وقتی «رهبر چریکهای کمونیست»، رهبری امام خمینی را پیشبینی کرد
فارس نوشت: بیژن جزنی در اوایل دهه ۱۳۵۰ مینویسد:«با این پیشینه، [امام] خمینی از محبوبیت بیسابقهای در میان تودهها به ویژه صاحبکاران خورده بورژوا، برخوردار است و با امکاناتی که برای فعالیت نسبتاً آزاد سیاسی در اختیار دارد، از شانس بیسابقهای برای موفقیت برخوردار است.»
در تاریخ پُر التهاب دهههای منتهی به انقلاب اسلامی، گروهها و شخصیتهای بسیاری در سپهر سیاست و اجتماع ایران ظهور یافتند و کم یا بیش بر مردم و جامعه اثرگذاری کردند. در این بین کمتر کسی است که نام گروه «چریکهای فدایی خلق» را نشنیده باشد. کمونیستهای سلاح به دستی که برخلاف حزب «توده» راه مناسب برای مبارزه با نظام سلطنتی را از نظرگاه سُرب داغ میدیدند و چندان روش و طریق فعالیتهای سیاسی و قانونی را برای ایصالِ به مطلوب، مناسب نمیدانستند.
فلسفهخوانی که سلاح به دست گرفت
در بین رهبران و شخصیتهای این گروه مسلح، بیژن جزنی از همه بزرگسالتر و قابلتر بود و بیشترین تأثیر را بر جنبش کمونیستی به طور عام و فداییان خلق به طور خاص گذاشت. جزنی برخلاف اکثر فعالان مارکسیست و مسلمان که معمولاً دانشجوی دانشگاه صنعتی بودند، هنگامی که در سال ۱۳۴۷ بازداشت شد، فارغ التحصیل ممتاز رشته فلسفه بود. او را یکی از نظریهپردازان عمده مارکسیسم در ایران میشناسند و همردیف «تقی ارانی» پدر معنوی مارکسیستهای ایرانی قرار میدهند.
فعالیت در زندانهای پهلوی
او که از ۱۰ سالگی وارد فعالیتهای سیاسی شده بود، در خانوادهای متولد شد که از فعالان سیاسی بودند و خودش عضو سازمان جوانان حزب توده بود. هنگامی که سعی داشت به سازماندهی مبارزه مسلحانه بپردازد، دستگیر و به ۱۵ سال حبس محکوم شد. در زندان با پشتکار به سازماندهی مقاومت در میان دیگر زندانیان سیاسی میپرداخت. نوشتههای او که اکثراً در زندان نوشته و پنهانی به خارج از زندان فرستاده شده، مسائل متنوعی از تحلیل جامعه ایران تا وظایف حزب پیشاهنگ در سازماندهی مبارزه مسلحانه و تاثیر روانشناختی و خودانگیختگی را در جنبشهای انقلابی در برمیگرفت.
پیشبینی انقلاب به رهبری امام خمینی(ره)
جزنی درک عمیقی از تاریخ معاصر ایران داشت که در میان فعالان همنسل و نسل پس از او نادر بود. تسلط بر تاریخ ایران به او بینش سیاسی میبخشید که دیگران فاقدش بودند. مثلاً او با اذعان به محبوبیت حضرت امام خمینی(ره) در میان بخشهای معینی از جمعیت کشور شاید اولین کسی بود که در اوایل دهه ۱۳۵۰ پیشبینی کرد که ممکن است امام خمینی(ره) جنبش ضدشاه را رهبری کند. جزنی در اینباره مینویسد:«با این پیشینه، [امام] خمینی از محبوبیت بیسابقهای در میان تودهها به ویژه صاحبکاران خورده بورژوا، برخوردار است و با امکاناتی که برای فعالیت نسبتاً آزاد سیاسی در اختیار دارد، از شانس بیسابقهای برای موفقیت برخوردار است.»
جزنی در اواسط اسفندماه ۱۳۵۳ به زندان اوین برده میشود و در شبانگاه ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ همراه با ۶ نفر از رفقای گروه و ۲ نفر از زندانیان مجاهد در تپههای اوین توسط مأمورین ساواک و زندان اوین تیرباران میشود. ۶ فدایی، حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، سعید (پمشعوف کلانتری) دایی بیژن جزنی)، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده، عباس سورکی و دو مجاهد مصطفی جوان خوشدل، سید کاظم ذوالانواری همراه با بیژن جزنی تیرباران شدند