وقتی کل قوانین بانکی کشور زیر سوال می رود!

در
حالی سرپرست یک موسسه مالی  اعتباری معاونت نظارت بانک مرکزی را در
حضور ده ها خبرنگار اقتصادی (حوزه بانک و بیمه) به چالش کشیده است که وی
فقط چند روزیست که این مسئولیت را به عهده گرفته و هنوز صلاحیتش به تایید
بانک مرکزی نرسیده است.

به گزارش خبرنگار عصرخبر، وی در کنفرانس خبری خود
که گویا بیشتر به دنبال مطرح کردن نام خود بوده، اعلام کرده معاون نظارت
بانک مرکزی چنان درگیر مسائل حاشیه ای است که مسئولیت نظارت خود را به
درستی نمی تواند به اتمام رساند.

در این نشست خبری
نکات قابل تامل دیگری نیز وجود دارد که ضمن جلب توجه متخصصان و کارشناسان
اقتصادی به آنها، لازم است از سوی ایشان پاسخ درستی بر این اظهارات ارائه
شود.

سرپرست این موسسه اعتباری در بخش مهمی از سخنان خود به شکل گیری «بزرگترین هلدینگ اقتصادی کشور» توسط ایشان اشاره می کنند.

حال
سوال این است اصولا این موسسه اعتباری در نظام بانکی کشور دارای کدامین
جایگاه است که ادعای راه اندازی و ثبت بزرگترین هولدینگ اقتصادی کشور را
داراست؟! این در حالی است که بانک مرکزی به بانکها توصیه می کند بجای بنگاه
داری بانکداری بکنند.

حال بماند که مشخص نیست بزرگترین هلیدینگ
اقتصادی کشور اساسا با چه سرمایه ای شکل گرفته، در چه تاریخی ثبت شده، هیات
موسس آن چه کسانی هستند و مدیران ارشد آن از میان کدام کارشناسان و
متخصصان و مدیران بزرگ و برجسته اقتصادی انتخاب شده اند و از آنجا ایشان
ادعا نموده اند «هیات مدیره این بزرگترین هولدینگ اقتصادی کشور براساس
ارکان بانک مرکزی مشخص شده است» اکنون سوال این است آیا هیات مدیره یک شرکت
هلدینگ براساس ارکان بانک مرکزی مشخص می شود؟

از سوی دیگر این
سرپرست تازه پشت میز نشسته به همین جا بسنده نکرده و در بخش دیگری از سخنان
خود کل قوانین، آیین نامه ها و نظام بانکی کشور را زیر سوال برده و اشاره
می کند که «بانکها منابع محورند و با ابزار نرخ سود به جذب منابع می
پردازند در حالیکه باید کارمزد محور و خدمات محور باشند»؟! و این رسانه
برخود واجب می داند در مقام مدعی العموم اکنون از کلیه کارشناسان محترم و
متخصصان زحمت کشیده و مدیران لایق و توانمند و دود چراغ خورده نظام بانکی و
بازار پول و بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار بپرسد شما در
طول این چند دهه چه کرده اید؟ حاصل جلسات چندین ساعته و تحقیق ها، تفحص ها،
بررسی ها، کارشناسی ها و … شما چه بوده است که اکنون یک سرپرست یک موسسه
اعتباری کوچک عملکرد همگی شما را اینچنین به نقد کشیده و زیر سوال برده؟
آیا برای سوالی که در ذهن ما اهالی قلم با تعریف ساده ای که از بانک و
بانکداری داریم، شکل گرفته پاسخی هست؟

از طرفی، رئیس کل بانک
مرکزی روز گذشته عنوان کرد بهترین ابزار کنترل نقدینگی افزایش نرخ سود
متناسب با تورم است و هشدار داد نباید تغییر در نرخ سود ایجاد شود.

اگرجذب
منابع و جمع آوری وجوه که یک بال بانکداری است به درستی صورت نگیرد،
بانکها از چه محلی باید تسهیلات پرداخت نمایند؟ آیا حذف سود از جمع آوری
وجوه و جایگزینی آن با کارمزد محوری، در شرایط اقتصادی فعلی کشورمان می
توان راهگشا باشد؟ اگر سود وجود نداشته باشد مشتری منابع خود را به بانک یا
موسسه می دهد عملا کلمه بانک یعنی جمع منابع! آن هم براساس نرخ سود، مردم
بانک یا موسسه خود را انتخاب می کنند.

یکی دیگر از نکات جالب این که ایشان در مصاحبه خود اشاره کرده مرا بعنوان عضو هیئت مدیره بانک مرکزی معرفی کرده اند.

حال
جای سوال اینجاست از نظر قانون تجارت جایگاه سرپرست موسسه یا شرکت در
کجاست که به سهامداران خود توصیه نمایند تا در افزایش سرمایه شرکت نکنید!
اگر شرکت سهامداران خلاف قانون است که شرکت نمی کنند و اگر قانونی توصیه یک
سرپرست برای سهامداران چه جایگاهی دارد

در این مصاحبه سعی شده
مسئولین بانک مرکزی سهامداران موسسه توصیه کاری نمایند آیا یک سرپرست موسسه
که خود می بایست از سوی سهامداران انتخاب و برای تایید صلاحیت کاری خود از
بانک مرکزی بگیرد، می تواند به مقامات بالاتر خود در یک مصاحبه مطبوعاتی
توصیه نمایند.

حال با توجه به اظهارات تازه مدیر، امید است که
سهامداران عمده، جایگاه موسسه که در طی سالیان سال دچار فراز و نشیب ها
بوده است، حفظ کنند و دچار بحران های خطرناک نشوند.

گفتنی است، متن منتشر شده این مصاحبه در خبرگزاری های موج و ایسنا و موجود می باشد.