ما عجیبیم یا روسای جمهور ما؟

هنگامی که مردم نتوانستند نسبت به یک پدیده واحد درک مشترک و معین داشته باشند، انسجام ملی کشور زیرسوال خواهد رفت و این اصلی‌ترین بستری است که رادیکالیزم را شعله‌ور می‌سازد.

ما مردمان عجیبی هستیم و عجیب‌تر از ما روسای جمهور ما. به فاصله کمتر از دو هفته، دو رئیس‌جمهور، دو گزارش از وضعیت اقتصادی ارائه داده‌‌اند که کاملا با هم تفاوت دارند، یکی آنچنان گزارش می‌دهد که انگار هیچ مشکلی در این کشور وجود ندارد و دیگری چنان می‌نماید که دیر زمانی است که هیچ کار خوبی در این کشور صورت نگرفته است!  *ما عجیبیم؟ روزگار عجیب است؟ یا روسای جمهور ما؟!  اگر اختلاف بر سر یک دهم یا دو دهم درصد یا حتی یک درصد و دودرصد بود، می‌شد به اختلاف کارشناسی یا اختلاف در آمارهای مبنایی احاله داد ولی هنگامی که فاصله میان زمین و آسمان و میان آبادی و ویرانی است چگونه قابل جمع است؟ ما نمی‌خواهیم قضاوت کنیم که چه کسی راستگوست و چه کسی خلاف می‌گوید چون اساسا در مقام قضاوت نیستیم و قضاوت واقعی با مردم و افکار عمومی است، آنچه عامل حیرت و قابل تامل است نفس چنین پدیده‌ای است که روسای جمهور ما از یک وضعیت معین، چنین اختلاف برداشتی دارند؛ چنین چیزی نه معمول است و نه مقبول.  اگر چنین روشی باب شود به حکم الناس علی دین ملوکهم چه حرج است بر مردم که آنها از پدیده یا اتفاقی واحد اختلافی به بلندی شب و روز نداشته باشند؟ این رفتار تبعات اجتماعی عظیمی از پی خواهد آورد و کمترین آن، این است که رسیدن به فهم و درد مشترک را در بین عموم مردم سخت و دیریاب می‌کند. هنگامی که مردم نتوانستند نسبت به یک پدیده واحد درک مشترک و معین داشته باشند، انسجام ملی کشور زیرسوال خواهد رفت و این اصلی‌ترین بستری است که رادیکالیزم را شعله‌ور می‌سازد و تبعات نامبارکی در عرصه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به همراه خواهد آورد.  زیرا حدفاصل اختلاف فهم و درک این دو گروه به‌گونه‌ای نیست که قابل جمع یا حتی آشتی و مسامحه باشد؛ تضاد به‌گونه‌ای است که نمی‌توان آنها را در زیر یک سقف جمع کرد و این یعنی آتش زیر خاکستر که هرگاه سر برآورد و از فهم خود سخن بگوید خلقی دیگر را برخواهد آشفت و به نزاع دعوت خواهد کرد.  البته شاید عده‌ای دیگر بر این باور باشند که به‌رغم این اختلافات مبنایی، وجود چنین پدیده‌ای بیش از آنکه نشانه ضعف باشد گواهی از قدرت ساختاری نظام سیاسی حاکم بر کشور است که توانسته تمامی این تفاوت‌ها را در دل خود جمع و آنها را مدیریت کند و در چارچوب قانون مقید به رفتاری عقلانی نماید و از تنش‌ها و بی‌نظمی‌های احتمالی بکاهد.  این البته سخن درستی است ولی حقانیتی به طرف‌های دخیل در این پدیده نمی‌دهد بلکه تنها قدرت تنظیم روابط جریان‌ها را روشن می‌سازد که آن هم برخاسته از تقید به قانون است که نظم‌دهنده و داور نهایی رفتارهاست. اگر روزی قانون به شوخی گرفته شود جمع تضادها در جامعه‌ای متلاطم سخت دشوار خواهد بود.  به هر جهت مطلوب نیست چنین اتفاقی به پدیده‌ای مانا در حیات اجتماعی کشور تبدیل شود. قدم‌ها را باید به سمت طرف مقابل برداشت تا فهم و درک بهتری از دیگری به دست آید. واقعیت این است که ما مردمان عجیبی نیستیم، روسای جمهور ما عجیب شده‌اند، عجیب متفاوت شده‌اند. 

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک