگاههای هوایی اینجرلیک در ترکیه، ظهران در عربستان، کادنا در ژاپن و سیگونلا در ایتالیا که در اختیار آمریکا قرار دارد و یا نیروهای امریکایی در آن رفت و آمد دارند و یا پایگاههای هوایی حمیمیم، الشعیرات و کویرس در سوریه، بارانوویچی در بلاروس، اربونی در ارمنستان و آبخازیای اوستیای جنوبی که یا در اختیار روسهاست و یا آنها در این پایگاهها رفت و آمد دارند)، به این معناست که مدیریت کامل آن پایگاه در اختیار کشور مذکور بوده و اوست که تصمیم میگیرد در این پایگاه چه کند و یا از آن علیه چه اهدافی استفاده کند. (البته قوانین در این خصوص به قراردادها و توافقات دو طرف بستگی دارد.)
در واقع میتوان اینطور گفت که با توجه به اینکه این پایگاهها را میتوان جزئی از حاکمیت نظامی یک کشور در کشور دیگر قلمداد کرد، این امر نه تنها حاکمیت ملی کشور میزبان را خدشهدار میسازد، بلکه یک نوع اشغال نظامی محسوب میشود.
اما آیا اقدام اخیر به معنی واگذاری پایگاه به کشور خارجی است؟
امروز بیش از 5 سال از بحران سوریه میگذرد و تقریبا در سال چهارم بود که روسیه هم در حمایت از دولت قانونی سوریه در تقابل با گروههای تروریستی در این کشور با جمهوری اسلامی ایران همراه شد.
مواردی مانند سفر سردار قاسم سلیمانی (فرمانده نیروی قدس سپاه) به مسکو و دیدار با پوتین و یا سفر جالب توجه رئیس جمهور روسیه به ایران و دیدار ویژه با رهبر معظم انقلاب که در اوج بحران سوریه و همکاریهای ایران و روس در این مسئله همراه بود، بر نزدیکی مواضع روسها به ایران درخصوص موضوع مشترکی مثل بحران سوریه نقش اساسی ایفا کرد و ایران توانست روسها را در همراهی با خود قانع کند.
اینکه کشوری مثل روسیه حاضر میشود تا با هزینه خود (چه انسانی و چه تجهیزاتی) وارد چنین جبههای شود و در میدانی بجنگد که بیش از آنها متعلق به ایران و جهان اسلام است، به لحاظ سیاسی نیز یک اقدام موفق محسوب میشود و در همین راستا میتوان همکاری و همافزایی میان دو کشور را برای یکسره کردن مشکل تروریستها در سوریه تحلیل کرد.
زمانی که هواپیماهای روسی با هدف مقابله با تروریستها در سوریه (به عنوان دشمن مشترک) از آسمان و خاک کشورمان (با هماهنگی کامل و اخذ اجازه از دولت ایران) استفاده کنند، نه تنها موضوع عجیبی نیست بلکه اقدامی طبیعی و منطقی است، درست مانند نفرات یک تیم فوتبال که برای رسیدن به هدف، یکی از بازیکنها پاس گل داده و دیگری گل را به ثمر میرساند و این هیچگاه دلیلی بر عدم استقلال و یا زیر سلطه بودن افراد نخواهد بود.
طبق اطلاعات منتشر شده، هواپیماهای بمبافکن TU-22M3 روسیه در 3 پایگاه «انگلز»، «رازیان» و «موزدک» در خاک این کشور مستقر هستند که فاصله این پایگاهها تا سوریه (جهت انجام عملیات هوایی) چیزی بین 2 تا 3هزار کیلومتر است.
اگرچه هواپیماهای «بک فایر» بردی در حدود 7هزار کیلومتر دارند اما به هر حال وقتی این پرندهها مسلح شوند، محدودیتهایی بر آنها تحمیل خواهد شد ازجمله مصرف سوخت بیشتر و یا کمتر شدن برد عملیاتی موثر آنها. لذا طبیعی است که ایران به درخواست متحد خود در یک نبرد مشترک، جهت استفاده از پایگاه هوایی این کشور به منظور کمتر شدن فاصله مبدا پرواز تا هدف پاسخ مثبت دهد. (فاصله پایگاه هوایی نوژه در همدان تا سوریه کمتر از هزار کیلومتر است.)
«البته پیش از این نیز در سالهای گذشته، نیروی هوایی روسیه و ایران هماهنگیها و برنامههای مشترکی را به اجرا گذاشته بودند و به عنوان مثال، هواپیماهای Su-27 نیروی هوایی روسیه در مسیر رفت و برگشت به یک نمایش هوایی در کشور بحرین در سال 1390، با اخذ مجوز از آسمان ایران عبور کردند و این گروه توسط هواپیماهای F-4 (فانتوم) و F-14 (تامکت) ارتش، رسما اسکورت شدند.» (سایت خبری تحلیلی مشرق)
اما همانطور که خبرگزاری فارس پیش از این نیز در قالب گزارشهایی به این موضوع پرداخت، اقدام اخیر -بخصوص حضور بمبافکنهای راهبردی «بک فایر» روسیه در ایران- از سطح همکاری به مراتب بالاتر و راهبردیتر میان دو کشور خبر میدهد که البته با نگاهی به آغاز فصل جدید مراودات نظامی میان ایران و روسیه خیلی هم عجیب نیست.
همانطور که گفته شد، واگذاری پایگاه نظامی به کشور خارجی طبق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی، -لااقل فعلا- امری ممنوع است اما آیا اقدام اخیر به منزله واگذاری پایگاه به روسها بود؟ ایران در این ماجرا چه کمکی به روسها کرد؟
هواپیماهای جنگنده روسی برای مدت کوتاهی به پایگاه هوایی ایران آمده و از آنجا برای حرکت به سمت هدف در خاک سوریه آماده شدند.
تمامی تجهیزات و تسلیحات قابل نصب بر روی این هواپیماها توسط خود روسها و با استفاده از هواپیمای ترابری Il 76 به ایران آمده، تجهیزات بر روی هواپیماها نصب شده و نهایت ایران به آنها سوخت و برخی خدمات فرودگاهی (نظیر آنچه در سیستم هواپیمایی غیرنظامی نیز معمول است) داده باشد.
نه روسها مدیریتی بر روی پایگاه ما داشتند و نه مثلا از این پایگاه برای حمله به هدفی غیر از هدف مشترک میان دو کشور (یعنی تروریستهای سوریه) استفاده شده است.
در واقع اگر برای مثال روسها به ایران میآمدند و بدون اطلاع مقامات کشورمان از پایگاه یا فضای ایران برای هدف قرار دادن هدفی دیگر استفاده میکردند، این اقدام صددرصد مغایر با اصل حاکمیتی و غیر قابل قبول خواهد بود اما چنین اتفاقی هرگز رخ نداده است.
توجه به این نکته نیز ضروریست که طبق بند سوم اصل 176 قانون اساسی، تصمیمگیری جهت «بهره گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی» به عهده شورای عالی امنیت ملی قرار دارد و واضح است که تصمیمگیری درخصوص مورد مهمی نظیر اجازه استفاده از فضای ایران به نیروهای نظامی یک کشور دیگر صددرصد با تایید و اجازه این شورا صورت گرفته است.
امیر دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز در پاسخ به سوالی در خصوص انتشار برخی خبرها مبنی بر استفاده روسیه از فضا و امکانات ایران برای حمله به تروریستها در سوریه، تصریح کرد: «همکاریهای ایران و روسیه برای مبارزه با تروریسم در سوریه راهبردی است و ما در این رابطه تبادل ظرفیت و امکانات داریم.»
کیوان خسروی سخنگوی این شورا نیز فرد دیگری بود که در این رابطه به اظهار نظر پرداخت و گفت: «همکاری بین ایران، روسیه، سوریه و جبهه مقاومت علیه جریان تروریستی تکفیری در سوریه از مدتی قبل آغاز شده و در مسیر فزاینده ای در حال انجام و اجراست.»
وی افزود: «از آغاز این همکاری با جلسات، ملاقات ها و رفت و آمدهای متعددی که بین کشورهای کشور عضو این همکاری در سطوح عالی سیاسی، امنیتی و فرماندهان نظامی انجام شده، تشریک مساعی دقیق و مناسبی با توجه به منافع مشترکی که در این همکاری بین سه کشور وجود دارد، صورت گرفته است.»
سخنگوی شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: «ظرفیت های نظامی، اطلاعاتی، فرماندهی، آموزشی و سرزمینی کشورهای عضو در اختیار این همکاری قرار گرفته و در خصوص این تبادل ظرفیت به تناسب پیشرفتی که در میدان های عملیاتی انجام و موفقیت هایی که در طول این همکاری حاصل می شود، تصمیم گیری صورت می گیرد.»
با این تفاسیر می توان این طور نتیجه گرفت که وقایع اخیر نه تنها -طبق آنچه رسانههای غربی مدعی شدند- خلاف قانون اساسی و به منزله در اختیار قراردادن پایگاه نظامی به کشور خارجی نبوده بلکه همه موارد آن جزء به جزء با تایید دستگاههای مربوطه در داخل نظام -ازجمله شورای عالی امنیت ملی- صورت گرفته و با کسب اجازه و با هماهگی کامل و البته منطقی، این امر صورت گرفته است.
لذا جای تعجب بسیار است که فردی مانند جناب آقای فلاحتپیشه نماینده مجلس شورای اسلامی، در صحن علنی مجلس اعتراض کرده و درخصوص این ادعا که «چرا پایگاه نظامی در اختیار روسیه قرار گرفته» تذکر می دهد.
در واقع از فردی که عضو یکی از مهمترین کمیسیون های مجلس یعنی «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» است انتطار میرود اطلاعاتی دقیقتر از آنچه در کانالهای تلگرامی یا سایتهای غیررسمی و رسانههای معاند منتشر میشود، داشته باشد.
با توجه به جایگاهی که ایشان دارد براحتی میتوانست قبل از موضعگیری عمومی، از مراجع ذیربط در این باره کسب اطلاع کند تا آنها تفاوت «همکاری دوجانبه با یک کشور» با «قرار دادن پایگاه در اختیار یک کشور خارجی» را به وی گوشزد کنند تا با اینگونه موضعگیریهای ناپخته، برای رسانههای خارجی نیز خوراک تهیه نشود.
هرچند علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در واکنش به این تذکر فلاحشت پیشه این اظهارا را تکذیب کرد و گفت: «ایران پایگاهی در اختیار کشوری قرار نداده است، اینکه با روسیه به عنوان متحد در مسائل منطقه مانند سوریه همکاری داریم به این معنا نیست که ما پایگاه به روسیه از نظر نظامی دادهایم و اگر در رسانهها کسی این را مطرح کرده، موضوع تکذیب میشود.»
رئیس مجلس همچنین یادآور شد: «ایران یک همکاری با روسیه دارد و این به دلیل بحران تروریستی که توسط برخی از کشورهای مخرب منطقه و آمریکاییها ایجاد شده است، انجام میشود، بنابراین ما فکر میکنیم روسیه تلقی درستی از منطقه پیدا کرده و در یکسال اخیر آنها همکاری را با ایران در زمینه حل بحران تروریستی در منطقه آغاز کردند، در مسئله سوریه همکاری نزدیکی با روسها داریم و فکر میکنیم بعد از این مدت روشن شد که نظرات ایران که در مسئله سوریه مراقبت میکرد که در کل منطقه آشوب به پا نشود صحیح بوده است.»
در پایان به نظر میرسد اتخاذ مواضع رسمی و اطلاع رسانی سریع و به موقع از سوی دستگاهها و نهادهای ذیربط در اینگونه موارد میتواند علاوه بر اینکه اطلاعات دقیق و موثق را در احتیار افکار عمومی بدهد، جلوی شکلگیری شایعات مختلف و اظهارنظرهای غیرکارشناسی هم گرفته خواهد شد.