دانشمندان هسته ای که ترور شدند(+عکس)
سابقه ترور دانشمندان هستهای و نظامی به چه زمانی بازمیگردد؟ آیا میدانید طی دو دهه بیش از 500 دانشمند عراقی و غیرعراقی مرتبط با این کشور، ترور شدهاند؟ پشتپرده ترور نخبگان علمی جهان کدام سرویس اطلاعاتی فعال است؟ گزارش مشرق شش دهه ترور دانشمندان هستهای و نظامی را مرور کرده است.
عصر خبر:به گزارش مشرق پس از مرگ مشکوک دکتر اردشیر حسین پور در دانشگاه شیراز که هیچگاه ترورش تأیید نشد، موج ترور از 22 دیماه 1388 شروع شد؛ زمانیکه تازه گَرد 8 ماه فتنه خوابیده بود. اما تبعات داخلی و خارجی 8 ماه آشوب و ناامنی در پایتخت همچنان ادامه داشت. ضربه اول، با ترور شهید علیمحمدی نواخته شد. دو سال بعد در همان تاریخ پنجمین و آخرین ترور مرتبط با برنامه هستهای کشور رخ داد؛ شهید مصطفی احمدی روشن.
انتقال خودروی شهید مصطفی احمدی روشن پس از ترور
یکی از خواستههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی – به جز دسترسی به مراکز و تأسیسات مورد نظرشان – دسترسی به اطلاعات و پرونده اشخاص درگیر در پرونده هستهای از جمله دانشمندان و شخصیتهای نظامی است. اطلاعاتی که یکبار در دورههای گذشته در اختیار بازرسان آژانس قرار گرفت و نتیجهای جز ترور پنج دانشمند هستهای کشورمان و شهادت چهار نفر آنان نداشت.
علی اصغر سلطانیه نماینده وقت ایران در آژانس در اعتراض به درز اطلاعات دانشمندان هستهای، اینگونه در سخنرانی خود مقامات در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را خطاب قرار میدهد:
«مدیرکل با ارسال مسائل فنی محرمانه و عمومی کردن آن مسئولیت خود را نادیده گرفته است. این بزرگترین لطمه به آژانس است.
عمومی کردن اطلاعات فنی و محرمانه ایران در ضمیمه گزارش همه (غیر از چند دولت ارائه دهنده این اطلاعات) را غافلگیر کرده است، هیاهویی که بر سر هیچ ایجاد شده است.
ریاست محترم،
نام دانشمندان هستهای ایران که در بازرسیها با آژانس همکاری دارند، توسط آژانس علنی شده و در لیست قطعنامههای غیرقانونی اتحادیه اروپا و شورای امنیت قرار گرفته است.
تحریم دانشمندان هستهای ایران که ثابت شد توسط امریکا و اسرائیل سازمان دهی میشوند و اسامیای که در گزارش نامبرده شده هدف ترور گروههای ترور این دو کشور و سازمانهای جاسوسی قرار میگیرند.» (سخنرانی علیاصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی – 2011-1390)
اما، حذف فیزیکی دانشمندان هستهای و نظامی کشورها توسط سرویسهای اطلاعاتی – عمدتا اسرائیل با همکاری نزدیک آمریکا و مزدورانش – تجربه تازهای نیست. ایران نیز تنها قربانی این ترورها نیست. کشورهای دیگری هم هستند که با حسننیت تن به پروتکلها و سازوکارهای سازمان ملل و بازرسیها و مصاحبهها به منظور راستیآزماییِ عدم انحراف فعالیتهایشان دادند، اما شرایط به شکلی دیگر برایشان رقم خورد.
در گزارش پیشین مشرق ضمن بازخوانی و بررسی پرونده بازرسیها از مراکز نظامی عراق، سرنوشت این کشور پس از بازرسیها را شرح دادیم. در این گزارش سراغ برخی از قربانیان «حسننیت آمریکایی» و جنایتهای اسرائیل خواهیم رفت. دانشمندان عراقی، مصری و حتی غربی که در پروژههای نظامی یا هستهای این کشورها فعالیت داشتند، همگی در پایان کار به یک نقطه رسیدند:ترور.
بازرسان سازمان ملل در حال انجام وظیفه
براساس گزارشها و مجموع اخباری که تا کنون منتشر شده است، تنها در کشور عراق عددی بین 500 الی 600 دانشمند هستهای، نظامی و شخصیتهای برجسته علمی ترور شدهاند. در همین رابطه، الجزیره در گزارشی که سال 2006 منتشر کرده است (و البته مدتی بعد از خروجی وبگاه آن حذف شد –اینجا-)، فاش میکند که آمریکا با همکاری موساد 530 دانشمند و استاد دانشگاه عراقی را ترور کرده است. بنابر این گزارش که اولین بخش آن در سال 2005 و توسط مرکز اطلاعات فلسطین فاش شد، عوامل موساد با همکاری نیروهای آمریکایی از آوریل 2003 کار شناسایی و ترور دانشمندان هستهای و چهرههای علمی مرتبط با برنامه نظامی این کشور را آغاز کردند. این گزارش که آن زمان برای رئیس جمهور وقت جورج بوش تهیه شده بود، از عملیاتی پرده برداشت که طی آن 350 دانشمند و 200 استاد دانشگاههای عراق کشته شدند. هدف از اجرای این ترورها، تهیساختن عراق از دانشمندان هستهای و بیولوژی و اساتید مجرب دانشگاهها بود.
دکتر زید عبدالمنعم استاد دانشگاه المستنصریه بغداد
آوریل 2011 خودروی این دانشمند عراقی منفجر شد
اما پروسه ترور این دانشمندان بدین ترتیب از دهههای قبل آغاز شده بود. پس از بدست آوردن اطلاعات و پروندههای مربوط به دانشمندان هستهای و نظامی عراق در دهه 90 میلادی، تلاش آمریکا برای به خدمت گرفتن این دانشمندان آغاز شد. گفتنی است طی سالهای پس از آن تعدادی از این شخصیتهای علمی توسط آمریکا تطمیع شده و به کشورهای آمریکا، کانادا، اسرائیل و چند کشور اروپایی مهاجرت داده شدند. پس از این مرحله، کار تهدید باقیمانده این دانشمندان آغاز شد که در این مرحله و پس از ارسال پیامهای تهدید و ترور، تعدادی دیگری به کشورهای همسایه فرار کردند. دیگر تکلیف آمریکا و اسرائیل با بقیه اساتید و نخبگان عراقی روشن بود؛ اینها نه قصد پناه بردن به غرب را داشتند و نه جانشان را برداشته و فرار میکردند.
دانشمندان عراقی که پیش از ترور، مهاجرت کردند و شبکهای تحت عنوان دانشمندان عراقی مقیم خارج تشکیل دادند
اینجا بود که کماندوهای اسرائیلی پیشنهاد “حذف فیزیکی” را به پنتاگون دادند. با موافقت وزارت دفاع آمریکا، سرویس اطلاعاتی این کشور بیوگرافی و اطلاعات کامل را در اختیار موساد قرار میدهد و عوامل موساد نیز دست به کار میشوند. عملیات موساد برای ترور دانشمندان عراقی همچنان ادامه دارد.
دکتر اسماعیل جلیلی، دانشمند عراقی-انگلیسی مقیم لندن آنچه که بر سر شخصیتهای آکادمیک عراق آمده است را اینگونه شرح میدهد:
بسیاری از عملیاتهای ترور دانشمندان، موجب کشتهشدن اعضای خانواده آنها نیز شده است.
این عملیاتها در حال حاضر نیز ادامه دارد و موجب شده است بسیاری از این دانشمندان عراق را ترک کنند. تنها در یکی از موارد، در ماه آوریل 2006 در شهر موصل، تمام پزشکان این شهر تهدید به مرگ شده و از آنان خواسته شد عراق را ترک کنند. در مواردی، با ربایش اعضای خانواده شخصیتهای آکادمیک، آنان مجبور به ترک کشور یا کنار گذاشتن هرگونه فعالیت سیاسی یا مذهبی شدند.
به اعتقاد دکتر جلیلی، این توطئه برای پایان دادن به حیات عراق به عنوان یک قدرت استراتژیک در منطقه و تبدیل آن به کشوری ضعیف و بدون زیرساختهای علمی و منابع انسانی مجرب طراحی و اجرا شده است.
یک پایگاه اطلاعرسانی مصری هم از برنامه موساد برای ترور و تهی کردن عراق در نیروهای نخبه و دانشمند اینگونه پرده برمیدارد: « پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، موساد برای حذف دانشمندان عراقی برای پایان دادن به رویای تبدیلشدن این کشور به یک کشور توسعهیافته و قدرتمند، برنامه گستردهای را آغاز کرد.» این پایگاه مصری همچنین از تحقیقات یک موسسه بریتانیایی – که نام آن در گزارش ذکر نشده است – خبر میدهد که براساس آن عراق دارای بیشترین تعداد دانشمند در میان کشورهای جهان به نسبت جمعیتش است؛ انتشار اخباری مبنی بر اخراج بیش از 15هزار استاد دانشگاههای این کشور پس از استقرار اشغالگران آمریکایی را شاید بتوان مؤید این ادعا دانست.
برنامه نظامی و هستهای عراق در دورههای مختلفی هدف اقدامات نظامی و غیرنظامی بوده است که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد. در دورهای هم دانشمندانی از کشورهای عربی و اروپایی به این کشور مهاجرت کردند تا در پروژههای نظامی و هستهای عراق مشارکت کنند. این رفت و آمدها به عراق حساسیت سرویس اطلاعاتی اسرائیل و غربیها را برانگیخته بود.
ترور دانشمندان عراقی و غیرعراقی مستقر در عراق که از دهههای 50 و 60 میلادی در جریان بود، در دهه 90 سازو کار منظمتری پیدا کرد. با توجه به تعدد دانشمندان و اساتید دانشگاههای عراق در زمینه علوم نظامی و هستهای، سرویسهای اطلاعاتی در قالب بازرسیهای سازمان ملل اطلاعات این دانشمندان را جمعآوری کردند. عراق که تا پیش از این بازرسیها طعم ترور را چشیده بود، بار دیگر به خیال کاهش فشارها و پایان دادن به موج ترورها و تحریمها، به همکاری تمام عیار با بازرسان سازمان ملل روی آورد؛ غافل از اینکه برنامه دیگری برای این کشور تدارک دیده شده بود و بازرسیها، شناساییها و ترورها تا سقوط دولت – دیکتاتوری – این کشور و پس از آن، ادامه پیدا کرد؛ اخبار زیادی از صدها دانشمند ترور شده و هزاران استاد دانشگاه اخراج شده عراقی در دست نیست. اما روایتی از هرآنچه که در سالهای پس از بازرسی و اشغال بر سر نخبگان عراقی [و غیرعراقی] آمده است، در ادامه آمده است:
شلیک پنج گلوله به «مغز» اسلحهسازی جهان
جرالد ویسنت بول، مهندس علوم نظامی کانادایی از جمله دانشمندان مطرح خارجی شاغل و همکار در صنایع نظامی-فضایی عراق بود. از جمله مهمترین تولیدات جرالد بول و شرکت تحقیقات نظامی-فضایی وی را میتوان توپ موسوم به M109 و M110 نام برد که در جنگ ایران و عراق به وفور مورد استفاده نیروهای بعثی قرار گرفت و البته این توپ به دست رزمندگان ایرانی نیز رسید. لازم به ذکر است دامنه فعالیتهای جرالد بول در زمینه موشکهای دوربرد و ضدبالستیک نیز گسترش یافت.
توپ M109 تولید جرالد بول
همکاری جرالد بول با عراقیها با ارائه توپخانههای متنوعی ادامه پیدا کرد اما با پیشنهاد آغاز پروژهای تحت عنوان «پروژه بابل» برای دستیابی عراق به قابلیت پرتاب فضاپیما و موشکهای ماهوارهبر به اوج رسید؛ پیشنهادی که با استقبال صدام حسین روبرو شد. بعدها و در دوران جنگ با ایران، عراق همکاری با بول را به توسعه موشکهای اسکاد عراق مشروط کرد که البته با موافقت او همکاریها ادامه پیدا کرد. ساخت سلاحهای جدید با همکاری انگلیس، اسپانیا، هلند و سوئیس پیش میرفت.
در همین دوران بود که بول با اتفاقات عجیبی در حوزه زندگی شخصیاش مواجه میشد. ورودهای مکرر افراد ناشناس به آپارتمان وی بدون وقوع سرقت و تعقیبهای محسوس و نامحسوس مواردی بود که بول در ماههای منتهی به ترورش از آنها آگاه شده بود. اما بدون توجه به این اتفاقات همکاری او با عراق ادامه پیدا کرد تا 20 مارس 1990 که یک تیم سه نفره از جوخههای ترور موساد، وی را پشت در منزلش در بروکسل با سه تا پنج شلیک به قتل رساندند. پس از آن، تمام پروژههای در دست بول برای عراق، نیمهتمام ماند؛ اجزای ساخته شده برای موشکهای اسکاد و سلاحهای جدید در انگلیس و کانادا توقیف شد.
موساد پس از این عملیات ترور، عملیات روانی را در رسانههای تحت نفوذ خود نیز آغاز کرد تا انجام این ترور را به کشورهای دیگری از جمله ایران، عراق، سوریه، آفریقای جنوبی، آمریکا، انگلیس و … نیز نسبت دهد تا افکار عمومی از روی این رژیم و موساد منحرف شود؛ اما نشد و این ترور نیز به نام موساد به ثبت رسید.
لیست برخی از دانشمندان ترور شده عراقی از 2003 تا کنون و نحوه ترور:
- سعد عبدالوهاب الشعبان – رئیس دانشکده مهندسی کامپیوتر در دانشگاه فناوری اطلاعات عراق. دکتر عبدالوهاب در 14 اکتبر 2010 بوسیله یک بمب کارگذاشتهشده در خودروی شخصیاش در یکی از محلات بغداد کشته شد. وی در سال 2006 بدلیل تهدیدهای مکرر، عراق را ترک کرده بود اما بار دیگر به بغداد بازگشت.
- سعد عبدالجابر – پروفسور عبدالجابر متخصص فناوری اطلاعات و کامپیوتر. در سال 2011 در جنوب غربی بغداد پس از تعقیب و گریز، با شلیک چند گلوله از سوی افراد ناشناس، در خودروی شخصیاش از پای درآمد.
- دکتر خالد نایب – رئیس دانشگاه النهرین و استاد میکروبیولوژی. وی پس از چندبار تهدید از سوی افراد ناشناس برای ادامه کار به اربیل مهاجرت کرد. وی که برای دیدار خانوادهاش و بازدید از دانشگاه به بغداد بازگشته بود، در ورودی دانشگاه به ضرب گلوله کشته شد.
- دکتر عبدالرزاق الناس – دکترای اطلاعات و ارتباطات جمعی. وی در سال 2005 در خودروی شخصیاش به رگبار بسته شد. متعاقب ترور وی، دانشجویان عراقی ضمن درگیری با پلیس، دست به اعتصاب زدند.
- احمد نصیر النصیری – استاد فیزیک دانشگاه بغداد در فوریه 2005 ترور شد.
- علی عبدالحسین کمیل – استاد دپارتمان فیزیک دانشگاه بغداد. وی در خودروی شخصیاش توسط افراد مسلح به گلوله بسته شد.
- امیر الجزرقی – دکترای داروسازی دانشگاه بغداد و مشاور وزارت بهداشت این کشور در نوامبر 2005 ترور شد.
- خالد حسن مهدی نصرالله – رئیس دانشکده علوم سیاسی بغداد. وی ابتدا ربوده شد و پیکرش چهار روز بعد در ماه مارس 2007 در حالی که آثار شکنجه شدید روی آن مشهود بود، پیدا شد.
- خلیل اسماعیل الحدیثی – استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه بغداد که در عمان پایتخت اردن ترور شد.
- محمد توخی حسین – دکترای علوم هستهای و دانشمند شاغل در صنایع هستهای عراق از سال 1984 در سال 2004 و در مسیر بازگشت به منزلش توسط افراد ناشناس به رگبار بسته شد.
- محمد عبدالله الراوی – رئیس سابق دانشگاه بغداد و رئیس انجمن پزشکان عراق – وی در سال 2003 ربوده و کشته شد.
- دکتر رعد شلاش – دکترای بیولوژی و رئیس دپارتمان بیولوژی دانشگاه بغداد 17 نوامبر 2005 هنگام خروج از منزل به ضرب گلوله کشته شد.
- قیس حسام الدین جمعه – استاد و رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه بغداد در سال 2006 توسط نیروهای آمریکایی در مرکز بغداد کشته شد.
- عباس العامری – استاد و رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه بغداد. وی در سال 2006 مقابل دانشکده به همراه فرزند و یکی از بستگانش به رگبار بسته شد و هر سه کشته شدند.
- هانی عارف – استاد دانشکده علوم کامپیوتر دانشگاه بغداد. وی در سال 2006 و در محل دانشکده به همراه 3 دانشجویش به گلوله بسته شد و هر چهار نفر کشته شدند.
- عدیل المنصوری – جراح متخصص و استاد دانشکده پزشکی دانشگاه بغداد. وی در ماههای آگوست و سپتامبر 2006 و در موج ترور پزشکان عراقی، توسط افراد مسلح ربوده شد و جسدش با جراحات شدید و آثار شکنجه در شهر صدر عراق پیدا شد.
- ماجد ناصر حسین – پزشک و استاد دانشگاه بغداد. وی در سال 2007 در مقابل چشم همسر و دخترش در مقابل منزل خود به قتل رسید. وی دو سال پیش از ترور هم ربوده شده بود که با پرداخت پول، آزاد شد.
- نیهاد محمد الراوی – معاون دانشگاه بغداد. وی در سال 2007 پس از خروج از دانشگاه به همراه دخترش رعنا، در چند متری دانشگاه هدف قرار گرفتند. وی بدن خود را برای محافظت از دخترش سپر کرد و کشته شد.
- دکتر عبدالستار جید الدلیمی – میکروبیولوژیست و استاد دانشگاه. وی در نوامبر 2003 توسط سه فرد مسلح در مقابل همسر و چهار فرزندش کشته شد. افراد مسلح که انتظار خانواده وی را نیز میکشیدند که از الرمادی بازگردند. سه فرد مسلح همسر وی را نیز از ناحیه سر هدف قرار دادند که با وجود اصابت گلوله، وی زنده ماند. فرزند بزرگتر خانواده این دانشمند ترور شده، در سن 14 سالگی به دلیلعارضه قلبی درگذشت.
- جیب الصالحی – رئیس کمیته علوم وزارت تحصیلات تکمیلی عراق. وی در سن 39 سالگی نزدیک محل کارش ربوده شد. جسدش 20 روز بعد در حاشیه شهر بغداد پیدا شد. خانواده وی جسد وی را نیز در ازای پرداخت پول بدست آوردند.
قطعا ذکر نام بیش از 500 دانشمند ترور شده عراقی در این گزارش امکان پذیر نیست و این تنها مشتی نمونه خروار بود.
لیست کامل این دانشمندان را از اینجا و اینجا مشاهده کنید.
**ترور دانشمندان هستهای برخلاف تصور عموم، سابقهای قدیمی دارد و اولین موارد آن به دهه 50 میلادی و زمان آلبرت اینشتین فیزیکدان مشهور، بازمیگردد:
مصطفی مشرفة – صاحب ایده تولید بمبهای هیدروژنی
دکتر علی مصطفی مشرفة یکی از اولین موارد ترور دانشمندان هستهای است. این دانشمند مصری که از برجستهترین شاگردان آلبرت اینشتین بود که در اوایل سال 1950 به دست مأموران موساد ترور شد. افتخارات دکتر مشرفة باعث شد تا ملک فاروق لقب «پاشا» را به وی بدهد اما وی با حکومت مصر چندان ارتباط خوبی داشت. تحليلگران معتقدند که دولت وابسته ملک فاروق با همراهي صهيونيستها در مرگ مشرفه نقش داشته است.
دکتر مصطفی مشرفة
وي نخستين مصري بود که در زمينه مطالعات هوا فضا کار کرد و يکي از جمله کسانی بود که در ارائه نظريه نسبيت کمک زيادي به آلبرت اینشتین کرد.
مشرفه رياضيدان و دانشمند فيزيک بود که در سال 1898 ميلادي به دنيا آمد. او در سال 1917 ميلادي براي نخستين بار براي يک سفر علمي به انگليس رفت. وي در ابتدا در دانشگاه “ناتينگهام” و بعدها در دانشکده سلطنتي انگيس مشغول به تحصيل شد و مدرک کارشناسي خود را در سال 1923 ميلادي دريافت کرد و مدرک دکتراي خود را در رشته فلسفه از دانشگاه لندن در کوتاه ترين زمان ممکني که قوانين انگليس اجازه آن را ميداد گرفت.
اين دانشمند مسلمان پس از پايان تحصيلاتش به مصر بازگشت و پس از مدتي تدريس در دانشگاههاي کشورش بار ديگر به انگليس رفت و دکتراي خود را در رشته علوم نيز به دست آورد و بدين ترتيب، نخستين مصري شد که در اين رشته به درجه دکتري رسيده است. او در سال 1925 ميلادي بار ديگر به مصر بازگشت و ضمن تدريس در دانشگاه قاهره رتبه استادي را نيز با وجود سن پايين دريافت کرد. وي در سال 1936 ميلادي، رئيس دانشکده علوم اين دانشگاه شد و چهار بار متوالي سمت وي در رياست تمديد شد.
دکتر مشرفه نخستين کسي بود که بررسيهاي علمي در زمينه ايجاد مقياسي براي خلأ انجام داد. وي همچنين نظريههاي جديدي در تفسير اشعه خورشيدي داد. نظريههاي وي در زمينه سرعت و اشعه خورشيدي به يکي از مهمترين نظريههاي علمي تبديل شد و شهرت او را جهاني کرد.
پروفسور علي مصطفي مشرفه
او همچنين نخستين کسي بود که متوجه شد از هيدروژن ميتوان به فناوري ساخت بمب دست يافت اما اخلاق اسلامي اين دانشمند مصري، مانع از ادامه بررسي اين موضوع شد که البته آمريکاييها و روسها بعدها به تحقيقات وي دست يافته و با تکميل آن به بمب هيدروژني دست يافتند.
بررسيهاي علمي وي تا پيش از ترورش، به بيش از 200 مطالعه علمي رسيده بود. او مطالعات بسيار زيادي در مورد اتم انجام داد اما نهايتاً در سال 1950 ميلادي به طرز مشکوکي جان خود را از دست داد که تحقيقات بعدي نشان داد رژيم صهيونيستي در اين ترور مشکوک نيز نقش مستقيم داشته است.
سمیرة موسی – سفر بیبازگشت به آمریکا
دکتر سمیرة موسی دیگر دانشمند هستهای مصری و همنسل دکتر مصطی مشرفة بود. دکتر موسی مبدع طرح «اتم برای صلح» بود. پیشرفت علمی سمیره موسی به حدی چشمگیر بود که آمریکا با دعوت از وی، پیشنهادهای خوبی برای اعطای تابعیت آمریکایی و استفاده از وی در پروژههای تحقیقاتی هستهای ایالات متحده مطرح کرد، اما موسی هربار پیغام داد که وطن خود را ترک نخواهد کرد. او تنها فرد غیرآمریکایی بود که در سفر به ایالات متحده، از تأسیسات مخفی هستهای این کشور بازدید کرد.
خانم سميره موسي سه ماه پس از اعلام موجوديت رژيم اسرائیل، هيئت انرژي هستهاي مصر را تشکيل داد و سعي کرد دانشمنداني را براي گرفتن تخصص در زمينههاي مختلف علوم هستهاي به خارج بفرستد. وي اصرار داشت که مصر به سلاح هستهاي مجهز شود.
سمیرة موسی
اما پیش از بازگشت به مصر، در کالیفرنیا دعوتی مشکوک از او به عمل آمد. در راه خودروی وی به درهای 40 متری سقوط کرد و سمیرة در دم جان سپرد. راننده خودروی وی پیش از سقوط خود رو از ماشین به بیرون پرتاب کرده و اثری از وی نماند. مانند مورد قبلی، باز هم پای موساد در میان بود. عامل احتمالی ترور دختر بازیگر مصری-یهودی به نام «راشل ابراهیم» که از مدتها قبل همه جا همراه سمیرة بود، اعلام شد. در تحقیقات بعدی شواهدی بر همکاری راشل ابراهیم با موساد یافت شد که براساس آن، این بازیگر یهودی در موارد متعددی با فریب موسی، فضای لازم را برای عملیات جاسوسی و ورود مأموران موساد به منزل سمیرة ایجاد کرده بود و حتی کلید منزل سمیرة بعدا از وسایل راشل کشف شد. راشل ابراهیم بسیار برای متقاعد کردن سمیرة برای مهاجرت به آمریکا تلاش کرد و حتی کار به تهدید رسید و به وی هشدار داد که «عاقبت رد کردن پیشنهاد مهاجرت با آمریکا، ناگوار خواهد بود». در نهایت هم در سال 1952 از طریق یکی از دوستانش، ضمن رهگیری سمیرة در سفر به ایالات متحده، مقدمات لازم برای ترور او توسط موساد را فراهم کرد.
راشل ابراهیم بازیگر یهودی و عامل موساد
سعيد السيد بدير – صحنهسازی ناشیانه خودکشی
دکتر “سعيد السيد بدير” دانشمندي که پس از پايان خدمت در نيروهاي مسلح مصر با درجه سرهنگي بازنشسته شد اما پس از بازنشستگي، فعاليتهاي علمي خود را ادامه داد و در علوم فيزيک و مطالعات ماهوارهاي در دانشگاه “لزيزه” آلمان غربي مشغول شد. او در طول دو سال مطالعات خود به نتايج شگفتآوري رسيد و دستاوردهاي مطالعات وي در تمام جهان منتشر شد، اما به محض اوجگيري همکاريهاي اين دانشمند مصري با دو دانشمند آمريکايي، دولت آلمان سخت گيريهايي را عليه وي آغاز کرد. نگراني بدير در مورد اين سختگيريها تا جايي رسيد که وي تصميم به بازگشت به قاهره گرفت و در سال 1988 ميلادي اين تصميم را عملي کرد. او ابتدا به اسکندريه رفت تا مطالعات خود را در اين شهر ادامه دهد اما مدتي بعد جنازه وي در اين شهر پيدا شد.
همسر دکتر معقد است که وي به دست نيروهاي اطلاعاتي يکي از کشورها که از آن نام نبرده کشته شده چرا که وي در تحقيقات خود در مدت 13 سال به نتايج مهمي در زمينه مهندسي فيزيک و فناوري موشکي رسيده بود که او را در رتبه سوم دانشمندان اين رشته قرار داده بود اما تحليلگراني که ترور وي را بررسي کردهاند معتقدند رژيم صهيونيستي که همواره با دستيابي کشورهاي اسلامي به پيشرفتهاي علمي به مقابله برميخيزد در اين ترور، نقش مستقيم داشته است.
پس از وقوع اين جنايت توسط عوامل موساد، در نگاه اول، همه تصور کردند دکتر خودکشی کرده اما ابتدا استشمام بوي گاز در خيابان طيبه اسکندريه و پس از آن صدای برخورد شديد جسمي به زمین، توجه افراد حاضر در خيابان را به يک صحنه وحشتناک جلب کرد. پيکر خونآلود دکتر در حال خونريزي شديد در کف خيابان افتاده بود. مردم فوري با پليس تماس گرفتند. مأموران پليس به محض حضور در محل حادثه، تحقيقات خود را آغاز کردند و در نخستين بررسيها سه مورد مشکوک را کشف کردند: نخست شلنگ لوله کپسول گاز موجود در اتاق دکتر بود که کاملاً باز شده بود؛ مورد دوم، لکههاي خوني بود که روي تختخواب دکتر ديده ميشد و مورد سوم هم پرتاب وي به داخل خيابان و تصادف ساختگي که به قتل نهايي وي انجاميد.
اين در حالي بود که برادر دکتر سعيد بدير، ساعاتي قبل از آن از وي شنيده بود که بهزودي به منزل خود ميرود تا نتايج تحقيقات مهمي را که به آن دست يافته است روي کاغذ بياورد. نتايجي که پليس پس از ورود به اتاق وي، نوشتههاي آن را پيدا کرد و نشان ميداد که دکتر تا آخرين لحظات در حال انجام کار علمي بوده و هيچ نشانهاي از خودکشي در اوضاع منزل وي به چشم نميخورد.
نبيل القليني – دانشمندی که 40 سال پیش مفقود شد
پروفسور “نبيل القليني” دانشمند هستهاي مسلماني است که سرنوشت وي به معمایی پیچیده براي دانشمندان هستهاي تبديل شده است، چرا که وي از سال 1975 ميلادي مفقود شده و هنوز هم هيچ اطلاع دقيقي از وي در دست نيست. اين اتفاق در شرايطي روي داد که وي در مأموريتي کاري از سوي دانشگاه قاهره به کشور چکاسلواکي رفته بود تا مطالعات و تحقيقات بيشتري در حوزه هستهاي انجام دهد.
در روز 27 ژانويه سال 1975 ميلادي، تلفن محل اقامت دکتر القليني به صدا درآمد و وي در پي اين مکالمه تلفني از منزل خارج شد که از آن زمان تا امروز اطلاعي از وي در دست نيست. پيگيريهاي ضعيف دولت وابسته مصر نيز جواب قانعکنندهاي از سوي چکاسلواکي به دنبال نداشت و دانشگاه چک نيز که به طرز نامعلومي از مکلمه تلفني وي اطلاع حاصل کرده بود، گفت که هيچ اطلاعي از وي ندارد اما از شواهد و قرائن اين ماجرا برميآيد که وي هدف ربايش از سوي عناصر موساد قرار گرفته است.
به گفته محققان، وي پس از اين ربايش، ممکن است کشته شده باشد يا اينکه به دست اين عوامل شستوشوي دارويي و مغزي شده باشد تا تمام علوم و اطلاعاتي که در ذهن دارد از بين برود و به آلزايمر دچار شود. برخي گمانهها نيز حاکي است که وي ممکن است به زندانهاي آمريکا يا رژيم صهيونيستي منتقل شده باشد.
یحیی المشد – قرابانی طعمه غنیشده فرانسه
پروفسور یحیی المشد مصری را میتوان مهمترین و سرشناسترین دانشمند هستهای حاضر در عراق دانست. المشد همزمان با تدریس در دانشگاه بغداد، در استخدام سازمان انرژی اتمی عراق نیز بود. پروفسور المشد در عراق برنامه و هدفی را دنبال میکرد که در نهایت جانش را هم در همین راه داد؛ بازسازی تأسیسات هستهای عراق که در عملیات شمشیر سوزان ایران در سال 1980 آسیب دیده بود و در عملیات اپرا از سوی اسرائیل در سال 1981 نابود شد.
دکتر المشد در حال بازدید از تأسیسات هستهای شوروی
پروفسور المشد از جمله دانشمندان عراقی بود که در انتقال کوره هستهای از بندر تولون فرانسه به عراق نقش اصلی را داشت و تمام این پروسه زیر نظر او انجام شد. پس از این اقدامات بود که پروفسور المشد سخنگو و رئیس برنامه هستهای عراق شد. وی همچنین توانست با فرانسه برای تهیه اورانیوم غنیشده به توافق برسد. این دانشمند فارغالتحصیل دانشگاه اسکندریه مصر، درجه دکترای خود را در لندن گرفت و همچنین دورهای از تحصیلات خود را نیز در مسکو گذراند و در نهایت پس از بازگشت به مصر، در دپارتمان مهندسی هستهای دانشگاه اسکندریه به درجه استادی رسید.
دکتر المشد و دانشجویانش در دانشگاه اسکندریه
المشد در مصر مشغول به پیشبرد برنامه هستهای این کشور بود اما همهچیز دست به دست هم داد تا مسافر بغداد شود. جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل در سال 1967 که مصر نیز در آن حضور داشت و به شکست اعراب انجامید، مصر را در بحرانی فرو برد که این کشور مجبور به تعطیلی برنامه هستهای خود شد. مصر یک سال بعد انپیتی را هم امضاء کرد اما تصویب آن را بدلیل برنامه تسلیحات هستهای اسرائیل به تأخیر انداخت. در نتیجه توقف فعالیتهای هستهای این کشور، بسیاری از دانشمندان مصری که از ادامه برنامه هستهای این کشور ناامید بودند، به کشورهای دیگر از جمله عراق و کانادا مهاجرت کردند. المشد یکی از سرشناسترینِ آنان بود.
تأسیسات هستهای عراق که در حمله اسرائیل منهدم شد
پیشتر گفتیم که پروفسور المشد برای خرید اورانیوم غنیشده – برای برنامه هستهای عراق – با فرانسه به توافق رسید، اما ظاهرا انتقال اورانیوم غنیشده به عراق همه ماجرا نبود. محموله ارسالی از سوی فرانسه با مشخصات سفارش عراق – و بطور مشخص مواد مورد نظر دکتر المشد – همخوانی نداشت و طبیعتا این محموله به پاریس بازگشت. فرانسه پس از آن، تحویل سفارش را به حضور پروفسور المشد در فرانسه به بهانه نظارت بر انجام صحیح سفارش، مشروط کرد. به هر روی، المشد بلیط یکطرفهای به مقصد پاریس گرفت و هیچگاه از این سفر بازنگشت. جسد او 14 ژوئن 1980 در اتاق هتل محل اقامتش پیدا شد که بنابر روایتی با ضربات چاقو به گردن و نواحی دیگر و بر اساس روایت دیگری، با ضربه جسم سخت به سرش به قتل رسید. سرویس اطلاعاتی فرانسه موساد را عامل احتمالی این ترور معرفی میکرد اما مدرک کافی برای اثبات این ادعا وجود نداشت و پرونده بدون رسیدن به نتیجه مشخصی مختومه اعلام شد. تنها مظنون این قتل یک دختر بود که در حین روند بازپرسیها، به طرز مشکوکی در یک حادثه رانندگی کشته شد.
خانواده المشد
مقامات امنيتي فرانسه که ابتدا براي تبرئه خود و فرار از اتهام همکاري با عوامل ترور موساد، براي توجيه اين اقدام جنايتکارانه، شايعاتي ضداخلاقي عليه پروفسور المشد منتشر کردند، اما طولي نکشيد که دروغبودن اين شايعات آشکار شد.
رژيم صهيونيستي بعدها با انتشار فيلمي با عنوان “حمله به تأسيسات هستهاي” جزئيات حمله خود به تأسيسات عراق را فاش کرد. در اين مستند 45 دقيقهاي صهيونيستها به طور رسمي به ترور “يحيي المشد” اذعان و تأکيد کردند که ترور وي اقدامي از سوي موساد براي تضمين نابودي کامل برنامه هستهاي اين کشور بوده است.
نبيل أحمد فليفل – بهای رد کردن پیشنهادهای غرب
“نبيل احمد فليفل” از دانشمندان جوان هستهاي فلسطينيتبار در کشور مصر بود. او زماني به عنوان يک دانشمند هستهاي مطرح شد که 30 سال بيشتر نداشت. او با اينکه وضع مالي خوبي نداشت و از اهالي اردوگاه آوارگان “الأمعري” در اراضي اشغالي بود، تمام پيشنهادهاي غربيها براي کار در خارج را رد کرد. وي اعتقاد داشت که يک دانشمند مسلمان بايد به وطن خود خدمت کند و مطالعات علمياش را در اختيار کشور خود قرار دهد.
دانشمند جوان فلسطينيالاصلي که
به علت مخالفت با پيشنهادهاي وسوسهانگيز غرب شهيد شد
پس از رد قاطع پيشنهادهاي غربيها براي جذب و اشتغال وي و مشاهده شدت علاقه وي براي پيشرفت هستهاي مصر، به صورت ناگهاني ربوده و چند روز بعد، پيکرش در منطقه “بيت عور” پيدا شد. تا امروز هيچ تحقيقي در مورد نحوه کشتهشدن اين دانشمند مسلمان انجام نشده است.
عبده شکر
دکتر “عبده محمد عبدالعال شکر” يکي ديگر از دانشمندان مصري بود که بهصورت ناشناختهاي دو سال پس از بازگشت از آمريکا، در منزل خود هدف عمليات تروريستي قرار گرفت و به شهادت رسيد.
عبده محمد عبدالعال شکر
پيکر اين دانشمند برجسته انرژي هستهاي مصر، پس از ترور، 77 روز در آپارتمان ساحلي خود ماند؛ دولت مصر البته بدون اشاره به علت اصلي مرگ اين دانشمند هستهاي مدعي شد که مرگ وي يک جنايت نبوده است! “عبدالعال محمد عبدالعال شکر” برادر کوچکتر اين دانشمند هستهاي گفت که برادرش کارشناسي خود را در دانشگاه اسکندريه دريافت کرده و پس از آن در سال 1984 ميلادي به آمريکا سفر کرد. وي در آنجا رشته “رياضي محض” را انتخاب و دکتراي خود را در اين رشته دريافت کرد. وي در سال 1999 ميلادي به مصر بازگشت اما 15 روز بعد باز هم عازم آمريکا شد.
وي ميافزايد که برادرش در سال 2005 ميلادي به مصر بازگشت اما به لحاظ روحي دچار اضطراب و ترس شديدي بوده اما با خانواده خود در مورد تهديدها عليه خودش صحبت نکرد؛ البته به نظر ميرسد اين بار نيز مانند موارد مشابه ديگر، خودداري از ادامه حضور و فعاليت تحقيقاتي در آمريکا و شناسايي او از سوي عوامل سیا و موساد، علت اصلي قتل اين دانشمند هستهاي مسلمان بوده است. به هر صورت با اهمال دولت مبارک، پرونده مرگ اين دانشمند هستهاي نيز به صورت مبهم باقي ماند و هرگز تحقيقات کاملي در اين باره انجام نشد.
تصوير گذرنامه شهيد محمد عبده شکر
يکي از دوستان اين شهيد در گفتوگويي با يک روزنامه مصري که در اسکندريه منتشر ميشود گفته است که عبده چند روز پيش از ترور با وي صحبت کرده و گفته است که افرادي که هم تخصص رياضي محض داشته باشند و هم تخصص مهندسي هستهاي، تنها چهار نفر در جهان هستند که يکي از آنها خود او، دومي دانشمندي آلماني، سومي دانشمندي آمريکايي و چهارمي دانشمندي اسرائيلي است اما وي پس از تحقيقاتش متوجه شده بود که دو دانشمند آمريکايي و اسرائيلي در واقع يک نفر است که تابعيت آمريکايي هم دارد و وي توانسته به نشاني پستي منزل وي در تلآويو و نشاني پست الکترونيک اين صهيونيست دست يابد و درست چند روز پس از اين کشف بود که وي به طرز مشکوکي جان باخت.
عادل الشويخ
“عادل الشويخ” دانشمند فيزيک هستهاي و کارشناس مطالعات نورشناسي بود. او در دانشگاه بغداد و دانشگاه استون در بيرمنگام تحصيل کرده و بعد از پايان تحصيلات خود به عنوان استاد دانشگاه به عربستان و امارات بازگشت تا حاصل مطالعات علمي خود را براي رفاه بيشتر مسلمانان منطقه به کار گيرد اما در شرايط مبهمي در سال 1993 ميلادي در ترکيه جان خود را از دست داد.
الشويخ به همراه تعداد ديگري از دانشمندان مسلمان، “آکادمي عربي مطالعات معاصر” را براي پيگيري آخرين دستاوردهاي علمي در زمينه هاي مختلف تشکيل داد و سعي کرد تا دستاوردهاي علمي غرب را به کشورهاي عربي منتقل کند. مقر اين سازمان در شهر منچستر انگليس بود که شخص “عبدالله الشويخ” رياست آن را بر عهده داشت.
عبدالکریم خلیل – گم شدن خون دانشمند سوری در غبار فتنه شام
پروفسور “اوس عبدالکريم خليل” متخصص علوم هستهاي و قائممقام دانشگاه بعث در حمص بود. او در حالي ترور شد که ميخواست همسرش را به محل کارش برساند. وي سعي کرد با هدايت خودرو از اين حمله جان سالم به در برد اما اصابت يک گلوله به گردنش، به قتل وي انجاميد.
رمال حسن رمال – مرگ مشکوک دانشمند شیعه
شاید نام کشور لبنان به عنوان یک کشور دارنده فناوری هستهای را هرگز نشنیده باشید و اساساً نامی هم از لبنان در این حوزه مطرح نشده باشد، اما این کشور هم دانشمندانی داشت که در مرحله طراحی برنامه هستهای برای کشورشان، کشته شدند. «رمال حسن رمال» مشهورترین دانشمند هستهای لبنان و از شیعیان جنوب این کشور بود که تحصیلات خود در رشته فیزیک را در فرانسه به سطوح عالی رساند و در مراکز علمی آمریکا و کانادا نیز مشغول به کار شد.
دکتر رمال در سال 1984 مدال برنز مرکز مطالعات فرانسه را دریافت کرد و نام وی در بین یکصد دانشمند برتر قرن بیست و یکم این کشور قرار گرفت. در سال 1988 نیز وی مدال نقره مرکز مطالعات فرانسه را نیز از آن خود کرد. وی در سال 1991 به طرز مشکوکی در فرانسه کشته شد و هیچگاه درباره علت مرگ وی تحقیقی نشد. دولت فرانسه تحت تدابیر حفاظتی پیکر وی را به لبنان ارسال کرد و دولت وقت لبنان نیز که تحت نفوذ پاریس بود، از انجام کالبدشکافی خودداری کرد.
عملیات داموکلس و ترور دانشمندان آلمانی
عملیات داموکلس را هم موساد در دهه 60 میلادی برای ترور دانشمندان هستهای آغاز کرد؛ قربانیان دانشمندان هستهای آلمان نازی بودند که به خدمت مصر درآمده و در تأسیساتی موسوم به کارخانه 333، برنامه موشکی مصر با توسعه میدادند. جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر، برای ارتقاء توان نظامی و دفاعی کشور علاقهای به وابستگی به دو بلوک قدرت شرق و غرب نداشت و افکار ناسیونالیستیاش، وی را به خودکفایی با بهرهگیری از دانش دانشمندان فراری از آلمان نازی متقاعد کرد. عملیات داموکلس چندان دقیق اجرا نشد و تنها یک مورد از دانشمندان هدف، با موفقیت ترور شد. در نهایت هم با رسوایی عوامل موساد و استعفای رئیس وقت و مسؤول این عملیات به پایان رسید.