رقص تایلندی برابر چشمان اشکبار ایرانی ها

همه چیز خوب بود. ورزشگاه الوصل، شباهتش به ورزشگاه الشباب، سکوهای زرد رنگش، تشویق یکصدای تماشاگران ما. اصلا همه چیز خوب بود تا دقیقه هفت بازی. تا زمانی که ما با دو گل از تایلند جلو بودیم.

درست است که شکست و پیروزی جزیی از ورزش است اما زمانی که پیروزی را با
شکست آنهم خیلی راحت عوض کنید، شکست تلخ می‌شود و رقص پیروزی حریف تلخ‌تر.
حالا اگر این شکست برای تیم مقتدر آسیا رقم بخورد، غمش سنگین‌تر است. 
 همه
چیز خوب بود. ورزشگاه الوصل، شباهتش به ورزشگاه الشباب، سکوهای زرد رنگش،
تشویق یکصدای تماشاگران ما. اصلا همه چیز خوب بود تا دقیقه هفت بازی. تا
زمانی که ما با دو گل از تایلند جلو بودیم.  از آن به بعد زمین و زمان به
هم ریخت. شماره 9 تایلند شد ستاره بازی و درخشید و درخشید. بیشتر از
ستاره‌های خسته ما. ستاره‌هایی که اعتمادبنفس شان خیلی زیاد بود.
ستاره‌هایی که می خواستند تایلند را گلباران کنند اما نشد. نشد که نشد. 
درست
است که شکست جزیی از بازی است و واقعیت، اما گاهی اوقات تحمل واقعیت سخت
می‌شود. خصوصا وقتی از حریف پیش باشید. ما بعد از دقیقه هفت بازی ایران و
تایلند دیگر ایران را در زمین ندیدیم. ستاره‌های ایران خسته و ناتوان سر
تکان می دادند و تماشاگر بودند، تماشاگر درخشش ستاره‌های تایلند. رقص آنها
و سقوط تیم ایران. ما باختیم، باختی تلخ و فعلا غیر قابل هضم. 
در
روزی که مصطفی نظری، خودش نبود. کشاورز و طاهری در کمند جوانهای تایلند
اسیر شده بودند، یک شمسایی به تنهایی برای بردن تایلند کافی نبود. گل او
در دقایق پایانی هم چاره کار نبود. انگار مقدر شده بود ما باید به تایلند
ببازیم و باختیم. در این بین جوانهای تایلند درخشیدند. 
گلرشان،
بازیکن شماره 9، بازیکن شماه 2، 7 و … . مشتهای گره کرده آنها، شادی بی
حد و اندازه شان در جریان بازی فقط و فقط نوید پیروزی “تای ها” را می داد
و بس. آنها که خلاصه بردند و جشن شادی گرفتند. رقصیدند و شادی کردند.
ویکتور هرمانتس را به آسمان پرتاب کردند و خوش بودند. ما اما خسته و
وارفته در فکر تحمل غم شکست. 
حالا پرچم تایلند
به آسمان بود و نیمی از سالن در سکوت، سکوت تلخ و غیرقابل هضم. ستاره‌های
ما، ستاره‌های جهانی ما این بار شادی را با غم عوض کرده بودند. هرمانتس
شادتر از همیشه، برد مقابل شاگرد سابق را جشن گرفته بود وبا همسرش شادی
خود را تقسیم می کرد. او که مشخص بود باورش نمی شد ایران را شکست می دهد
اما موفق به انجام این کار شد. حالا تیم او در فینال بود و تایلند در صدر
اخبار فوتسال آسیا، پس باید شادی می کرد و “پز” پیروزی را می داد. 
به
گزارش مهر،علی صانعی هم طبق قانونی نانوشته مقصر اصلی ناکامی است و باید
پاسخگو می بود که بود. ترابیان هم غم شکست در چهره اش بود. او که تلفن
همراهش مدام پس از بازی زنگ می خورد. ما باختیم، برای دومین بار در آسیا.
تحمل غم شکست چه سخت است.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک