عضو اتاق بازرگانی: دولت هر وقت با کسری بودجه مواجه می شود، روی افزایش قیمت بنزین حساب می کند
متعجبم که چطور مقامات متوجه نیستند این نوع تصمیم ها باید مرحله ای و پلکانی گرفته شوند نه ناگهانی و با فشار بر مردم. این نوع تصمیمها معمولاً با نیت اصلاحات اقتصادی مطرح می شوند اما در عمل، نهتنها منجر به بهبود شرایط اقتصادی نمیشوند، بلکه به شکل مستقیم یا غیرمستقیم باعث افزایش تورم، کاهش قدرت خرید و تضعیف اعتماد عمومی به سیاستگذار می شوند.

در شرایطی که بر اساس آمارها، سرانه مصرف بنزین در ایران هماکنون چهار لیتر در روز است، زمزمه های افزایش قیمت بنزین آغاز شده است. این موضوع که از همان روزهای آغاز به کار دولت چهاردهم تا کنون هر چند وقت یکبار پررنگ می شود، این بار در صحن علنی مجلس مورد توجه واقع شده و بخشی از نمایندگان مدعی شده اند قرار است قیمت بنزین با افزایش مواجه شود.
به گزارش فرارو، مخالفت درباره قیمت بنزین را محمدباقر قالیباف روز یکشنبه 18 آبان ماه مطرح کرد. وی با اشاره به مخاطرات افزایش قیمت بنزین گفت: «دولت در تصمیم گیری دربارهی مسائلی که کشور در گذشته، تجربه های ناموفقی داشته است، تدبیر کند.»
امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس نیز در این باره گفته است: «طبق قانون بودجه امسال دولت نباید بنزین را گران کند اما رفتن در جلسه هیات دولت که ۳ نرخی بکنند و با چند صد درصد افزایش؛ آقای پزشکیان اگر میخواید گران کنید بیایید علنی بگویید در زمان انتخابات دروغ گفتهام.» فلاح دیگر نماینده مجلس در این باره گفته است: «فرمول گرانسازی راهحل مدیریت منابع نیست .شرکتهای واسطه در پرداخت حقوق کارکنان شرکتی حذف شود.»
رسایی نیز درباره افزایش قیمت بنزین گفته است: «دولت مصوب کرده نرخ سوخت کارت جایگاهها افزایش پیدا کند، یعنی بنزین گران شود. من به دولت میگویم و صبح هم رئیس محترم مجلس تذکر دادند؛ به جای این کار، به اصلاح سیاستهای غلط بروید.»
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی نیز خطاب به پزشکیان نوشته است: اصلاح قیمتهای انرژی یک مسأله اقتصادی و فنی نیست، بلکه یک تصمیم راهبردی سیاسی است که نیازمند اصلاحات جدی است.اجازه ندهید مردم در مواجهه با شما بگویند «خودتان میدانید و مملکتتان»
با توجه به این مسئله، مسعود دانشمند تحلیلگر امور اقتصادی و عضو اتاق بازرگانی در گفتگو با فرارو به بررسی این موضوع پرداخته است:
هر وقت دولت با کسری بودجه مواجه می شود، روی افزایش بنزین حساب می کند
مسعود دانشمند به فرارو گفت: «ساختار اجتماعی ما به گونه ای است که بسیاری از افراد به وسایل نقلیه شخصی و آژانس برای جا به جایی، سر کار رفتن و عبور و مرور در شهر، متکی هستند. درست است که در سالهای اخیر، استفاده از مترو رایج تر شده اما به نسبت جمعیت، حمل و نقل عمومی کشور کاملا ضعیف ظاهر شده است. بنابراین وقتی صحبت از افزایش قیمت حامل های انرژی می کنیم، مستقیما روی زندگی بیش از نیمی از مردم ایران اثرگذار است.
فراموش نکنیم که تاثیر غیرمستقیم این افزایش قیمت، روی زندگی صد در صد مردم است. غیرمستقیم یعنی حتی همان سوپرمارکتی که کالایی را به ما می فروشد، چون هزینه حمل و نقل کالا را پرداخت می کند، نرخ سود بالاتری روی کالاها دریافت می کند. آن تعمیرکاری که برای تعمیر شوفاژخانه به ساختمان شما مراجعه می کند، به نسبت افزایش بنزین دستمزد خود را بالاتر خواهد برد.»
وی افزود: «هر وقت دولت با کسری بودجه مواجه می شود، روی افزایش بنزین حساب می کند و این در حالیست که باید نرخ حامل های انرژی را بر اساس نرخ دستمزد در جامعه حساب کنیم. یعنی باید ببینیم چه میزان از دستمزدمان صرف چند لیتر بنزین می شود. این معیاری است که می توانیم با کشورهای همسایه نیز مورد مقایسه قرار دهیم. با توجه به همه این موارد بنزین در ایران گرانقیمت است و اتفاقا اصلا ارزان نیست.
این تصور را نکنیم که مثلا بنزین در دوبی 3 درهم است و اینجا 500 تومان. اصلا چنین چیزی نیست. اول پاسخ بدهیم که حداقل دستمزد در دوبی چقدر و در ایران چقدر است. یک لیتر بنزین با توجه به حداقل دستمزد در دوبی چه ارزشی دارد و در ایران چه ارزشی دارد. اول این ها را حساب کنیم، بعد بگوییم ارزان است یا گران. »
مسئولان درباره قیمت بنزین درگیر سفسطه شدهاند
عضو اتاق بازرگانی گفت: «مسئولان درگیر یک سفسطه شده اند که میگویند در ایران، بنزین از آب ارزان تر است. اتفاقا اصلا اینگونه نیست. در اروپا و ایالات متحده نیز نسبت حداقل دستمزد و نرخ بنزین مثل کشور ما نیست. اتفاقا برق، آب و گاز و بنزین کشور ما گران تر از بسیاری دیگر از کشورها است. بنابراین ما باید شاخص داشته باشیم و مشخص کنیم بر چه مبنایی میسنجیم. گران تر کردن قیمت بنزین در ایران اصلا فرایند ساده ای نخواهد بود و ممکن است ایجاد مشکلاتی جدی در جامعه کند.»
وی افزود: «من اصلا موافق تصمیم گیری هایی که به جای کاهش بار فشار بر مردم است، خود ایجاد مشکل می کند نیستم. این نوع تصمیم گیریها، ایجاد تورم هم می کند. این نوع تصمیم گیری ها نتیجه ای به جز فروپاشی اقتصادی ندارد. متعجبم که چطور مقامات متوجه نیستند این نوع تصمیم ها باید مرحله ای و پلکانی گرفته شوند نه ناگهانی و با فشار بر مردم. این نوع تصمیمها معمولاً با نیت اصلاحات اقتصادی مطرح می شوند اما در عمل، نهتنها منجر به بهبود شرایط اقتصادی نمیشوند، بلکه به شکل مستقیم یا غیرمستقیم باعث افزایش تورم، کاهش قدرت خرید و تضعیف اعتماد عمومی به سیاستگذار می شوند.
سیاست اصلاحی، بهویژه در حوزههایی مانند حذف یارانهها، اصلاح قیمت انرژی یا تغییر نرخ ارز، نیازمند اجرای مرحلهای و همراه با سیاستهای جبرانی است. تجربه نشان میدهد که هیچ اصلاح اقتصادی پایداری با شوک درمانی به نتیجه نرسیده است.از نظر علم اقتصاد، رفتار مردم و فعالان اقتصادی بهشدت وابسته به انتظارات است.
وقتی دولت تصمیمگیری های اینچنینی میکند، انتظارات تورمی فوراً افزایش مییابد و بازارها پیشدستانه به استقبال تورم میروند. اصلاحات ساختاری واقعی باید با شفافیت، اطلاعرسانی دقیق و درک توان اقتصادی جامعه صورت گیرد. در غیر این صورت، هر تصمیمی که بدون پیوستگی کارشناسی و اجتماعی انجام شود، بهجای اصلاح، به فروپاشی بیشتر بنیانهای اقتصادی خواهد رسید.»



