۵ نکته درباره خیز جبهه پایداری برای استیضاح ظریف و لاریجانی / هدف تندروها چیست؟ قدرتنمایی، ایجاد دستانداز در روابط با دنیا یا مانور سیاسی برای انتخابات؟
تحرکات اخیر نمایندگان جبهه پایداری در مجلس برای کنار زدن برخی وزرای تاثیرگذار دولت قابل تامل است. آنها اخیرا در اقدامی غیراقل پیش بینی برای کنار زدن علی لاریجانی، رییس مجلس نیز خیز برداشته اند.
به گزارش «انتخاب»، این دسته از نمایندگان، اخیرا طرح استیضاح وزیر امور خارجه را به هیات رئیسه تحویل داده اند. به گفته علی اصغر یوسف نژاد، عضو هیئت رئیسه، این استیضاح ۲۴ امضا ۱۱ محور دارد و برای بررسی به کمیسیون امنیت ملی ارجاع خواهد شد.
ماجرای استیضاح به اظهارات محمدجواد ظریف در ۲۰ آبان ۹۷ بازمیگردد. او گفته بود: پولشویی در کشور یک واقعیت است و هشدار داده بود که دلیل فضاسازیهایی که علیه مصوبههای ضدپولشویی میشود «منافع اقتصادی» افراد است. ظریف تصریح کرد: «بالاخره پولشویی یک واقعیت در کشور ماست و خیلیها از پولشویی منفعت میبرند. من نمیخواهم این پولشویی را به جایی نسبت دهم؛ اما جاهایی که هزاران میلیارد پولشویی میکنند حتما آنقدر توان مالی دارند که دهها و صدها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی کنند… با این وضعیت ما نمیتوانیم با فضاسازیها مقابله کنیم. کسانی که یک قلم معاملهشان ممکن است ۳۰ هزار میلیارد باشد فضاسازی کردهاند. آنها میتوانند بودجه وزارت خارجه را هزینه یک قلم فضاسازیشان کنند.»
این اظهارات با حملات تند و کم سابقه اصولگرایان تندرو مواجه شد. دامنه این حملات، از کیهان و رسانههای اصولگرا تا جبهه پایداری و نمایندگان تندروتر در مجلس را در بر میگرفت.
ظریف روز ۲۸ آبان در گفت و گویی دیگر در واکنش به اظهارات منتقدان و درخواست مستندات از وی گفت: کسانی که به من ایراد گرفتند، به نظام اتهام زدند و مستندات سخنانم در دسترس عموم است. او گفت: من کاملا مشخص صحبت کردم، اما برخی دوستان برای اهداف سیاسی خود همه چیز را فدا میکنند. وی تصریح کرد: نوار اظهاراتم در این خصوص وجود دارد؛ درخواست میکنم افرادی که نسبت به اظهارات بنده اعلام نظر کردند در مورد محتوا صحبت کنند نه محتوایی که خودشان ساخته اند.
هجمهها به ظریف سرانجام با تهدید برخی نمایندگان، به استیضاح او منتج شد. نمایندگان استیضاح کننده توانستند ۲۴ امضا برای این کار جمع کنند. حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو جبهه پایداری که پیگیر اصلی طرح استیضاح بود، علت این اقدام را عدم ارائه مستندات از سوی ظریف درباره اظهاراتش پیرامون پولشویی عنوان کرده است.
در گیرودار این استیضاح، ناگهان خبری عجیب از سوی نمایندگان منتشر شد که حتی ابعاد بزرگتری از استیضاح ظریف را شامل می شد. بر این اساس، ۲۷ نماینده طرح استیضاح علی لاریجانی، رییس مجلس را نیز کلید زدند. دلیل این استیضاح، تخلف لاریجانی از اجرای ماده ۲۰۰ آئین نامه داخلی مجلس و اصل ۱۱۲ قانونی اساسی بود. اعتراض این نمایندگان به ارسال مستقیم مصوبه مورد ایراد شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام، است. لاریجانی، سه هفته پیش، مصوبه لوایح مورد ایراد شورای نگهبان در خصوص الحاق دولت ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمان یافته فراملی و اصلاح قانون مبارزه با پولشویی را برای بررسی و رفع اختلاف نظر پیش آمده به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال کرد.
نمایندگان درخواست کننده استیضاح لاریجانی، معتقدند که این مصوبه باید بار دیگر در مجلس بررسی میشد و ارسال سریع آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام فاقد وجاهت قانونی لازم بوده است.
این استیضاح البته با پس گرفتن امضای برخی نمایندگان از حد نصاب افتاد، اما حاجی دلیگانی بار دیگر خبر داد که تعدادی امضای دیگر به آن اضافه شده و استیضاح مجددا به حد نصاب رسیده است.
درباره خیز اخیر نمایندگان جبهه پایداری برای استیضاح ظریف و لاریجانی، چند نکته قابل تامل است.
اول – تعداد زیادی از اسامی استیضاح کنندگان ظریف و لاریجانی یکسان است؛ طراح اصلی و پیگیر اصلی هر دو طرح نیز یکی است؛ حسینعلی حاجی دلیگانی و جواد کریمی قدوسی، نمایندگان متعلق به طیف پایداری در مجلس. از این نظر میتوان دو اقدام اخیر را برنامه پایداریها در مجلس عنوان کرد.
دوم – روند هجمهها به که در نهایت منتج به استیضاح او شد، صرفا یک موضوع را در بر میگرفت و آن اظهارات وزیر خارجه درباره پولشویی بود؛ از این رو میتوان پی برد که از ۱۱ مورد طرح شده در استیضاح ظریف، صرفا همان مورد اول که مربوط به موضوع پولشویی است مدنظر استیضاح کنندگان بوده و سایر موضوعات به نوعی برای موجه نشان دادن این طرح است نه چیزی بیشتر. چنانکه طرح برخی مسائل در این زمان، عجیب به نظر میآید؛ به طور مثال، «بهکارگیری افراد نامطمئن در مذاکرات حساس و مهم»، «تهدید بنیه دفاعی کشور و از بین رفتن توانایی آن» و «عدم تأمین منافع ملت ایران در قراردادهای منعقدشده» که همگی از محورهای استیضاح هستند هریک یا قبلا درباره آنها توضیح داده شده، یا هر عقل سلیمی را به این نتیجه می رساند که از وقت طرح آن گذشته و یا به قدری مبهم هستند که اساس منظور سوال کنندگان مشخص نیست. نتیجه آنکه صرفا یک موضوع استیضاح کنندگان را به استیضاح مجاب کرده و آن اظهارات ظریف درباره پولشویی است.
سوم – استیضاح ظریف و لاریجانی هر دو از یک موضوع آب میخوردند و آن مخالفت نمایندگان جبهه پایداری با لوایح FATF است. هم اظهارات ظریف درباره پولشویی در راستای دفاع از FATF بوده و هم اقدام لاریجانی در ارسال مصوبات مجلس به مجمع، در خصوص لوایح مرتبط با FATF رخ داده. اکنون نمایندگان استیضاح کننده به هر دوی این اظهارات و اقدامات اعتراض دارند. در واقع میتوان گفت: سیبل اصلی آنها به نوعی FATF است.
چهارم – نمایندگان استیضاح کننده مدام در اظهارات خود از درد مردم و مشکلات آنها میگویند. با این وجود همگی با لوایح مربوط به FATF مخالفند و هیچ توضیحی نمیدهند که ادعای درک درد مردم با مخالفتشان با FATF چه نسبتی دارد. حتی توضیح نداده اند که اگر با این لوایح مخالفند راه حل آنها برای حل مشکل روابط بانکی و مالی کشور با دنیا که دقیقا به زندگی روزمره و مشکلات اقتصادی مردم بستگی دارد، چیست؟
پنجم – تعداد نمایندگان متعلق به طیف پایداری در مجلس دهم محدود است. سایر اصولگرایان مجلس در استیضاحهای اخیر همراهی چندانی با آنها ندارند. از این جهت به زحمت میتوان تعداد موافقان این استیضاحها در رای گیری نهایی مجلس را بالاتر از ۴۰ یا ۵۰ تصور کرد. قطعا نمایندگان استیضاح کننده این مسائل را میدانند؛ بنابراین این سوال وجود دارد که هدف آنها چیست؟ برای پاسخ میتوان چند فرض را در نظر گرفت. اول اینکه آنها قصد دارند با جوسازی و منحرف کردن موضوع، به هدف حداکثری یا حداقلی خود مثلا کنار زدن ظریف یا لاریجانی و یا مسکوت ماندن لوایح مدنظر دست یابند. دوم اینکه قضد آنها صرفا ایجاد دست انداز در کار دولت است که دست کم در حوزه بین الملل و سیاست خارجی کارنامه مثبتی دارد. سومین موضوع هم صرفا قدرتنمایی است و یک مانور سیاسی. هدف دیگری را هم میتوان در نظر گرفت که به انتخابات آتی بازمی گردد. در واقع شاید آنها قصد دارند برای انتخابانت بعدی مجلس برای خود سابقهای دیگر و اندوختهای متفاوت جمع آوری کنند که به زعم خودشان، بیشتر مورد قبول مردم قرار گیرد. درباره انتخابات ریاست جمهوری هم بی تردید نقش و اثرگذاری ظریف و لاریجانی را نمی توان دست کم گرفت؛ موضوعی که چه بسا مورد نظر استیضاح کنندگان هم باشد.