ضرورت تشكيل شوراي عالي فرهنگي در تامين اجتماعي
حوادث و اتفاقاتی که طی نزدیک به یک دهه گذشته در سازمان تأمین اجتماعی مشاهده و تجربه گردید؛ نشان داد که فعال نبودن مراکز فرهنگی و اطلاعرسانی، چشم اسفندیار سازمان تأمین اجتماعی است و این سازمان از این ناحیه بیشترین ضربات و صدمات را دریافت کرده است. تصویب دهها قانون تکلیفی و تحمیلی علیه سازمان تأمین اجتماعی که منجر به تحمیل میلیاردها تومان هزینه شده است. هجمههای شدید رسانههای ارتباط جمعی، مخدوش شدن اعتماد مخاطبان و شرکای اجتماعی این سازمان اثبات کننده این نظر است.
عصر خبر– عزيز آذر خرداد- یك سال پر از اميد و آرزو به تحقق آنچه در هشت سال گذشته آرزوي تحققش را مي كرديم، در چشم بهمزدني گذشت و امروز از پس 365 روز كه از 6 شهريورماه 1392 با آمدن سيد تقي نوربخش به سازمان تأميناجتماعي در كسوت مديرعامل آغاز شد، در پي واكاوي دستاوردها و چالشهای حوزه فرهنگي بزرگترين سازمان بيمههاي اجتماعي كشور هستيم.
سازمان تأميناجتماعي هرچند از ابعاد مختلف طي حدود يك دهه گذشته، مورد برخی تاخت و تازها قرار گرفت و بسياري از سرمايههاي مادي و معنوي خود را از دست داد؛ اما شاید بتوان ادعا کرد هيچ يك از ضرباتي كه به پیکر اين سازمان وارد آمد، تبعاتش قابل قياس با ضربهاي كه اين سازمان از ناحيه تعطيلي واحدهاي توليدكننده فكر، انديشه و از همه مهمتر فرهنگ نوشجان كرد نبوده و نيست.
بدون ترديد حافظه تاريخي كاركنان تأميناجتماعي، حوادث سازمانی سال 1388 را هيچگاه از ياد نخواهند برد . در اين سال كاركنان، مديران، مسئولان ارشد ، شركاي اجتماعي و از همه مهمتر مخاطبان اين سازمان مردمنهاد به قدرت و نقش محوری يك شخص (كه در هيأت مديرعامل راهبري سازمانشان را برعهده گرفته بود) در تخريب و از بين بردن سرمايههاي مادي و معنوياي كه با خون دل خوردنهاي فراوان طي 60 سال قطره قطره جمع شده بود، پی بردند. البته نتايج آن تخريب با گذشت سالها هنوز دامنگير مديران و كاركنان و در يك كلام خانواده بزرگ تأميناجتماعي در سراسر كشور است و اين سازمان امروز با تمام تلاشي كه مديران و كاركنان دلسوز آن انجام ميدهند، هنوز در مسير صحيح فرهنگی و حتي همطراز پیش از سال 88 قرار نگرفته است.
سال93 سال اقتصاد و فرهنگ برپايه عزم ملي و مديريت جهادي است و مقام معظم رهبري به ظرافت نقش فرهنگ در توسعه همهجانبه كشور را به این مضمون كه تمام فعاليتهاي توسعهاي در محيط و جو فرهنگي ريشه گرفته و به بالندگي ميرسد، تبيين كردند. مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی نیز با توجه به جايگاه و اهميت فعاليتهاي فرهنگي در دستيابي به اهداف عالي سازماني، به سرعت با تشكيل كارگروههاي تخصصي در حوزه اطلاعرساني و فرهنگي و دعوت از چهرههاي فرهنگي و ارتباطي شناختهشده و باتجربه در صدد فتح بابي براي ايجاد بستر مناسب جهت توسعه اقدامات فرهنگي و اطلاعرساني كه به اعتقاد بسياري از كارشناسان حوزه تأميناجتماعي، مشكل اساسي و اصلي اين سازمان است برآمد و در همين راستا موسسه فرهنگي هنري آتيه كه در گذشته بازوي قدرتمند فرهنگي و اطلاعرساني سازمان در حوزه رسانه بود، احياء و شروع به فعاليت نمود. در بهمن ماه سال گذشته نیز واقعه مهم ديگري در عرصه فرهنگي سازمان تأميناجتماعي بهوقوع پيوست و معاونت امور فرهنگي و اجتماعي پس از یک دوره انحلال و سکون افتتاح و آغاز بكار كرد.در همين گیرودار هيأت امناي تأمين اجتماعي با درك صحيح از نيازهاي علمي و پژوهشي، مصوبه احیای مجدد موسسه عالي پژوهش تأمين اجتماعي را به هيأتمديره سازمان ابلاغ نمود و اين موسسه در حال حاضر در حال بازآفرینی است.
در چنين شرايطي و در حالي كه همگان و بويژه چهرهها و كارشناسان زبده حوزه فرهنگي براي آغاز فعاليت و ايجاد جهش در حوزه فرهنگ دورخيز كرده بودند، به يكباره موتور محركه اقدامات فرهنگي در پيچ و خم اقدامات و كاركردهاي اداري و مالي دچار اختلال شد و جوش و خروشی که در این حوزه نمود پیدا کرده بود، از حرکت ایستاد و به مرور به روزمرگی افتاد و در نهایت فاقد انگيزه لازم براي ايجاد تحول گرديد.
دلیل اين وضعيت را از ابعاد مختلف میتوان واکاوی کرد كه برای نمونه به چندمورد به طور خلاصه اشاره میكنيم:
1- نبود شوراي عالي فرهنگي جهت اتخاذ اهداف، سياستها و برنامههای واحد فرهنگي در سازمان .
2- نبود سیاست راهبردی و برنامه استراتژيك در حوزه فرهنگي و اطلاعرساني این سازمان .
3- جزيرهاي عمل كردن واحدها و نهادهاي متولي توسعه فرهنگي و اطلاعرساني.
4- موازي كاري مراكز فرهنگي متعلق به سازمان تأمين اجتماعي.
5- نبود وحدت رويه در اقدامات فرهنگي به منظور دستيابي به اهداف كلان فرهنگي و اجتماعي.
6- عدم استفاده مطلوب از تخصص و تجربه موثر كارشناسان حوزه فرهنگي در سازمان .
7- عدم توجه به كاركردها و مأموريتهاي تخصصي موسسات، نهادها يا مراكز فرهنگي تحت پوشش تأميناجتماعي.
تشکیل شوراي عالي فرهنگي، نیازی ریشهای
بدون ترديد يکي از مجاري خسارتهاي وارده بر سازمان تأمين اجتماعي طی سالهای گذشته، موازيکاريها و تداخل در ماموريتها و اهداف در واحدهاي مختلف فرهنگي است. اين چالش بگونهاي است كه برخي از مراكز فرهنگي وابسته که نقش شرکتهای مأموریتی سازمان در حوزه اقدامات فرهنگی را داشتهاند، عملا از وظايف و اهداف اصلي خود منحرف شده و اعتبارات و امکانات خود را به برنامههاي خارج از وظايف قانوني اختصاص داده و در عمل موجب هدر روي منابع و از آن مهمتر سوختشدن فرصتها شدهاند. تبعات چنين عملكردي كه نتيجه غفلت از وظايف قانوني است باعث کسري اعتبارات، عدم اجراي پروژههاي ضروري، تخلف از قوانين مصوب و اتلاف منابع مالي و توانمنديهاي نيروي انساني شده است.
پراکندهکاري در انجام طرحها، برنامههای فرهنگی و اطلاعرسانی و فعاليتهاي تکراري و معمولا داوري نشده که هم اینک در سازمان تأمیناجتماعی به وفور شاهد آن هستیم، باعث هدر رفت سرمايهها در شرايط مغاير با اهداف عالی و اصول مديريت مالي و علمي است.
نکته قابل توجهي که مديريت عالي سازمان در چنین وضعیتی بايد به آن توجه کند، جبران آسيب وارده بر بدنه سازمان تأمين اجتماعي از این ناحیه با تسهیل شرایط برای بازگشت فعالیتهای مراکز فرهنگی و اطلاع رسانی به ریل منطق و تخصص و از همه مهمتر بازگشت به وظایف و مأموریتهایی تعریف شده برای این مراکز، موسسات یا شرکتهای فرهنگی، هنری و اطلاعرسانی است. برای نمونه در حال حاضر سرگردانی برای واگذاری انجام امور فرهنگی، هنری و اطلاعرسانی به یکی از چالشهای مهم مسئولان تأمیناجتماعی تبدیل شده است.
البته این مشکل از آنجا ناشی شده که متولیان ارشد سازمان، مراکز فرهنگیای که در اطراف سازمان ایجاد شده است را بطور شفاف و روشن به حوزه عمل وارد نکردهاند. به عنوان مثال در حالیکه ماموریت اصلی موسسه آتیه و توان انباشته آن در سال های فعالیت، مربوط به حوزه تولید نشریات و محصولات فرهنگی و اطلاعرسانی (هفتهنامه، روزنامه، ویژهنامه، بروشور تراکت، پوستر ، تیزر و… ) میدانند اما در حال حاضر متأسفانه از این ظرفیت موجود (به لحاظ امکانات سختافزاری و نیروی متخصص) استفاده نشده و به نظر میرسد خود مدیران سازمان هم طی یکسال گذشته برای فعال کردن ظرفیتهای این موسسه (که اتفاقاً در مقام حرف همگی مدیران، کارشناسان و کارکنان صددرصد موافق بازگشت شرایط این موسسه حداقل به شرایط سال 84 آن هستند) در سرگردانی و بلاتکلیفی بسر می برند. با در نظر گرفتن چنین وضعیتی به نظر میرسد بعد از گذشت یک سال نهادهای بالادستی نظیر هیأت امناء و هیأت مدیره این سازمان باید هرچه سریعتر با رفع موانع قانونی و ساختاری و دستاندازهای بوروکراتیک، راه را برای فعالیت مراکز فرهنگی و هنری سازمان آن هم متناسب با مأموریتها و وظایف تعریف شده باز کنند.
چشم اسفندیار تأمیناجتماعی، ضعف اطلاعرسانی
حوادث و اتفاقاتی که طی نزدیک به یک دهه گذشته در سازمان تأمین اجتماعی مشاهده و تجربه گردید؛ نشان داد که فعال نبودن مراکز فرهنگی و اطلاعرسانی، چشم اسفندیار سازمان تأمین اجتماعی است و این سازمان از این ناحیه بیشترین ضربات و صدمات را دریافت کرده است. تصویب دهها قانون تکلیفی و تحمیلی علیه سازمان تأمین اجتماعی که منجر به تحمیل میلیاردها تومان هزینه شده است. هجمههای شدید رسانههای ارتباط جمعی، مخدوش شدن اعتماد مخاطبان و شرکای اجتماعی این سازمان اثبات کننده این نظر است.
بد نیست بدانید مشكل موجود در حوزه فرهنگی، هنری و اطلاعرسانی تأمیناجتماعی در حال حاضر (معاونت امور فرهنگي و اجتماعي، اداره كل روابط عمومي ، موسسه فرهنگي هنري آهنگ آتيه ، انتشارات علمي فرهنگي ، شركت فرهنگ فيلم و … ) این است که فعلا هر يك از مراكز و نهادهاي فرهنگي این سازمان بدون توجه به مأموريتهاي تخصصي اي كه براي آن ايجاد شده اند از ديد خود به مسائل فرهنگي سازمان نگاه ميكنند و به سليقه خود با اين موضوع مواجه ميشوند یعنی این مراکز جزایری شدهاند در دریاهای غیر واحد. پیشبینیها گویای این واقعیت است که ادامه اين روند سازمان تأمين اجتماعي را دچار هرج و مرج فرهنگي خواهد كرد كه این موضوع فقدان استراتژی فرهنگی در این سازمان را بیش از گذشته نمایان می سازد.
با توجه به مطالب پيش گفت اتخاذسياست های واحد و منسجم فرهنگي و اطلاع رساني و تدوین استراتژی فرهنگی در راستاي افزايش سطح اعتماد و رضايتمندي مخاطبان و شركاي اجتماعي ، تغيير نگرش مراجع تصميم گير و تصميم ساز به منظور جلوگيري از تصويب و یا اجرای قوانين تكليفي و مغاير با اصول بيمه اي جزو راهبردهای ضروری سازمان تأمین اجتماعی برای تحقق توسعه فرهنگ بيمه اي در کشور است. ضرورت دارد تصمیم گیران و تصمیم سازان ارشد سازمانی هرچه زودتر نسبت به تشكيل شوراي عالي فرهنگي با حضور تمامي صاحب نظران عرصه فرهنگ ، هنر و اطلاع رسانی تأمين اجتماعي اقدام کنند.