نامه يكي از كاركنان بازنشسته به مدير عامل تامين اجتماعي

امروز با اهمیت و ابهتی که دارد در گذشته نه چندان دور صندوقی بیش نبوده که اطمینان دارد جنابعالی از تاریخچه آن و چگونگی تکوین و توسعه آن از ابتدا تا امروز کاملاً وقوف داشته و سیر تکاملی آن نیز برای جنابعالی بارز و نمودار است.

محمد جعفری بازنشسته سازمان تأمین اجتماعی در در نامه اي به مدير عامل اين سازمان از عدم توجه به كاركنان بازنشسته اين سازمان انتقاد كرد.
به گزارش عصر خبر،متن اين نامه به شرح زير است: 
قدر آن شیشه بدانیم که هست نه در آن وقت که افتاد و شکستحضور برادر ارجمند جناب آقای دکتر سالاریمدیر عامل محترم سازمان تأمین اجتماعی موضوع : سخنی با مدیر عامل و بازنشستگان مظلوم سازمان به همراه پیشنهادبا سلام؛از قضایی خیر اخیراً جلسه ای در هتل هما برای رتق و فتق بازنشستگان منعقد گردیده که تکرار جلسات مستمر گذشته بوده که یک سویه بوده است، بگذریم که مشکلات جامعه فراتر از این است که عرضه می دارم ولی بنوعی این دل صاحب مرده نمی تواند از این موضوع بگذرد و چیزی نگوید که خدای ناخواسته فکر نشود که بازنشستگان سازمان پیر و فرتوت و ناکارآمد نباید برایشان فکری کرد و دلیلش حاکی از آن است که هنوز شناختی چندان از اقشار بازنشستگان تأمین اجتماعی ندارند در صورتی که بازنشستگان تأمین اجتماعی 3 قسم هستند، ابتدا که بیمه در سال 1330تشکیل گردید مختص کارگران بود و لوگوی آن بیمه های اجتماعی کارگران بود که در سال 54 به لحاظ فراپوششی آن اکثر اقشار جامعه کارمندی در وزارت خانه ها و سازمان و نهادها و همچنین در شرکتهای اقماری آنان که اکثر کارمندان دولتی مشمول تأمین اجتماعی محسوب می شوند و تحت پوشش سازمان قرار گرفتند و به همین منظور بازنشستگان کارمندان دولتی مشمول تأمین اجتماعی هستند در صورتی که تمام برنامه های سازمان در پرداختها و افزایش ها با نگاه کارگری پوشش داده می شود که با قواعد بیمه ای متعارض و مغایر است. اما قسمت سوم مربوط به بازنشستگان کارکنان تأمین اجتماعی است که نه تنها توجه ای نمی شود بلکه نیم نگاهی که باید با دید کارفرمایی حسن نظر داشته باشند بر عکس بعضاً ایرادهای بنی اسرائیلی مطرح می شود که چاره ای نیست جز اینکه فرآیند کاری این عزیزان را در محتوی رنج نامه ای ابتدا با یک مثال برای حضرتعالی ترسیم نمایم. مثال : قله دماوند خود بخود قله نشده دامنه کوه آن باعث معروف شدن قله گردیده در سازمان تأمین اجتماعی دامنه آن همکاران سازمان چه در گذشته و چه در حال باعث عظمت سازمانی گردیده اند که مدیران عامل زیادی در آن عرض اندام نمودند و افتخارشان خدمتگذاری به 2/1 جمعیت کشور بوده است. سازمان تأمین اجتماعی که در حال حاضر از چنان اعتبار و انتباهی برخوردار است که یکی از اصول قانون اساسی (اصل 29) را به خود اختصاص و در اصول دیگر آن نیز بنابر اهمیت و گستردگی نقش و وظایفی که این سازمان بر عهده دارد مطرح شده و تکالیفی بر آن مترتب گردیده است که این توجه کاملاً طبیعی و منطقی است.امروز با اهمیت و ابهتی که دارد در گذشته نه چندان دور صندوقی بیش نبوده که اطمینان دارد جنابعالی از تاریخچه آن و چگونگی تکوین و توسعه آن از ابتدا تا امروز کاملاً وقوف داشته و سیر تکاملی آن نیز برای جنابعالی بارز و نمودار است.تعهدات سازمان در مراکز اجرایی انجام می شد و می شود که شعبه نام دارد.اگر امروزه به لطف اهتمام حضرتعالی و پیشرفتهای حیرت انگیز تکنولوژی امور اجرایی این سازمان در حال گردش و انجام است و نقش تکنولوژی در افزایش کمیت و کیفیت آن غیر قابل انکار است. این همه تحولات در سازمانی پدید می آید که (30 سال) های بسیاری در آن صرف شده جوانی ها به پیری، توانائیها به ناتوانی و شادابی به فرسودگی گرائید و بازنشسته نام گرفت!چنانچه 35 هزار بازنشسته را ضربدر 30 سال خدمت کنیم بیش 100 هزار سال تجربه بایکوت شده است بازنشستگان امروز با دفاتری کار می کردند که میز تحریر قابلیت تحمل طول آن دفاتر را نداشت در محل کار به جای ایرکاندیشن و چیلر از بخاریهای گازوئیل سوز و حتی هیزمی گرما می گرفت و هنگامی که ماشین حساب (فاسیت دستی) رایج شد او دیگر سر از پا نمی شناخت از شب بدون توقع و فقط به حکم انجام وظیفه مشغول بکار بوده و شیرینی یافتن یک ریال اختلاف حساب خستگی را از تن و جان ماو می زدود. فحاشی ها و هتک حرمتها را از بیمه شده، کارفرما می شنید و چون سازمان را دوست می داشت دم بر نمی آورد و تحمل می کرد چه بگویم همه آنچه از وسایل و امکانات و تجهیزات که امروز هست و حمد و سپاس خدای را که هست دیروز نبود اما آنچه که بود صداقت وفای به عهد و علاقه مندی به سازمان بود و اینگونه «صندوق» راه پیمود تا به «سازمان تأمین اجتماعی» رسید صد البته منظور تصوری نیست مقصود اشاره ای بسیار بسیار کوچک به چگونگی تحول و تکامل سازمان بود که امید است با عنایت الهی و اهتمام فرد فرد زحمتکشان این سازمان جامعه روز به روز شاهد موفقیت آن که پاسخگوی نیازهای محرومترین و مستحق ترین قشر از اقشار می باشد باشند، اما جناب آقای دکتر سالاری فصل الخطاب این رنج نامه این است که :مگر نه اینکه خالق یکتا پایان هر دوره ای را مقدمه ای برای دوره بعد مقرر داشته است حتی مرگ انسان نیز مقدمه‏ای برای شروع زندگی جاودان دیگری است؛ مگر نه اینکه بازنشستگی بطور طبیعی برای هر کارمندی حتمی و قطعی است و به بیان عامیانه، بازنشستگی، شتری است که درب منزل هر کارمند خواهد نشست. به نظر جنابعالی آیا توجه به بازنشستگان، یکی از راههای تقویت انگیزه و ایجاد رغبت و اشتیاق در کارمندان شاغل امروز نیست؟ آیا کارمند امروز، فردای خود را با سیمای بازنشستگان امروز نمی بیند که خوشبختانه در این وادیه می بایست نظریه‏های خوبی از طرف شما اعمال گردیده باشد.بازنشستگان که با آن شرایط سخت و دشوار و غیر قابل مقایسه با شرایط  و امکانات امروز به خط پایان کارمندی رسیده اند اگر یقین داشته باشند که سازمان هنوز نیم نگاه مهرآمیزی به آنها دارد، آیا هرگز راضی می شوند تا با استفاده از شناخت کامل نقاط کور سازمان و آگاهی از چگونگی گذر از موانع به نفع کارفرما و به زیان سازمانی که زمانی دل و جان در گرو آن داشت، خدای ناکرده وارد عمل شده و دقیقاً بر خلاف جهتی گام بردارد که سی سال از بهترین سالهای عمر خود را در آن نیز طی کرده است و آیا می پذیرد که اگر بازنشسته ای باز هم خدای ناکرده چنین کند، گرفتار چه جدالها و کشمکشهای روانی می گردد.با کسب اجازه از حضور جنابعالی، ناگزیرم باستحضار شما برسانم به هزار  یک دلیل که یکی از آن دلایل نیز مادی است بعضاً خواسته یا ناخواسته جذب  فریفته کارفرمایانی سودجو شده اند که همواره در جستجوی راه گریزی هستند. بدیهی است انتخاب اینگونه افراد که تقریباً تمامی زوایای تاریک و روشن سازمان را می شناسند از طرف کارفرمایانی اینچنینی بدون دلیل نبوده و به این طریق صرفاً منافع خود را در نظر دارند که قطعاً این سودجوئی ها و این فرصت طلبی ها در مقابل زیان هنگفتی را متوجه سازمان خواهد ساخت در حقیقت در ارتباط با اصل موضوع مطروحه در این نامه بزرگترین و مخرب ترین چالش میان سازمان  کارفرمایان ایجاد شده که بازنشستگان به واقع فراموش شده سازمان به اقتضای شرایط محاط شده در آن به ویژه شرط این مثلث پدید آمده از سازمان، کارفرما و بازنشسته زیان و خسران حتمی متوجه سازمان و همکار بازنشسته و سود کارفرمایی است که با تشخیص صحیح و انتخاب بهینه و سنجش موقعیت راه فرار از انجام تعهدات خود به سازمان را هموار ساخته و با گذشت زمان هر آینه بر قدرت و سرعت خود در این گریز می افزاید تا حدی که حتی حق و حقوق همکار بازنشسته نیز در این گریز قربانی می گردد.جناب مدیر عاملبه نظر حقیر با اندکی سعه صدر و امعان نظر می توان به گونه ای برنامه ریزی کرد که لااقل بازنشستگان به این شدت احساس جدائی از سازمان و در نتیجه تنها شدن خود را باور نکنند یقیناً تمامی همکارانی که بازنشسته می شوند آماده و یا مایل به همکاری جانبی با سازمان نخواهند بود برخی خسته – تعدادی علاقمند به پرداختن به مشاغل آزاد که غالباً این تعداد قبل از رسیدن به بازنشستگی زمینه انجام کار آزاد را برای خود تدارک دیده اند بعضی متناسب با مهارتی که تبدیل به تخصصی گردیده جذب امور مرتبط با سایر شرکتهای خصوصی می شوند و در مجموع تعداد کمی وجود دارند که در همین سازمان به ایفای وظیفه بپردازند که تجربه سی سال مفید به حال سازمان و منبع درآمدی برای فرد بازنشسته می باشد که معمولاً و غالباً در این شرایط دارای عروس و داماد و نوه گشته و هزینه ها به مراتب بیشتر از سالهای پیش شده است. اینگونه بازنشستگان بویژه در نقش مشاوره و راهنمایی در شعب بخوبی می توانند مراجعین را به بهترین وجه هدایت کرده تا ضمن انتخاب بهترین و کوتاه ترین راه با دریافت پاسخی قانع کننده از شعبه خارج گردند که این اقدام متضمن کاهش بی چون و چرای نارضایتی ارباب رجوع و پیشگیری از اتلاف وقت کارکنان در پاسخگوئی به تک تک مراجعین می باشد.همانگونه که در ابتدای نامه باستحضار رسید سازمان تأمین اجتماعی متناسب با وظایف و تعهداتی که قانون به آن محّول کرده می باید به آحاد مردم معرفی و بخوبی شناسانده شود که در این راستا می توان از بازنشستگان سازمان و اعزام آنها به کارگاهها و کارخانجات طبق برنامه تنظیمی و سیستماتیک بهره مند شد تببین بخشنامه ها و دستور‏العملها در محل کار کارگران آنها را نسبت به وظایف خود در قبال سازمان و متقابلاً وظایف سازمان نسبت به خودشان آگاه ساخته و یا ایجاد گسترش سطح آگاهی آنها بسیاری از نگرانی های با دلیل و بدون دلیل آنها را برطرف کرده و از مراجعات بسیاری از آنها به ستادهای اجرائی سازمان خواهد کاست. ضمن اینکه روابط عمومی نیز می تواند نقش ارزنده ای در این جهت ایفا نماید.در هر حال، اگر تلاشی در جهت خود باوری مجدد این بازنشستگان از جانب هر مدیر مدبر آینده نگر و خیرخواهی بعمل آید. بدون تردید از جانب حق تعالی مأجور و یادگاری ماندگار خواهد بود که همواره دعای خیر به همراه خواهد داشت.این حقیر، آرزومند است که این یادگار ماندگار به نام جنابعالی در این سازمان ثبت گردد؛ این توشه نصیب هر کس قطعاً و یقیقناً مورد قبول درگاه ذات اقدس احدیت خواهد بود.در خاتمه سعادت و سربلندی شما برادر ارجمند را نیز از درگاه خداوند سبحان مسئلت داشته و امید است که توفیق همواره رفیق راه شما باشد.
                                                                           

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک