باتلاق غرب‌آسیا برای واشنگتن به روایت فارن افرز/ خطری که آمریکا را تهدید می‌کند

مرکز مطالعات سورین نوشت: نشریه «فارن افرز» در مقاله تازه خود با اشاره به باتلاق غرب آسیا برای واشنگتن،‌ تاکید کرد: آمریکا با گسترش حضور نظامی خود در غرب‌آسیا، ممکن است تنش‌های منطقه‌ای را تشدید کند و خطر هزینه‌های اشتباه محاسباتی را افزایش دهد و ناخواسته همان درگیری را ایجاد کند که به‌شدت از آن اجتناب می‌کرد

فارن افرز در مقاله تازه خود به‌قلم «جنیفر کاوانا» و «فدریک وری» نوشت: پیامدهای حمله حماس به اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، احتمالاً سخت‌ترین چالش برای استراتژی آمریکا در غرب‌آسیا از زمان قیام‌ها و جنگ‌های داخلی است.

نحوه مدیریت اقدامات اسرائیل(رژیم صهیونیستی) توسط بایدن و همچنین بازتاب گسترده ژئوپلیتیکی جنگ، پیامدهای گسترده‌ای برای ثبات منطقه و همچنین برای توانایی واشنگتن جهت مقابله و بازدارندگی با دشمنانش در غرب‌آسیا خواهد داشت.

اقدامات نظامی آمریکا به‌منظور نشان دادن عزمش برای بازدارندگی ایران از تلاش برای تشدید بحران در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) تقریباً مؤثر بود، اما واشنگتن با گسترش حضور نظامی خود در غرب‌آسیا، ممکن است تنش‌های منطقه‌ای را تشدید کند و خطر هزینه‌های اشتباه محاسباتی را افزایش دهد و ناخواسته همان درگیری را ایجاد کند که به‌شدت از آن اجتناب می‌کرد.

در حال حاضر اقداماتی که برای حل این مشکل ایجاد کرد می‌توان اشاره کرد به اینکه به‌محض پایان بحران کنونی و تثبیت آن، واشنگتن باید برای عقب‌نشینی سریع نیروهایش تلاش کند و حضورش را مجدداً تنظیم کند.

تنها یک رویکرد دوجانبه می‌تواند آمریکا را به سمت یک سیاست متعادل غرب‌آسیایی سوق دهد که از گسترش بیش از حد تنش جلوگیری کند و همچنان بتواند به شرکای خود اطمینان دهد که از فجایع آینده جلوگیری می‌شود.

در نهایت، با تنظیم موضع مجدد آمریکا در منطقه، یک نویددهنده برای کنترل مسئله منطقه بتواند باشد.

کاهش نظامی همچنین فضایی را برای واشنگتن ایجاد می‌کند تا رویکرد اقتصادی و سیاسی کلی نگرتری را به منطقه پیدا کند. با دخالت نظامی کمتر، آمریکا زمان و منابع بیشتری برای جهت‌دهی مجدد سیاست‌های غرب‌آسیایی خود به سمت دیپلماسی خواهد داشت.

علاوه بر این، واشنگتن می‌تواند با کاهش وابستگی متحدان و شرکای منطقه‌ای به خودش، کاهش حضور خود را جبران کند و منطقه را در برابر نفوذ ایران با تقویت آنان بیشتر تقویت کند نه حضور خودش.

واشنگتن باید بازیگران منطقه‌ای مانند اردن، کویت، عربستان، امارات و دیگر شرکایش را برای ایجاد ائتلاف‌هایی که به نیازهای امنیتی منطقه‌ای با اولویت بالا رسیدگی می‌کند حمایت کند.

بر این اساس، تمرکز واشنگتن باید از انتقال تسلیحات پرهزینه و تلاش‌ها برای ایجاد قابلیت همکاری با نیروهای آمریکایی به سمت فعالیت‌هایی که به شرکای منطقه‌ای کمک می‌کند تغییر کند.

در گذشته، تلاش‌های آمریکا برای ایجاد ائتلاف‌های امنیتی منطقه‌ای در غرب‌آسیا به دلیل رقابت‌های ایدئولوژیک و شخصی بین کشورهای عربی شکست خورده است، اما آمریکا می‌تواند با تأکید و تشویق شکل‌های محدودتر همکاری در مورد موضوعات با اولویت بالا، مانند امنیت دریایی و پدافند هوایی، در کنار آن‌ها کار کند.

این تغییرات به‌منزله یک تغییر عمده برای سیاست آمریکا در غرب‌آسیا خواهد بود، به دور از یک مدل امنیتی به رهبری آمریکا به سمت رویکردی متعادل‌تر که خطر تشدید یا افزایش بیش از حد تشدید را به همراه ندارد و به قدرت‌های منطقه‌ای اجازه می‌دهد ریاست حوزه خود را به دست بگیرند.

این رویکرد جدید، تضمینی در برابر بحران‌های امنیتی منطقه‌ای آینده نخواهد بود، اما از انعطاف‌پذیری نظامی و دیپلماتیک واشنگتن محافظت می‌کند، احتمال درگیر شدن واشنگتن در یک جنگ دیگر غرب‌آسیا را کاهش می‌دهد و ظرفیت نظامی بیشتری را برای دیگر اولویت‌های امنیت ملی حفظ می‌کند.

با این حال، اگر واشنگتن نتواند مسیر خود را تغییر دهد، ممکن است در نهایت دوباره در باتلاق افغانستان فرو رود

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک