محاکمه جوانی که خودرو مقتول را با آگهی روزنامه فروخت
روز گذشته پسري جوان را از زندان به شعبه ٨٤ دادگاه كيفري استان تهران آوردند تا از شبي بگويد كه مردي ميانسال را به قتل رساند و جسدش را در بيابانهاي اطراف پاكدشت رها كرد. متهم كه پيش از اين در بازجوييها، علت ارتكاب به قتل را «ارتباط مقتول با مادرش» اعلام كرده بود، در جلسه دادگاه ديروز نيز اين ادعاي خود را تكرار كرد.
روز گذشته پسري جوان را از زندان به شعبه ٨٤ دادگاه كيفري استان تهران آوردند تا از شبي بگويد كه مردي ميانسال را به قتل رساند و جسدش را در بيابانهاي اطراف پاكدشت رها كرد. متهم كه پيش از اين در بازجوييها، علت ارتكاب به قتل را «ارتباط مقتول با مادرش» اعلام كرده بود، در جلسه دادگاه ديروز نيز اين ادعاي خود را تكرار كرد.
رسيدگي به اين پرونده از دهم مهرماه ٩٠ با كشف جنازه پتوپيچ شده مردي ميانسال در بيابانهاي اطراف پاكدشت آغاز شده بود. بررسي صحنه جرم توسط ماموران پليس نشان ميداد كه جسد متعلق به مهدي، ٤٥ ساله است كه به دليل اصابت ضربات مشت و لگد به سر و صورت و خفگي ناشي از انسداد مجاري تنفسي به قتل رسيده است.
همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني، پروندهاي با موضوع «قتل» تشكيل و رسيدگي به آن آغاز شد. بررسي مدارك موجود در صحنه جرم نيز ثابت كرده بود كه خودروي پژو ٤٠٥ مقتول در شب حادثه توسط متهم به سرقت رفته است. به اين ترتيب شماره پلاك خودرو در اختيار گشتيهاي نيروي انتظامي قرار گرفت. اين در حالي بود كه دو ماه پس از كشف جسد، همچنان متهم پرونده متواري بود و هيچ ردي از خودروي سرقتي نيز به دست نيامده بود. اما سرانجام، اواخر آذرماه ٩٠، مردي ميانسال به پليس آگاهي تهران مراجعه كرد و ماموران را در جريان وقوع يك فقره كلاهبرداري از خود قرار داد.
شاكي در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «چند وقت پيش، آگهي فروش يك دستگاه خودروي ٤٠٥ را در يكي از روزنامهها خواندم و با شماره ثبت شده در آگهي تماس گرفتم. پسري جوان به نام حسن گوشي را برداشت و خود را مالك خودرو معرفي كرد. ما با هم قرار گذاشتيم. روز قرار مبلغ پنج ميليون تومان براي جاري شدن معامله به او دادم. قرار بود چند روز بعد، سند خودرو را به نام بزنيم اما ديگر خبري از حسن نشد. گوشياش را هم جواب نميداد. او متواري شده بود.»
با ثبت شكايت مالباخته، استعلام پلاك خودرو آغاز و مشخص شد كه خودروي ٤٠٥ معامله شده، همان خودروي مقتول است كه دو ماه پيش و در شب قتل مهدي به سرقت رفته است. به اين ترتيب چهره نگاري از حسن آغاز و تصوير او در اختيار گشتيهاي پليس قرار گرفت تا سرانجام دي ماه ٩٠، متهم به قتل، در حال تردد با خودروي مقتول در خيابانهاي تهران شناسايي و دستگير شد. متهم كه در بازجوييهاي اوليه، مدعي شده بود كه خودرو را از مقتول خريداري كرده و هيچ خبري از او ندارد سرانجام به قتل اعتراف و انگيزه خود از اين جنايت را «ارتباط پنهاني مادرش با مقتول» اعلام كرد.
متهم كه پس از آن روانه زندان شده بود، صبح ديروز براي چندمين بار به دادگاه كيفري استان تهران منتقل شد تا چگونگي وقوع قتل را شرح دهد. حسن درباره شب حادثه گفت: «مهرماه چهارسال پيش قرار بود خودروي پژو ٤٠٥ مهدي را بخرم. وقتي موعد خريد خودرو رسيد، از ارتباط او با مادرم باخبر شدم. خيلي عصباني شدم و نميدانستم بايد چه كار كنم. براي همين او را به بهانه معامله خودرو به خانهام كشاندم. آنجا با هم درگير شديم و من هم خفهاش كردم. پس از آن جنازه را لاي پتو پيچاندم و به بيابانهاي اطراف پاكدشت بردم و همانجا رها كردم.»
حسن درباره فروش خودروي مقتول نيز گفت: «پس از ارتكاب به قتل احتياج به پول داشتم براي همين در روزنامه آگهي دادم. بعد از آن مردي ميانسال براي معامله خودرو با من تماس گرفت. من پنج ميليون تومان از او گرفتم اما روزي كه قرار بود خودرو را تحويل دهم متواري شدم.»
با اعتراف دوباره متهم به قتل، قضات دادگاه براي صدور راي نهايي وارد شور شدند.