روزنامه «جوان»: اعتماد مردم به «دلالان دلار» بیشتر از حرف «دولت» است / اکنون، گوی دلار در «میدان دولت» است / «گفتاردرمانی و شعار»، راهکار نیست

روزنامه جوان در گزارش «گوی دلار در میدان دولت» نوشت: اظهارات مسئولان دولتی درباره وضعیت دلار و سکه پذیرفتنی نیست-هرچند آنچه را نمی‌گویند و به سکوت می‌گذرانند از آنچه گاهی می‌گویند بسیار بیشتر است-و عملکرد کل وزارتخانه‌ها و نهادهای اقتصادی دولت نیز به همین‌ترتیب غیرقابل پذیرش است. اگر دشمن خارجی یا دوست نادان داخلی یا هرکس دیگری مسئول بالارفتن قیمت دلار در بازار آزاد است، دولت هم مسئول کنترل آن است.

اظهارات مسئولان دولتی درباره وضعیت دلار و سکه پذیرفتنی نیست-هرچند آنچه را نمی‌گویند و به سکوت می‌گذرانند از آنچه گاهی می‌گویند بسیار بیشتر است-و عملکرد کل وزارتخانه‌ها و نهادهای اقتصادی دولت نیز به همین‌ترتیب غیرقابل پذیرش است. اگر دشمن خارجی یا دوست نادان داخلی یا هرکس دیگری مسئول بالارفتن قیمت دلار در بازار آزاد است، دولت هم مسئول کنترل آن است. اگر دولت می‌گوید من دلار را برای نیازهای مشخص در دو سامانه «نیما» و «مرکز مبادله ارز و طلا» تأمین می‌کنم و دلار خارج از این دو سامانه نباید موضوعیت داشته باشد، اما همچنان مردم ریال خود را می‌دهند و دلار را به هر قیمتی شده می‌خرند، یعنی اعتماد مردم به بازار آزاد و دلالان دلار بیشتر از حرف دولت است و این باید چاره شود.

  • شکی نیست که وقتی بخشی از مردم دلار خریده‌اند و در خانه نگه می‌دارند، تمایلی به پایین آمدن نرخ آن ندارند. مردم برای واردکردن دلارهای خانگی خود به بازار یا انصراف از تبدیل ریال به دلار و استفاده نکردن از دلار به‌عنوان کالای سرمایه‌ای، انگیزه و باوری قوی لازم دارند که دولت باید این باور را به مردم بدهد و این باوراندن هرچقدر که دلار بالاتر رود، برای دولت دشوارتر می‌شود. از ثمرات این بی‌ثباتی بازار یکی هم این است که فرصت‌طلبان خائنی که در داخل دور از قدرت مانده‌اند و اکنون میان مردم حتی یادی و ذکری از آنان نیست، به میدان بیایند و از «بن‌بست سیاسی» حرف بزنند! اکنون گوی دلار در میدان دولت است، این گوی و این میدان.

  • طبعاً «انتظارات جامعه» با گفتاردرمانی و شعار قابل کنترل نیست، چراکه کنشگران و مردم، سیاست جدید را با سیاستگذاری‌های مشابه در ادوار گذشته و نتیجه اجرای آن مقایسه می‌کنند و قاعدتاً برایند آن تأثیر مستقیمی در باورپذیری عمومی خواهد داشت و بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

  • عموم مردم وقتی به تصمیم سیاستگذار باور نداشته باشند، انتظار گرانی خواهند داشت و بر همین اساس تصمیم خواهند گرفت و این چرخه منجر به «انتظارات تورمی» خواهد شد که شکل‌گیری آن در اقتصاد ایران بسیار سریع و خنثی‌کردن آن به مراتب سخت‌تر است. یکی از راه‌های جلوگیری از چنین چرخه‌ای که ریشه آن در عوامل «رفتاری» است، تلاش برای اقناع افکار عمومی و باورپذیرکردن تصمیمات سیاستگذار است. مع‌الأسف دولت در این حوزه وضعیت مطلوبی ندارد و مواضع ناهماهنگ هم مزید بر علت شده است.

  • تلاش دولت برای رفع این نقص در حالی است که کشورمان درگیر یک جنگ ترکیبی (اقتصادی- رسانه‌ای) است و طبعاً هدف طرف مقابل، اثرگذاری بر اذهان افکاری عمومی است. در چنین وضعی اظهارات مقامات رسمی زیاد مورد توجه قرار نمی‌گیرد، هرچند مهم باشد.

  • به نظر می‌رسد مدیریت اقتصاد صرفاً به سازوکار تکنیکی وابسته نیست بلکه عوامل رفتاری نیز نقش اساسی دارد، بنابراین دولت باید بیشتر و صادقانه با مردم سخن بگوید و باورپذیری تصمیماتی را که می‌گیرد، ارتقا دهد تا افکار عمومی همراهی کند، البته انتظار باورپذیری صحبت‌های فلان سخنگوی فاسد یک وزارتخانه اقتصادی عریض و طویل که پرونده رشوه ۲ میلیارد تومانی‌اش از یکی مسئولان سابق باز است یا روزگاری با رشوه گرفتن برنامه اجرا می‌کرد، خلاف عقلانیت است و باید شر این گونه عارضه‌های عفونی را از دامن دولت پاک کرد

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک