قتل بیرحمانه یک جوان بیگناه برای انتقامجویی/ راز ۱۵ ساله یک زن به جنایت ختم شد
خراسان نوشت: زن جوان وقتی راز ۱۵ سالهای را که در سینه داشت برای شوهرش بازگو کرد، باعث شد جان یک پسر ۲۰ ساله در انتقامی کورکورانه گرفته شود
۱۷ مرداد امسال پسربچهای که در یک چهاردیواری مخروبه اطراف روستای پرکندآباد مشهد مشغول بازی بود، ناگهان با قسمتی از دست یک انسان روبهرو شد که از زیر خاکهای کنج چهاردیواری بیرون آمده بود.
پسربچه وحشتزده به طرف منزل دوید و هراسان ماجرا را برای پدرش بازگو کرد. پدر او با شنیدن این حکایت ناباورانه و حیرتزده وارد چهاردیواری شد اما داستان پسرش حقیقت داشت. طولی نکشید که با تماس تلفنی این مرد با پلیس ۱۱۰ گروهی از کارآگاهان اداره جنایی آگاهی در کنار قاضی ویژه قتل عمد عازم محل کشف جسد شدند و بدین ترتیب تحقیقات جنایی به حضور عوامل آتشنشانی گره خورد.
دقایقی بعد امدادگران آتشنشانی جسد جوان ۲۰ سالهای را از زیر خاک بیرون کشیدند که بخشی از اندام وی توسط حیوانات وحشی خورده شده بود اما هویت جسد شناسایی نشد. حدود ۲ هفته بعد از گزارش وقوع این جنایت در روزنامه خراسان، خانوادهای اهل افغانستان که در ساری سکونت داشتند وارد مشهد شدند و تیشرت مارکدار و دیگر مشخصات جسد را در حالی شناسایی کردند که مدعی بودند فرزند ۲۰ ساله آنها از اوایل مرداد دیگر به تلفنهایش پاسخ نداده است.
با این سرنخ مهم، تلاش کارآگاهان با دستورات ویژه قاضی محمود عارفیراد برای ریشهیابی این جنایت هولناک و دستگیری عامل یا عاملان قتل جوان ۲۰ ساله تبعه خارجی وارد مرحله جدیدی شد و دامنه تحقیقات میدانی در حالی به بولوار توس کشید که بررسیهای تخصصی نشان داد حکمت-م (مقتول) که به طور غیرمجاز در ایران زندگی می کرد، در روزهای آغازین مرداد به طرف انتهای توس ۷۵ حرکت کرده است.
از سوی دیگر، بازبینی دوربینهای ترافیکی و مداربسته تصویری از یک دستگاه پراید را آشکار کرد که در همان محدوده تردد کرده بود. وقتی مشخص شد راننده پراید در یکی از تاکسیهای اینترنتی فعالیت دارد، زوایای دیگری از این معمای جنایی مورد واکاوی قرار گرفت.
راننده جوان که به پلیس آگاهی احضار شده بود از ۲ مسافر تبعه خارجی نام برد که همان شب یکی از آنان را از سهراه دانش (بولوار توس) و دیگری را در مسیر شهرسنگ سوار کرده است. ساعتی بعد با اطلاعاتی که کارآگاهان از هویت ۲ مسافر وی به دست آوردند، تلاش گستردهای را برای دستگیری آنان آغاز کردند تا اینکه رحیم-ح مرد ۴۲ ساله تبعه خارجی شناسایی شد و در یک عملیات ضربتی به دام افتاد اما بررسیهای بیشتر بیانگر آن بود که مرد ۳۷ ساله همراه وی به نقطه نامعلومی گریخته است.
در همین حال متهم ۴۲ ساله به شعبه ویژه جنایی هدایت شد و به سوالات تخصصی قاضی عارفی راد پاسخ داد. او که در ابتدا خود را بیخبر از ماجرای یک جنایت در مشهد نشان میداد، وقتی تصاویر خود را در دوربین های مداربسته دید و با دیگر اسناد انکارناپذیر روبهرو شد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گفت: مدتی قبل شوهرخواهرم که ناصر نام دارد، نزد من آمد و گفت چند ماه قبل وقتی به افغانستان رفته بودم، همسرم رازی را که از ۱۵ سال قبل در دل داشت، برایم بازگو کرد و گفت که مردی به نام «م» در آن زمان برایش مزاحمت ایجاد کرده است و آن مرد اکنون در ایران زندگی میکند. حالا میخواهم از «م» انتقام بگیرم و او را به قتل برسانم و تو باید با من همکاری کنی وگرنه خواهر تو را طلاق میدهم.
متهم این پرونده جنایی افزود: شوهرخواهرم از ناحیه دست دچار معلولیت است به همین خاطر هم من قبول کردم و با یکدیگر از ابتدای سال به تهران رفتیم تا «م» را پیدا کنیم و او را بکشیم ولی جستجوهای ما بیفایده بود تا اینکه به مشهد آمدیم و به طور غیرقانونی مشغول کار شدیم.
چند ماه بعد اطلاعاتی از پسر جوان «م» به دست آوردیم که در مشهد کار میکرد اما او ما را نمیشناخت و بالاخره موفق شدیم او را شناسایی کنیم و به بهانه تخلیه سنگ به منطقه پرکندآباد بکشانیم. وقتی او برای تخلیه واهی سنگ از کامیون به چهاردیواری در نزدیکی روستای پرکندآباد رسید، دستانش را با طناب بستیم و من با آجر و میلگرد ضرباتی به سرش زدم. زمانی که جان داد، جسدش را در گوشه همان چهاردیواری دفن کردیم و به محل کارمان بازگشتیم تا اینکه دستگیر شدم.
رحیم -ح پس از آنکه چگونگی وقوع جنایت را در حضور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب تشریح کرد، با دستور قضایی روانه زندان شد و تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری متهم فراری این پرونده جنایی ادامه یافت