عاشقانهها؛ رفتار آیت الله حائری یزدی، بهجت، طباطبایی و احمد کافی با همسرشان چگونه بود؟
این روزها در احوالات آیت الله جوادی آملی، احساسات ناب و بی آلایشی را به چشم دیدیم که نشان از سبک زندگی مثال زدنی بزرگان دین داشت و ما را مستقیما به آدرسی میبرد که شاید خیلی اوقات درپی آن بوده ایم. «عشق»! همان آدرسی که به زندگی ما انسان ها معنا میبخشد و وقتی با آموزه های دینی پیوند میخورد، شیرینی زندگی را به حداعلا میرساند.
به گزارش «مبلغ»، صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم؟! اشکها و بی تابیهای« آیت الله جوادی آملی» این عالم بزرگوار در سوگ از دست دادن همسرشان، قطعا خیلیها را به تفکر واداشت و چهره متفاوتی را از این مرد بزرگ در نگاه مردم ترسیم کرد. شاید اینگونه وداع با همسر توسط چهره های مذهبی خیلی مرسوم نباشد، اما آیت الله جوادی آملی به شکلی ناخواسته، درس بزرگی به همه مردم داد تا شیوه عاشقانه زیستن را بیاموزند و از بروز محبتشان نهراسند. غم و بی تابی این مرجع تقلید نسبت به درگذشت همسرشان، نمونه مشت از خروار است، چراکه ایشان همواره نسبت به مقام زن و تکریم آن بسیار تاکید داشته و آنچنان مفصل در این زمینه سخن گفته و نوشتهاند که عاشقانههای امروز ایشان برای همسرشان، اصلا دوراز انتظار نیست و البته میتواند الگویی باشد برای تمام کسانی که درپی عمل به فرمایشات الهی هستند و میخواهند سبک زندگی خود را براساس زندگی انبیا و بزرگان دین پیش ببرند. چه بساکه دین ما پر است از احادیث و روایاتی از زندگی ائمه اطهار(ع) که با همسرانشان یک زندگی عاشقانه توام با احترام داشتهاند و حتی آنان نیز در فراق شریک زندگیشان، گریسته و بی تاب شدهاند.
گفته می شود زمانی که خبر درگذشت حضرت فاطمه زهرا(س) را به امیرالمومنین(ع) دادند، ایشان از شنیدن این موضوع، از حال رفتند و وقتی به هوش آمدند، فرمودند:” بمن العزاء یا بنت محمد(ای دختر رسول خدا به چه کسی در این مصیبت تسلیت باید گفت) و سپس فرمودند:” کنت بک اتعزی ففیم العزاء من بعدک؟ (ای سیده النساء من اندوه و غمم را به تو تسلی میدادم، بعد از تو به چه کسی خود را تسلیت دهم؟)؛ به واقع، عشق و وابستگی حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) آنقدر عظیم بوده که با نگاهی به زندگی این بزرگواران به راحتی می توان روایات بسیاری از رابطه خاص و عاشقانه پدرو مادر سادات مشاهده کرد. در روایتی آمده است که امیرالمومنین(ع) به منظور ابراز محبت به همسرشان میفرمایند:« روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء(روح من فدای روح تو و جان من سپر بلای جان تو باشد)»
باتوجه به آموزه های دینی و تاکیداتی که دین اسلام نسبت به روابط محبت آمیز میان زوجین و تکریم زنان در کانون خانواده داشته است، طبیعتا عالمان دینی نیز از این الگو پیروی کرده و دستورات الهی را مبنای زندگی خود قرار می داده اند. چه بساکه مرور خاطرانی مرتبط با سبک زندگی برخی از علما، ارتباط آن ها با همسران و نگاهشان به جایگاه زن در خانواده می تواند گشایشگر باشد.
آیت الله بهجت؛ همسرشان را به زحمت نمی انداختند
می گویند اگر اختلاف نظر یا مشکلی میان آیت الله بهجت و همسرشان پیش می امده، آیت الله سکوت می کردند و برای جلوگیری از هرگونه بحت و ناراحتی، چندساعتی به اتاق میرفته و وقتی بیرون می آمدند، طوری رفتار می کردند که انگار آب از آب تکان نخورده است. همچنین آیت الله بهجت همیشه تلاش می کردند تا زحمت اضافی به گردن همسرشان نیندازند. مثلا گاهی که برایشان مهمان میآمده، خودشان دست به کار شده و از مهمانشان پذیرایی می کردند، زیرا مقید بودند که زحمت پذیرایی از مهمان را به گردن همسرشان نیندازند.
شیخ احمد کافی؛ در خانه آشپزی میکردند
شیخ احمد کافی از مقام و منزلت بسیار بالایی نزد مردم برخوردار بودند و به سبب رسالتی که بردوش خود احساس میکردند، همواره در سفر به سرمی برده و مشغله بسیاری داشته اند، اما با این حال، هیچ گاه از خانه و خانواده غافل نمیشده و حواسشان به همسر و فرزندانشان بوده است. گفته میشود، شیخ احمد کافی وقتی به خانه میآمد، به رغم تمام خستگیها، عبا و عمامه را کنار میگذاشته و به کمک همسرشان می رفتند. ایشان در کارهای خانه، همسر خود را همراهی و حتی گاهی آشپزی هم می کردند.
علامه طباطبایی؛ در غم فراق همسر تا مدت ها گریه کردند
علامه طباطبایی ارزش و جایگاه ویژه ای برای همسرشان قائل بودند، بطوریکه وقتی تفسیر المیزان تمام شد، گفتند:« هرکار علمی که انجام داده و هر کتابی که نوشتهام، نصفش برای همسرم است.” عشق و علاقه علامه به همسرشان آنقدر زیاد بود که وقتی ایشان به رحمت خدا رفتند، علامه تا مدت ها نمیتوانستند تدریس کنند و فقط با صدای بلند گریه میکردند. علامه در وصف این فراق گفته بودند:«وقتی این بانو از دنیا به سرای آخرت شتافت، زندگی من دگرگون شد.» البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که همسر علامه طباطبایی هم در دوران زندگی با علامه، سختی های بسیاری را متحمل شد و زندگی در یک اتاق را به زندگی مرفه ترجیح داد و هیچ گاه علامه را در مسیر کسب علم و معارف تنها نگذاشت.
آیت الله حائری شیرازی؛ در کارهای خانه کمک حال همسرشان بودند
آیت الله حائری از آن مردان بزرگی بودند که کارکردن مرد در خانه و کمک کردن به همسر را جهاد می دانستند و خودشان نیز در انجام چنین کارهایی از جارو زدن خانه گرفته تا پاک کردن سبزی پیش قدم بودند. ایشان همیشه در منبرهایشان تاکید می کردند و میگفتند:« مرد باید سختیهای کار همسرش را در خانه ببیند و خودش را جای او بگذارد. زن خدمتکار نیست به قول مولایمان امام علی(ع)، زن گل است. مرد وقتی در خانه کار کند، کمک زنش باشد، ظرفها را بشوید، خیاطی کند، بچهداری و جارو کند، جهاد کرده و به وظایف شرعی خود عمل کرده است».
آیت الله حائری یزدی؛ همسرشان را به دوش می کشیدند
آیت اله حائری یزدی به وفاداری به همسرشان بسیار زبانزد بودند و از هیچ تلاشی برای جلب رضایت همسرشان دریغ نکردند. زمانی که همسر ایشان در سال های آخر عمر نابینا شد، آیت الله حائری یزدی، شب ها همسر خود را روی دوش می گذاشتند و او را به پشت بام میبردند تا گرما او را اذیت نکند. این مردبزرگ به رغم اصرار همسرشان در زمان نابینایی، راضی به ازدواج مجدد نشدند و وقتی کسی به ایشان پیشنهاد ازدواج میداد، ایشان میگفتند:« درست است که چشم ندارد اما دل که دارد! من دل او را نمیشکنم.»