هاشمی طبا: شورای نگهبان در مقابل تذکر رهبری بر مصداق «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!» رفتار کرد
این شورا باید به عنوان راهنمای مردم، علل تایید یا ردصلاحیت کاندیدا یا کاندیداها را برای جامعه شفاف کند به این معنی که باید ادله و نقاط قوت افراد حائز شرایط و تایید شده و ادله و نقصان کاندیداهای ردصلاحیت شده را برای جامعه شرح داده و روشن کند.
این شورا باید به عنوان راهنمای مردم، علل تایید یا ردصلاحیت کاندیدا یا کاندیداها را برای جامعه شفاف کند به این معنی که باید ادله و نقاط قوت افراد حائز شرایط و تایید شده و ادله و نقصان کاندیداهای ردصلاحیت شده را برای جامعه شرح داده و روشن کند.
معاون رئیس دولت اصلاحات گفت که شورای نگهبان باید نقش «علمای هدایت کننده و راهنمای مردم در انتخابات» را داشته باشد نه این که وظیفه خود را به «ممیزی» تقلیل داده و مکرر بر اختیارات خود تاکید کند.
به گزارش اعتماد، با وجود برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ و مشخص شدن منتخب این رقابت، انتقادها به نحوه بررسی صلاحیت کاندیداها در این دوره انتخابات ادامه دارد. فراتر از چهرههای اصلاحطلب، احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا به میزان و درصد عدم مشارکت در انتخابات تاکید و تصریح کرده است که این بخش از جامعه نه با صندوق رای و دموکراسی که با حسن روحانی و احمدی جنتی قهر کردهاند. قید اسامی روحانی و جنتی توسط احمد توکلی، اشاره او به «نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی و اجتماعی فعلی» و انتقاد به «شیوه بررسی صلاحیت کاندیداها در شورای نگهبان» است.
سیدمصطفی هاشمیطبا، درباره این مساله گفت: از نظر من عملکرد شورای نگهبان درست نیست چرا که شورای نگهبان باید راهنمای مردم باشد.
وی با اشاره به این که در طول تاریخ علما راهنمای مردم بودند و همواره با همین رویکرد با مردم مواجه داشتند، تاکید کرد: علما، حلال و حرام و مستحب را برای مردم تشریح و تفکیک میکردند و امروز نیز در چارچوب بررسی صلاحیت کاندیداها، همین انتظار از اعضای شورای نگهبان میرود.
هاشمیطبا با بیان این که نقش شورای نگهبان در انتخابات به نوعی نقش علما در جامعه را تداعی میکند، افزود: شورای نگهبان مجموعهای مذهبی، متشکل از علمای دینی است که باید علت تایید و ردصلاحیتها را به صورت شفاف برای مردم بگوید.
وی ادامه داد: این شورا باید به عنوان راهنمای مردم، علل تایید یا ردصلاحیت کاندیدا یا کاندیداها را برای جامعه شفاف کند به این معنی که باید ادله و نقاط قوت افراد حائز شرایط و تایید شده و ادله و نقصان کاندیداهای ردصلاحیت شده را برای جامعه شرح داده و روشن کند.
وی با بیان این که شورای نگهبان نباید به صورت یک مجموعه منجمد که وظایف ممیزی دارد عمل کند، گفت: شورای نگهبان نباید وظایف خود را به یک «شورای ممیزی» تقلیل دهد چرا که بیان دلایل ردصلاحیت یا تاییدصلاحیت برای مردم نوعی راهنمایی جامعه تلقی میشود.
هاشمیطبا با تاکید بر این مساله که شورای نگهبان ماهیت وجودی خود را فراموش کرده است، گفت: این که شورای نگهبان بگوید من اختیار دارم پس هر کسی را بخواهم ردصلاحیت میکنم، تنها فرم ظاهری قضیه است و گویی شورای نگهبان مکانیکی به وظیفه خود نگاه میکند.
شورای نگهبان در مقابل تذکر رهبری بر مصداق «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!» رفتار کرد
معاون رئیس دولت اصلاحات با اشاره به این که با رعایت این موارد، شان شورای نگهبان ارتقا پیدا کرده و اعتماد مردم نیز به این شورا افزایش پیدا میکند، افزود: با حرکت شورای نگهبان منطبق بر این الگو حتی ممکن است جامعه و مردم نیز بر اساس رهنمودهای شورای نگهبان دست به انتخاب کاندیدای برتر بزنند.
وی در این باره گفت: بسیاری از مردم «جناحی و لیستی» رای نمیدهند و به دنبال خصلتهای برتر در یک کاندیدا هستند بنابراین اگر شورای نگهبان مسائل را شفاف میکرد در انتخاب مردم نیز به آنها کمک میشود.
هاشمیطبا با اشاره به تاکید رهبر انقلاب به شورای نگهبان مبنی بر جبران جفا به برخی از کاندیداها در روند بررسی صلاحیتها گفت: شورای نگهبان در مقابل تذکر رهبری بر مصداق «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!» رفتار کرد.
وی افزود: اشاره رهبری کاملا به یک کاندیدای مشخص بود و پیش از صحبت ایشان، به نقل از خود آیتالله شبزندهدار نقل شده بود که مساله وضعیت تابعیت و اقامت فرزند یکی از کاندیداها بر موضوع صلاحیت وی اثر گذاشته است اما بعد از تاکید مقام رهبری شورای نگهبان منکر شد و گفت از اساس موضوع عدم احراز صلاحیت داستان دیگری داشته است.
هاشمیطبا در ادامه از بیبرنامگی هر دو جناح سیاسی کشور در مواجهه با مسائل و مشکلات، انتقاد و تاکید کرد: اصلاحطلبان برای اداره مملکت برنامه ندارند درست مثل اصولگرایان؛ مجلس فعلی با مجلس قبلی تفاوتی ندارد و هر دو بیبرنامه بودند و هستند. کسری بودجه نیز همچنان برقرار است؛ یعنی کسری بودجه مجلس در زمان حضور اصولگرا و اصلاحطلب در مجلس، تفاوتی ندارد.
وی تاکید کرد: اصلاحطلبان در مرحله اول باید بگویند برنامه اجرایی آنها چیست؟ آنها نمیگویند رفع تحریم به چه قیمتی است و چه اندازه در قبال مقاومت اهمیت قائل هستند کما این که اصولگرایان نمیگویند با راهبرد «تاکید بر محور مقاومت به جای مذاکره»، چه برنامهای برای مدیریت کشور در شرایط مقاومت دارند