چشمان بسته مسئولان شستا در برابر مشكلات كارگران
اگر وضعیت شستا اینقدر خوب است که می تواند پول سرمربی تیم ملی فوتبال و یا هر تیم دیگری را به عنوان اسپانسر و یا هر اسم دیگری پرداخت نماید پس جرا اين پول ها به سازمان تامين اجتماعي براي خدمات به بيمه شدگان و بازنشستگان پرداخت نمي شود.
عصر خبر- اكبر قرباني*: گزارش يكي از رسانه ها در خصوص شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی(شستا) با عنوان پشت پرده اعلام اسپانسری شستا در فوتبال و پرداخت حقوق 6 میلیون یورویی سرمربی سابق تیم ملی فوتبال (آقای ویلموتس) و جوابیه روابط عمومی شستا را ديدم.
در این شرایط كه سازمان تامين اجتماعي با انبوهی از مشکلات مالی دست به گریبان است و به گفته مسئولین سازمان برای پرداخت تعهدات مجبور به استقراض از منابع بانکی و غیره هستند و با چه مشقتی به تعهدات خود عمل می نمایند به طوري كه مدير عامل تامين اجتماعي برای حل مشکل از استانداران طلب استمداد می کند که هر آنچه از مطالبات سازمان با مساعدت آنها جمع آوری شود منابع حاصله در همان استان به طرفهای قرارداد بابت مطالباتشان پرداخت شود، و یا عین جمله دكتر سالاري در مورد خرید خدمات درمانی که به صراحت بیان می دارند:« حکایت سازمان حکایت کسی است که به مغازه ای جهت خرید مراجعه می کند و چون به صاحب مغازه بدهکار است بنابراین مجبور است اجناس مغازه را به هرقیمتی که مغازه دار تعیین می کند و البته بدون در نظر گرفتن مقدار و کیفیت خریداری نماید.» و یا آرزوی چند میلیون نفر بازنشسته کارگری سازمان که از سال 1388 به دنبال اجرای همسان سازی حقوق هستند و برای برداشتن این تبعیض بزرگ تلاش می کنند .هر جا که بازنشستگان محروم از حقوق خود، جمله ای در مورد همسان سازی عنوان می نمایند با موجي از توصیه ها مبنی بر بحرانی بودن شرایط مالی تامین اجتماعی، و اینکه کشتی سازمان نه تنها به گل نشسته بلکه چند صد متر هم زیر آب رفته است، مواجه می شوندکه چاره ای جز سکوت نداشته باشند، و حتي از گفته خود شرمنده می شوند اما در این میان6 میلیون یورو که تماما متعلق به بیمه شدگان عزیز است به جیب کسی ریخته می شود که اصلا هیچ سنخیتی با سازمان و منافع آن ندارد.
اما توجیهات شستا در این خصوص بسیار قابل تامل است در بخشی از توضیحات آمده است :’ اگر چه حمایت از تیمهای ملی وظیفه تک تک آحاد جامعه است و اگر یک بنگاه اجتماعی و اقتصادی در راستای تقویت تیم ملی فوتبال کشورش گامی موثر بردارد نباید این اقدام شایسته را تقبیح کرد’. در جواب خدمت این بزرگان عرض می کنیم اتفاقا باید تقبیح کرد چرا که بنده یاد بازنشسته ای افتادم که در تالار نگین سازمان تامین اجتماعی جلوی چند صد نفر به حالت بغض شروع به صحبت کرد و گفت برای اینکه جلوی خانواده دامادم شرمنده نشوم دخترم دزدکی از خانه خود مرغ و گوشت به خانه من می آورد تا به این وسیله اسباب دعوت خود و شوهرش را فراهم نموده ودر مقابل ایشان شرمنده نشود، یاد افراد مسنی افتادم که با سی سال سابقه حداقل دستمزد را دریافت می کنند و برای گرفتن دو سه میلیون تومان وام دست به دامن این و آن می شوند، یاد پیرمردان و پیر زنانی افتادم که به خاطر نداری و بیماری از ساعت 5 صبح جلوی مراکز درمانی صف می کشند تا پس از چند ساعت معطلی یک ویزیت رایگان بگیرند، یادم افتاد که بیش از 60درصد بازنشستگان سازمان حداقل بگیر هستند و اینها حتی توان یک بار مسافرت در طول سال و شاید در طول عمر خود را ندارند، یادم افتاد که بسیاری از اینها با وجودي که با اشتغال مجدد بازنشستگان، مستمری قطع خواهد شد مجبور به اشتغال که چه عرض کنم گاها مورد سوء استفاده برخی از کارفرمایان قرارمی گیرند و از ترس قطع شدن مستمری نمی توانند در مراجع ذی ربط احقاق حق نمایند، یادم افتاد که بگویم شب عید بیشتر اینها از روی نداری گوشه عزلت بر می گزینند تا جلوی میهمانان شرمنده نشوند، یادم افتاد که بیشتر اینها با وجود مشکل بینایی قدرت تهیه عینک را ندارند و یاد صدها مورد دیگر که از گفتن آنها شرم دارم.
با این وصف و حال شما حمایت از تیم ملی فوتبال را وظیفه شستا می دانید این چه تصور غلطی است که در ذهن شما نقش بسته است چگونه است که این همه درد و آه و مشکلات جامعه هدف خود را نمی بینید اما حمایت از تیمی که هر یک از اعضای آن چه مربی و چه بازیکن سالانه میلیاردها تومان درآمد دارند را وظیفه خود می دانید، در حالی که فقط هزینه یک مهمانی بعضی از این آقایان از یک سال در آمد بازنشسته بیشتر است و مواردی که در این مقال نمی گنجد و مبحث صحبت ما نیست، اما از سوی دیگر تیم های ملی علی الخصوص تیم ملی فوتبال به یمن افتخارات کسب شده و یا نشده و به دلایل متعدد از جمله داشتن بسترهای لازم برای رانت و سوء استفاده، برای مشتاقان خود از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند کما اینکه دارای متولیان قدرتمندی نیزمی باشند و حتی وزارتخانه ای به همین منظور یعنی وزارت ورزش درکابینه دولت حضور بسیارفعال دارد، در چنین شرایطی و با وجود داشتن متولی، اینکه شستا باید حقوق سرمربی تیم ملی را 6 میلیون یورو پرداخت می کند نه تنها قابل تقبیح بلکه عین خیانت است، خیانت به همه کسانی که به شعور آنها توهین می شود، به کسانی که با بدترین شرایط مالی سالهاست در آرزوی دست یافتن به حق مسلم خود در اجرای همسان سازی حقوق هستند ولی هیچ وقت به حق خود نرسیده اند، خیانت به اعتماد و باور بیمه شدگان به مديران شستا و اینکه سرمایه آنها در چه مسیری هزینه می شود و هدر می رود.
همچنین درجایی دیگر از جوابیه شستا عینا عنوان می شود:« یک بنگاه اقتصادی سود آور به تاثیرگذاری تبلیغاتی اش بر پایه سود و زیان اقتصادی و رقبای جدی در بازار تحلیل و براساس آن اقدام به برنامه ریزی تبلیغاتی می کند» و درنهایت تلاش دارد این کار را نوعی تبلیغات در جهت سودآوری قلمداد نماید و مصوبه هیات مدیره را مهر تاییدی بر انجام این کار به اصطلاح ملی قرار می دهد و حتی پرده از سایر کارهایی این چنینی برمی دارد آنجا که عنوان می شود:« اقدامی که مسبوق به سابقه هم بوده است» و در ادامه برای فرار از واقعیت ضمن آوردن اسامی وزیر ورزش و کی و کی، این پرداخت را به دلیل تحریم های ظالمانه امپریالیسم امریکا عنوان داشته و درنهایت آن را قرض قلمداد می نماید که در فروردین ماه از طرف وزارت ورزش بازپرداخت خواهد شد.
تازه بعد از این خرده فرمایشات ضمن محکوم کردن رسانه بابت انتشار این گزارش، نکات اصلی جوابیه شروع می شود که بازهم در نوع خود بی نظیر است اول اینکه شستا یک بنگاه اقتصادی است که عرضه آن نسبت به سایر بنگاههای اقتصادی یک ابر عرضه است، دوم اینکه در شستا مجموعه ای که تولید آن متوقف شده باشد وجود ندارد و سوم اینکه شستا به تنهایی تمام تعهدات ارزی خود را انجام داده است و حتی مورد تشویق صاحب منصبان نیز قرارگرفته است چهارم اینکه به ارزش روز دارایی های شستا 17 هزار میلیارد تومان افزوده شده است و الی آخر و درپایان نیز بعد از کلی کوبیدن رسانها این بار با رویکرد خوش رویی تلاش کرده است که با این رسانه از در دوستی بر آید و با استفاده از روش چماق و هویچ عرصه را بر انتشار دهندگان این خبر اتفاقا درست، تنگ نماید و توجیهاتی چون شما رسانه ی خوش نامی هستید و ما هم بنگاه اقتصادی و تجاری هستیم و در نهایت برای آنچه به نا حق اتفاق افتاده از هزینه کردن هیچ مسئولی فروگذار نیستند، از وزیرکار و سایر مسئولین مایه گذاشته می شود و حتی با درج این مطلب که «انتشار مطالب نا امید کننده و ایجاد یاس و نا امیدی، خلاف منویات و توصیه های رهبری است» اینها نیز مثل برخی از مسئولین که حرفی برای گفتن ندارند و هر جا که گیر می افتند برای توجیه کارشان از رهبری معظم به ناحق هزینه می کنند، از همین رویکرد استفاده کرده اند.
آخر کسی نیست به این آقایان بگوید که خلاف، خلاف است اینکه رسانها پرده از یک واقعیتی برداشته است نه تنها مطالب کذب و نا امید کننده نیست، بلکه بنده به عنوان یک عضو کوچک از خانواده بزرگ تامین اجتماعی از انتشار این مطلب خوب تشکر می کنم. کدام ناامیدی؟ و اما شما در بیان نکات اصلی چند مورد را اشاره کرده اید اول در مورد ابر عرضه بودن شستا، خب پر واضح است، با این همه امکانات و اختیارات عرضه شستا نه تنها ابر عرضه نیست بلکه این محل به اصطلاح ابر عرضه شما در گذشته متاسفانه ابر جولانگاه سیاسیون و رجال و غیره بوده و الان ….. دوم اینکه عنوان داشته اید هیچ واحد تولیدی متوقف شده ای وجود ندارد آیا واقعا به چیزی که می گویید اعتقاد دارید نمونه های مختلفی وجود دارند که یا کاملا متوقف شده اند و یا با کمترین ظرفیت فعالند مثل شرکت تهران بتون شرکت دورال یا شرکت کارتن ایران و مهمتر از همه پروژه خروج از تصدی گری شما در بنگاه های کوچک که قطعا به واسطه این استراتژی پرحاشیه و مرموز عده زیادی از کارگران شغل خود را از دست خواهند داد و به سیل بیکاران کشور اضافه خواهند شد و ممکن است عده ای هم به اموال باد آورده ای دست یابند که بابت آن هیچ زحمتی متحمل نشده اند و از طرفی هم هر مبلغی که از این مال فروشی ها به دست خواهد آمد قطع یقین در قالب مستمری بیمه بیکاری به کارگران همان مجموعه پرداخت خواهد شد.
نکته بعدی اینکه فرمودید 17هزار میلیارد تومان به دارایی های شستا اضافه شده است سئوال این است که این افزایش به واسطه عملیات تولیدی بوده و یا فروش که چه عرض شود جابجایی اسناد مالکیت شرکت با تجدید ارزیابی بین هلدینگهای شستا که هزینه ی دارایی نیز به سازمان تحمیل می شود، که قطعا دومی به حقیقت نزدیکتر است، شما از عناوین پر طمطراقی چون ابر عرضه استفاده کردید با این حال شستا به این دلیل شکل گرفت که در بحرانها عصای دست سازمان تامين اجتماعي و نقطه قابل اطمینانی برای اتکاء باشد این درحالی است که سهم شستا در بودجه سالانه سازمان با استناد به اسناد مالی در حد 5 درصد هم نیست.
اگر وضعیت شستا اینقدر خوب است که می تواند پول سرمربی تیم ملی فوتبال و یا هر تیم دیگری را به عنوان اسپانسر و یا هر اسم دیگری پرداخت نماید پس جرا اين پول ها به سازمان تامين اجتماعي براي خدمات به بيمه شدگان و بازنشستگان پرداخت نمي شود. ازهيات مديره و مدير عامل سازمان تامين اجتماعي و همچنين وزيركار مي خواهم به عنوان بالادست شستا مانع از تضييح حقوق كارگران و بازنشستگان در سازمان تامين اجتماعي بشوند.
*دبیر کمیته بیمه درمان خانه کارگر