زیباکلام: من خائن نیستم!
بیش از یک سال از عمر دولت یازدهم می گذرد و این در حالی است که به
تدریج انتقادات از دولت افزایش پیدا کرده است. به عنوان مثال مجلس شورای اسلامی در
آخرین روز کاری خود پیش از آغاز تعطیلات، استیضاح وزرای جهاد کشاورزی، نیرو و علوم
را کلید زدند و خواستار طرح سوال از وزیر اقتصاد شدند.
به گزارش «تابناک»، حتی در این میان بعضی از طرفداران دولت نیز به
جمع منتقدین پیوسته اند. در چند روز اخیر برخی از اظهارنظرهای صادق زیباکلام در
ارتباط با دولت و سایر موضوعات سیاسی و اجتماعی باعث واکنش از سوی بعضی از مسئولان
دولتی و فعالان اجتماعی شده است.
زیباکلام چندی پیش گفته بود که با روحانی و نزدیکانش در برخی موضوعات
مخالف است به دلیل اینکه اطرافیانش مدتی است می گویند ما مستقل هستیم و برای
خودمان هستیم و پیروزی ما مدیون هیچ کس نیست. زیباکلام معتقد است این گونه اظهارات
از طرف دولت گزافه گویی است چرا که روحانی بیش از یک میلیون رای نداشت و این حمایت
اصلاح طلبان بود که باعث پیروزی دولت روحانی شد. یا در اظهار نظر دیگری زیبا کلام
مطلبی درباره پیروزی فوتبال ایران در جام جهانی نوشت. در آن نوشته آرزو کرد بود،
کاش فوتبال ایران در همان روزهای اول ببازد و برود پی کارش.
در همین رابطه دکتر صادق زیباکلام در گفت و گو با «تابناک» به علت اظهارنظرهای
اخیر و افزایش انتقادات از دولت پرداخته است.
آقای دکتر در چند روز اخیر شما صحبت های انجام داده اید که باعث واکنش
های متفاوتی شده است. به عنوان مثال گفته اید که روحانی بیش از یک میلیون نفر رای
نداشته است؟ دلیل شما برای چنین اظهاراتی چیست؟
صورت مسئله این نبوده است که من از ابتدا بگویم، روحانی یک میلیون
بیشتر رای نداشته است. داستان این گونه بود که اقای سعید حجاریان در اظهار نظری می
گوید بدنه اجتماعی رای آقای روحانی اصلاح طلبان هستند و اگر اصلاح طلبان از ایشان
ناامید شوند، چیزی برای اقای روحانی و دولتش نمی ماند. بعد از این سخنان اقای
حجاریان، اقای حجت الاسلام اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری حرف بدی زد
و به اقای حجاریان بی احترامی کرد. ایشان گفت اقای حجاریان بی کار است و خدا کاری
برای ایشان جور کند تا ایشان سرش گرم شود تا اینقدر حرف های بی جا نزند. اقای
نوبخت نیز پاسخی که به اقای حجاریان دادند پاسخ بی ادبانه ای بوده است. من از
رفتار اینها خیلی خوشم نیامد. البته دوست هم نداشتم به این داستان بپردازم که
روحانی چقدر رای دارد.
پس چرا شما به این موضوع پرداختید که اقای روحانی چقدر رای داشت؟
کبریت را اقای اکرمی و نوبخت کشیدند و من مصاحبه ای کردم با یکی از
سایت ها و گفتم اتفاقا این طور نیست که آقای حجاریان الاف و بی کار باشد. در واقع این
که بگویند اگر اقای حجاریان سرگرم باشد چنین حرف هایی نمی زند و بعد این را تسری
به من دادند حرف اشتباهی است. بنده گفتم بدنه اجتماعی حامی اقای روحانی در حقیقت
از اصلاح طلبان است. از طرف دیگر حمایت اقایان هاشمی، خاتمی و جریان اصلاح طلب سرنوشت
ساز بود. رای دهندگان بالقوه اصلاح طلب امدند به اقای روحانی رای دادند. چهره و
شخصیت های اصلاح طلب نیز یکی پس از هم امدند و به نفع اقای روحانی اظهار نظر کردند.
حرفی که ما زدیم در اساس درست است. اگر اصلاح طلبان و رای دهندگانی
که بطور سنتی به اصلاح طلبان رای می دهند در انتخابات شرکت نکرده بودند؛ اقای
روحانی چقدر رای می اورد. اصولگرایان که به ایشان رای ندادند. اقای روحانی چه فرقی
با اقای ولایتی داشت. این تصور از کجا برای اقای نوبخت و اکرمی و بعضی دیگر در بدنه
دولت بوجود آمده است که این ها بودند برای روحانی رای اوردند. اصلاح طلبان انچه
کردند به خاطر نظام بوده است. اصلاح طلبان ادعایی ندارند ولی اینکه مورد تحقیر
قرار بگیرند نهایت بی انصافی از طرف دولت است. اصلاح طلبان ادعای ارث و میراث از
دولت نکرده اند که می گویند اصلاح طلبان سهمی نداشته اند. رای اجتماعی اصلاح طلبان
بود که 19 میلیون رای برای دولت به همراه آورد.
اقای روحانی گفته است کسانی که با دولت همراه و همسو نیستند و در پست
های دولتی می باشند، باید برکنار شوند. به نظر شما مرز همسو شدن با دولت چیست؟ در
واقع دولت برای اینکه افراد همسو با دولت را بکار بگمارد باید از اصلاح طلبان استفاده کند؟
ظرف یک سال گذشته بنده به شهرهای زیادی برای حمایت ار دولت سفر کرده
ام و در تمام سخنرانی ها از اقای روحانی دفاع کردم. اما هر کجا رفتم بدون استثنا گلایه
ای داشتند که خیلی از کسانی که در دوران اقای احمدی نژاد مسئول بودند همچنان مسئول
مانده اند. حالا اگر این ها مدیر خوبی بودند اشکالی نداشت. ما نذر نکرده ایم که هر
کس در زمان احمدی نژاد بوده است برکنار شود.
کسانی که صلاحیت دارند باید همچنان بمانند. ولی گلایه این است که این ها نه
تنها مدیران احمدی نژاد هستند بلکه برخی انها به شدت مخالف سیاست های دولت یازدهم
هستند. خیلی از انها عملکردشان بسیار نامطلوب بوده است. چرا اقای رحمانی فضلی انها
را عوض نکرده است. عمده گلایه ها نسبت به وزیر کشو.ر یعنی اقای رحمانی فضلی است.
این گلایه ها به اقای روحانی رسیده است و وی نیز واکنش نشان داده است.
شما در یک اظهار نظر دیگر گفته اید که دوست دارید ایران در مسابقات
فوتبال جام جهانی ببازد؟ علت این علاقه
شما چیست!؟
خیلی ها که بعدا به من حمله کردند و گفتند خائن،مزدور،وطن فروش
و….انها حتی مقاله ای را که من در آن این مسئله را مطرح کرده بودم را نخوانده
بودند. اینکه من گفته بودم که دوست ندارم ایران در جام جهانی پیروزی شود مبتنی بر
یک تجزیه و تحلیل و استدلال هایی بوده است. وقتی شما ان عقبه را نخوانید، این همه
اهانت به من کار درستی نیست.
دلیل من برای این حرف این است که ما به دلایل پیچیده جامعه شناسی و
روانشناسی فعلی جامعه ایران، مسئله برد و باخت در فوتبال برای ما مسئله صرفا مسئله
فوتبال نیست بلکه اغشته به گرایشات سیاسی و به نمادها و نمودهای سیاسی شده است.
وقتی از آرژانتین باختیم علی رغم اینکه خوب بازی کردیم مردم امدند در خیابان شادی
کردند. فردا وقتی روزنامه اصولگراها را نگاه می کردید یک کلام از شادی حرفی به میان
نیامده بود. مردم از این شادی در فوتبال به عنوان یک بهانه استفاده می کنند تا
بگویند شادی در جامعه ما کم است.
ما متاسفانه به دلیل فقدان توسعه سیاسی در جامعه مان پیروزی در فوتبال
بزرگ و معنادار می شود. در حالی که فلان کشور که در امریکای جنوبی که خیلی کشور
عقب مانده ای است و قتی دو گل به اسپانیا می زند دچار این توهم نمی شوند که ملت
بزرگ شیلی پیروز شد. شما فقط نگاه کنید وقتی ما بازی را به ارژانتین باختیم و تا به حال یک گل در جام جهانی نزدیم ببینید
چه فضایی درست شده است که این دلاوران ، بزرگان، قهرمانان ایران در جام جهانی چه
کرده اند. این روحیه ملی گرایی و این روحیه ایرانی پرستی و روحیه نگاه کردن به
دیگران به چشم حقارت به نظرم جامعه سالمی نیست که این طوری به مسئله فوتبال نگاه
می کنند. یا در فردای ان روز نوشته بودند
که ای کاش مسئولین ما از کی روش، ولاسکو و
ورزشگاران درس بگیرند. ببیند با چه روحیه جنگندگی کار می کنند. این ها طعنه می
زدند به تیم هسته ای که ای کاش اینها غیرت داشتند و مقاومت می کردند. این ها
بیماری است. به خاطر همین است که من خیلی خوشحال نمی شوم تیم ایران ببرد. معتقدم
وقتی پیروزی به دست می اوریم توهم زده می شویم و متوجه نمی شویم که فوتبال، فوتبال
است و صرف برد فوتبال مشکلات و کمبودها جبران نمی شود.
شما به عنوان یک استاد علوم سیاسی مجموعها ی از دروس جدید ارائه
کردند به نظر شما این دورس جدید می تواند علوم سیاس را اسلامی کند؟
آنچه که جدیدا در حوزه علوم سیاسی به عنوان کتب جدید امده است، فاجعه
است. کسانی که اندیشه و تفکرشان دائی جان ناپلئونیزم و تئوری توطئه است این
پیشنهادات را داده اند. کسانی که همه چیز را به گردن امریکا و انگلیس می اندازند و
معتقدند روشن فکرها خیانت کرده اند؛ امدند یک سری کتاب و طرح درس را معرفی کردند.
اکثر این مطالب غیر علمی و ایدولوژیک زده، سیاسی و اسیر گفتمان تئوری توطئه است.
این ها ارزش تحلیلی ندارند و به نیروهای اجتماعی نپرداخته است. فقط به موضوعات غیر
مرتبط پرداخته است. متاسفانه چند نفر ادم انگشت شمار آمدند این دروس و کتاب را
ردیف کرده اند.
شما اخیرا به 18 ماه زندان محکوم شده اید دلیل آن چیست؟
بعد از توافق ژنو در آذرماه جبهه پایداری به شدت شروع کردند به توافق
ژنو حمله کنند. حتی گفتند که معاهده ژنو از ترکمن چای بدتر است. بنده یک نامه ای
نوشتم به آقای رسایی و به این حرف ایشان انتقاداتی وارد کردم. انها هم به من
دوباره جواب دادند. از طرف دیگر من در نامه ای دیگر به روند رسیدگی پرونده سه هزار
میلیاردی اعتراض نموده بودم.حال به خاطر این نامه ها بنده به جرم تشویش اذهان
عمومی به 18 ماه در مجموع محکوم شده ام که البته روی این حکم اعتراض کرده ام و
منتظر دادگاه تجدیدنظر هستم.