خطرات نگاه جناحی به سیستم اداری کشور/ در وزارت کار،افراد غیرمتخصص به کارهای تخصصی منصوب شده اند

اعتماد نوشت:رفتارهای غیرحرفه‌ای و غیرتخصصی که این روزها در بطن وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی (و بسیاری از بخش‌های دیگر) جریان پیدا کرده در حقیقت، بیانگر یکی از مشکلات ریشه‌ای نهفته در اقتصاد ایران است. مشکلی با عنوان برخوردهای جناحی و سیاسی با مقولات اقتصادی و توسعه‌ای که تار و پود نظام مدیریتی کشور را درگیر خود ساخته است.

  سال‌های سال است که فضای اجرایی کشور، تحت‌الشعاع نگاه‌های سیاسی و جناحی قرار دارد. عمده مدیران کشور، متاسفانه با عینک مسائل جناحی و سیاسی به مقولات می‌نگرند. جوی که در حال حاضر در وزارت کار و سایر وزارتخانه‌های کشور ایجاد شده، نوعی دو قطبی‌سازی خطرناک است که تداوم آن منافع ملی کشور را با آسیب‌های جدی مواجه می‌سازد.

در گام نخست، هر فردی که در این ساختارها مشغول به کار می‌شود را به یکی از قطب‌های جناحی کشور (چپ-راست یا اصلاح‌طلب، اصولگرا) منتسب می‌کنند و بعد هم با تیغ تیز نگاه سیاسی و جناحی و بدون توجه به تخصص افراد، آنها را حذف می‌کنند.

طبیعی است وقتی مدیران سیاسی، اقتصادی و تقنینی همه از یک جناح باشند و نسبت به جناح خود احساس دین کنند، سایر گونه‌های تفکر را از قطار مدیریت کشور پیاده می‌کنند. نتیجه این نوع نگاه، این می‌شود که درصد سرمایه‌گذاری به بهره‌وری در وزارتخانه‌ای مانند وزارت کار در ماه‌های اخیر به پایین‌ترین درجات ممکن نزول می‌کند.

در واقع این سرمایه‌های عمومی مردم است که در بطن این نگاه جناحی اتلاف شده و از میان می‌رود. نقصان‌های کشور نیز برآمده از این رویکردهای غیرتخصصی و اشتباه است. امروز مدیران برای تعامل با هم از صفاتی مانند فساد، نارآمدی و پاکدستی استفاده می‌کنند تا به خواسته‌های جناحی، سیاسی و خانوادگی موردنظر برسند. یعنی اگر وزیر یا وکیل یا مدیر ارشدی اعلام می‌کند که مدیری را به دلیل فساد برکنار کردم، عامل نخست این اظهارنظر، نگاه و رویکرد متفاوت سیاسی است که در تقابل با آن فرد یا گروه تعریف شده است.

این روند نشان می‌دهد که چه وضعیت خطرناکی در انتظار نیروهای کار کشور است و در دورنمای آینده چه بحران‌هایی به کمین نشسته است. افراد با همین دو قطبی‌سازی به میدان مدیریت وارد می‌شوند و پست‌های تخصصی را به افرادی اعطا می‌کنند که هیچ نسبتی با وظایف محول شده ندارند.

کافی است سری به حوزه نظارتی وزارت کار (مانند بازرسی و…) بزنید و نسبت تحصیلات و تخصص مدیران انتخاب شده با نیازهای پست موردنظر را بررسی کنید تا متوجه عمق فاجعه مدیریتی در کشور شوید.

عدم استفاده تخصصی از مدیران و کارکنان باعث می‌شود تا کشور در بزنگاه‌هایی چون تحریم‌ها، کرونا و… با بحران‌های فزاینده تدبیر و تصمیم‌سازی مواجه شود. آسیب دیگری که این روند ایجاد می‌کند، گسترش میل به مهاجرت نخبگان، نیروی کار و متخصصان کشور است. وقتی افراد را وادار می‌کنند که خود را تحت لوای یک جناح سیاسی خاص معرفی کنند و بعد هم جناح دیگر، این افراد را از دایره فعالیت خارج می‌کند، باعث سرخوردگی مدیران و نخبگان و خارج شدن آنها از کشور می‌شود.

در حال حاضر دامنه وسیعی از نیروهای متخصص، علمی و ملی، بدون گرایش سیاسی در کشور وجود دارند که باید از آنها حفاظت شود. اینکه وزیری روی کار بیاید و بعد قلم به دست بگیرد و روی نام‌هایی که در یک دوره خاص جذب شده‌اند، خط قرمز بکشد و افراد غیرمتخصص و جناحی را جایگزین آنها کند، قابل قبول نیست.

این نوع جابه‌جایی‌ها، برداشت‌ها و تصدی‌ها که در دولت جدید بسیار گسترش پیدا کرده، نهایتا دولت را با بحران نارکارآمدی مواجه می‌سازد. باید توجه داشت برخی واژه‌ها مانند انقلابی-غیرانقلابی، خودی- غیرخودی، غرب‌زده-غیر غرب‌زده و… دیگر کارایی خود را از دست داده‌اند. امروز مردم می‌دانند که افراد و جریاناتی از این واژه‌ها برای بیرون کردن رقبا از صحنه استفاده می‌کنند. تقسیم مردم به یک چنین عناوینی باعث شده تا کشور از نیروهای متخصص خالی شود. هر سال ده‌ها و صدها هزار نیروی کار متخصص در حوزه‌های مهندسی، مدیریتی، پرستاری، پزشکی و… از کشور خارج می‌شوند، چراکه در قالب الگوی تنگ‌نظرانه مدیران جناحی کشور قرار نمی‌گرفتند. ضربه نخست تداوم این روند به خود سیستم وارد می‌شود که با بحران کارآمدی مواجه می‌شود. بحرانی که مدت‌هاست آلارم خطر آن به صدا درآمده است، منتها برخی خود را به نشنیدن و نفهمیدن می‌زنند

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک