کیهان: افرادی که در خیابانها جنایت می‌کنند، مثل داعش می خواهند ایران را سوریه کنند/ بسیجی آتش نمی زند و به جنایتش افتخار نمی‌کند

کیهان نوشت: آشوب‌های این روزهای ایران، چند تفاوت اساسی با آشوب‌های قبل دارد. یکی از این تفاوت‌ها پررنگ بودن مبحث «خشونت» در آن است، چه کلامی و چه فیزیکی

اصرار عجیب برای دیدن و شنیده شدن این خشونت‌ها، یکی دیگر از این تفاوت‌هاست. نقش «رسانه» و «فضای مجازی» در بروز این خشونت‌های وحشیانه پُررنگ و برجسته است.

چه اتفاقاتی افتاده که عده‌ای برخلاف عقل و تمام استانداردهای انسانیِ پذیرفته شده در دنیا، در قرن بیست و یکم ناگهان این‌طور عیان، وحشی می‌شوند، سلاح می‌کشند و در روز روشن مثلا سر می‌برند، انسانی را آتش می‌زنند، فحش‌های جنسی می‌دهند و وقتی اعتراضی می‌شنوند، در اوج بی‌شرافتی، معترض را «بی شرف» صدا می‌زنند؟ از این مهم‌تر، چرا این خشونت‌هایشان را پنهان نمی‌کنند و اصرار دارند که دیده شود؟ چرا حین انجام خشونت، به خشونت‌های به مراتب کوچک‌تری که از ناحیه مقابل بعضا حتی رخ نداده، حمله می‌کنند؟ با توجه به انزجاری که این مدل مبارزه بین مردم ایجاد می‌کند، چرا نگران تبعات آن نیستند؟

«تابوشکنی» یکی از اهداف و دلایل راه‌اندازی این پروژه شوم می‌تواند باشد. وقتی جنایتی غیرقابل باور و پیش‌بینی نشده (مثل سربریدن یا آتش زدن یک پلیس یا سلاخی کردن چند سرباز وظیفه و اهانت‌های شرم‌آور به مقدسات و شکنجه‌های وحشیانه و به شهادت رساندن یک جوان طلبه) در کشوری مثل ایران که تمام دنیا بر امنیتش غبطه می‌خورند به‌صورت ناگهانی انجام و تصاویر آن فورا منتشر می‌شود و حتی برای تکذیب یا توجیه آن نه تنها تلاشی نمی‌شود بلکه در فضای مجازی بر تکرار آن تاکید می‌گردد، یعنی آنها به دنبال تابوشکنی و دستکاری ذهن هستند.

این جنایات تکرار می‌شوند، تا از حساسیت‌ها کاسته شود. «ترس» و «ترساندن» را هم چاشنی جنایاتشان می‌کنند تا آن احساس طبیعی «خشم» و «نفرت از خشونت» که با دیدن این جنایات بروز می‌یابند، فرصت بروز نیابند.

چه باور کنیم چه نکنیم، امروز با روش‌های شیطانی مواجهیم که به دنبال رسیدن به هدف (مثلاً سوریه‌سازی ایران) به هر روش ممکن است. فلذا نباید اجازه این «تابو شکنی» داده شود. باید این «مارپیچ سکوت» را که با استفاده از لشکر سایبری و توئیتری حکمفرما شده را شکست. نباید آتش زدن یک انسان، فحاشی‌های جنسی، بریدن سر، اهانت به قرآن و مقدسات آن‌قدر تکرار شود که در اذهان تبدیل به امری عادی شود، که اگر عادی شد، سراغ سایر مردم هم خواهند آمد.

ایرانی نجیب، با فرهنگ و با اصالت است. اینها ایرانی نیستند و صرفا از ایرانی بودن، فارسی حرف زدن را بلدند. ایرانی به ناموسش حمله نمی‌کند و چادر از سرش پایین نمی‌کشد، بسیجی آتش نمی‌زند و به این جنایتش افتخار نمی‌کند. باید فورا، بساطشان جمع شود. هم بساط اراذل اجاره‌ای و هم صاحبان این اراذل. دلیل هجمه سنگین به واکنش‌های پلیس یا اعتراضات مردم به این وحشی بازی‌ها، دلیل برجسته‌سازی کوچک‌ترین تخلف پلیسی که ۵۰ روز است دستور مماشات دارد! جلوگیری از جمع شدن بساطشان است. روی بحث ما، اراذل و قمه‌کش‌هایی هستند که آدم می‌کشند نه آن نوجوان هیجان زده‌ای که قربانی فضای بی‌دروپیکر رسانه‌ای است.
وقتی ماشین کشتار داعش در عراق و سوریه به راه افتاد و تصاویر جنایات از سوی همین داعش در فضای رسانه‌ای به صورت انبوه منتشر شد، کارشناسان را به این نتیجه رساند که داعش را – برخلاف آنچه گفته می‌شد-برای «ماندن» نیاورده‌اند. داعش که با استفاده از تکنیک «ایجاد وحشت» مقاومت را می‌شکست، در واقع جاده صاف‌کن صاحبانش بود. داعش باید می‌آمد، در کنار نشان دادن یک چهره خشن از اسلام، کشورهای بزرگ مقاومت یعنی عراق و سوریه و حتی ایران را ویران می‌کرد و می‌رفت. بعد نوبت به صاحبان داعش می‌رسید که با تقسیم هر یک از این کشورها به چند کشور کوچک‌تر، برای اسرائیل «حاشیه امن» بسازد. ما فکر می‌کنیم، یکی دیگر از دلایل ورود عریان اراذل اجاره‌ای و صاحبانشان به خشونت و اصرارشان برای دیده شدن این خشونت‌ها، همین نکته است. آنها می‌خواهند مردم را بترسانند و پیشروی کنند. آنها چه بدانند چه ندانند، درست مثل داعش جاده صاف‌کن هستند. ویرانی با آنها، تجزیه با صاحبان آنها. این را می‌شود از هزار پرچمی که در تجمعات برلین آورده بودند فهمید. همین قدر متوهم!

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک