آيا بايد سخنان دولتمردان را سانسور كرد؟
انتقاد روحانى از رسانه ها و اعتراضش به منتقدان قصه ادامه دار و پرتكراری است كه با هزار بار تاكيد بر آزادی مطبوعات و «پناه می برم به خدا از بستن دهان منتقدان» و «نشکنیم قلمها را به بهانه واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیر اساسی» نمیتواند براى او نمايش یک حامی نقادی را ايفا كند.
سرویس سیاسی فردا؛ کبری اسوپار*: امنيت و رضايت گزاره هايی است كه روحانی در نمايشگاه مطبوعات از رسانه ها خواسته كه آن را به وجود آورند: «رسانههای ما باید رضایت واقعی را به وجود آورند، تروریسم بر اسب نارضایتی سوار میشود؛ آنها که جز ایجاد یأس و تشویش اذهان عمومی کار دیگری نمی کنند، چه نتیجه ای از کار خود گرفته اند جز افسردگی؟»
حسن روحانی رسانه ها را به ايجاد آرامش می خواند؛ اما به نظر می رسد یک حلقه اصلی را از ميانه اين زنجير احساس يأس و عدم آرامش حذف كرده؛ و آن اينكه رسانه می تواند «منعكس كننده» يا «برهم زننده آرامش» باشد و اين هر دو يعنی آنكه رضایتی هست و رسانه می تواند در قبال آن نقش آفرينی مثبت يا منفی كند؛ نه آنكه از آرامشی كه نيست، قصه بگويد. اين مقدمه ای بود تا بنويسيم بهتر آن است كه روحانی برای يافتن يكی از منابع اصلی برهم خوردن آرامش، به متون سخنرانی خود و دولتمردانش نگاهی بيندازد. تندی های كلامی، طعنه و زخم زبان، حمله به نهادهای مختلف و قوای ديگر، ايجاد دوقطبی های متعدد، آمارهای غيرواقعی و متناقض عبور از ركود و بهبود اوضاع اقتصادی، همه مواردی است كه به وضوح، آرامش جامعه را بهم می ريزد. فقط یک نمونه از آنها بدهی معوق و فساد كوچک ناميده شدن دزدی 8 هزار ميلياردی از اموال حدود يک ميليون فرهنگی است. وقتی یک ميليون نفر مالباخته، از جانب رييس دولتی که فساد در زیرمجموعه او روی داده، حمايتی دريافت نمی كنند و حتی او را در مقام تقليل سطح فساد روى داده می بينند، آيا رسانه می تواند برای آنان ايجاد امنيت كند؟ وقتی بارها فرزندان مومن و انقلابی اين سرزمين به تندروی، نفهمی، انقلابی نما بودن، دروغگو بودن و … متهم می شوند، منتقدان به جهنم حواله داده می شوند؛ هر انتقاد علما با جنجال و توهين روبرو می شود؛ معترضين خيالی ساخته و به آنان حمله می شود كه مثلا نمی گذارند اينترنت به روستاها ببريم يا اگر امام نبود، نمی گذاشتند انتخابات برگزار شود و … آيا رسانه می تواند بگويد مقامات اینگونه نگفته اند و دست به سانسور بزند تا فضای جامعه آرام بماند؟! يعنی بايد دروغ بنويسد؟! وقتی لحن ها و ادبيات ها سخنرانی به سخنرانی تندتر و كنايه آميزتر و دوقطبی سازتر پيش می رود، آيا می توان در رسانه توليد آرامش كرد؟!
از سويی گفتن حقيقت تلخ يقيناً بهتر از واقع نمايی کاذب و اميدسازی واهی است. كار سختی نيست؛ می شود همين فردا همه رسانه ها از بهبود معیشت و خروج از ركود و لغو تحريم ها و نبود بيكاری و فقر و آلودگی های زيست محيطی و بالا رفتن اعتبار پاسپورت و كلی فضاسازی های گل و بلبل ديگر تيترهای درشت بزنند؛ اما مگر مردم متوجه اوضاع اقتصادی خود نيستند و مگر در همين هوا نفس نمی كشند و مگر نمی بينند بيكار هستند، كه فريب تيترهای درشت را بخورند و با حلوا حلوا گفتن دهانشان شيرين شود؟! يا آنكه آنقدر كاناليزه هستند كه فقط از یک رسانه اخبار خود را دريافت كنند؟ از قضا اين خبردهی های غيرواقعی همان اعتماد مانده را هم از بين می برد؛ و اين بی اعتمادی، ناامنی بيشتر و نارضايتی بيشتر فراهم می كند. رسانه ها نمی توانند نارضايتی و گله و شكايت مردم را ببينند و رضايت جعل کنند؛ كه آنان نديم مردم اند و نه نديم دولتمردان!
انتقاد روحانى از رسانه ها و اعتراضش به منتقدان قصه ادامه دار و پرتكراری است كه با هزار بار تاكيد بر آزادی مطبوعات و «پناه می برم به خدا از بستن دهان منتقدان» و «نشکنیم قلمها را به بهانه واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیر اساسی» نمیتواند براى او نمايش یک حامی نقادی را ايفا كند. روحانی در همان سخنرانی كه می گويد «اگر خود اصحاب رسانه امنیت نداشته باشند، چگونه میتوانند امنیت را بیافرینند، با قلم شکسته و دهان بسته؟ نشکنیم قلمها را به بهانه واهی، نبندیم دهانها را با بهانههای غیر اساسی، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد.» در همان سخنرانی هم به انتقاد از رسانه ها می پردازد و براي رسانه های منتقد نسخه محتوايی می پيچد كه اين را بنويسيد و آن را ننويسيد و از قضا هرچه را می گويد ننويسيد، همان انتقادات از دولت است و هر چه را می گويد بايد نوشت، همان تمجيد دولت و برجام است. برآيند چنین سخنرانی ای می شود اينكه رسانه ها اگر مدح دولت را می گويند، بايد آزاد باشند، وگرنه یک مشت دروغگوی انقلابی نمای هتاک هستند كه با رانت های اطلاعاتی خبر می گيرند و برای نهادهای خاص ارسال می شوند و دغدغه فروش ندارند.
بله آقای رييس جمهور! رسانه بايد امنيت داشته باشد و مدام مورد حمله نباشد كه در فضايی آرام بنويسد؛ با ايجاد دوقطبی رسانه خوب و رسانه بد و كشاندن پای اجنه به توصيف از رسانه ها، اينكه هنوز منتقدان شما می نويسند و قلم و كيبورد را كنار نگذاشته اند، از سر پوستی است كه در اين سه سال با ايستادگی مقابل انواع توهين ها و تهمت ها بسيار كلفت شده است.