تکنرخی شدن ارز و رونق صادرات
تلاش دولت و بانک مرکزی به منظور تکنرخی کردن ارز، چنانچه به نتیجه برسد، بی تردید تبعات مثبتی برای اقتصاد کشور به دنبال دارد و از همه مهمتر، بر روند افزایش صادرات تاثیر می گذارد.
روزنامه آرمان؛ فریال مستوفی *: تلاش دولت و بانک مرکزی به منظور تکنرخی کردن ارز، چنانچه به نتیجه برسد، بی تردید تبعات مثبتی برای اقتصاد کشور به دنبال دارد و از همه مهمتر، بر روند افزایش صادرات تاثیر می گذارد. این موضوع از آن حیث حائز اهمیت است که بسیاری از مشکلات ارزی فعالان اقتصادی در حوزه صادرات و بازرگانی خارجی را مرتفع میکند، چرا که با وجود ثبات در نرخ ارز، تصمیمگیریهای آتی در رابطه با صادرات و واردات برای بازرگانان و صادرکنندگان به درستی و با کمترین احتمال زیان دهی صورت می گیرد. همین امر باعث میشود تا فعالان اقتصادی با قدرت ریسک بیشتری به شناسایی فرصتهای صادراتی پرداخته و از آن سو، خیالشان بابت نقل و انتقالات ارزی آسوده باشد. آنچه اهمیت دارد این است که رشد و رونق صادرات غیر نفتی، می تواند حتی خود موجب ارز آوری شود. در این میان، ورود بانکها به بازار مبادلات ارزی، کمک میکند تا دسترسی فعالان اقتصادی و تجار به منابع ارزی، با قیمت ثابت و در هر زمانی میسر باشد. از این رو به نظر میرسد این دو اقدام در نهایت و در صورت موفقیت و تداوم، منجر به افزایش حجم و کیفیت صادرات غیر نفتی ایران شود. با این همه باید به این نکته هم توجه داشت که به هر روی، بازار ارز در همه جای دنیا، با وجود تلاش برای ثبات در قیمت، با اندک دامنه ای از نوسانات همراه است، اما موضوع مهم در اقدام اخیر بانک مرکزی این است که به جریان پرتلاطم بازار ارز که طی یک دهه اخیر و متاثر از تحریم ها و سیاست های غلط دولت گذشته ایجاد شده بود، پایان خواهد داد. این دستاورد نه تنها به نفع فعالان اقتصادی در حوزه صادرات و واردات است، بلکه در حوزه کارآفرینی و جذب سرمایه های خارجی هم تاثیرات مثبت بر جای می گذارد، چرا که هر فرد کارآفرین برای آنکه در یک حوزه اقتصادی اقدام به سرمایه گذاری کند، این مساله را در نظر می گیرد که منابع مالی خود را با چه نرخی هزینه می کند و در نهایت با چه نرخی به سوددهی می رسد؛ بنابراین، چنانچه در این پروسه، نوسانات پیش بینی نشدهای وجود داشته باشد، فرد سرمایه گذار اطمینان خاطری برای ورود به عرصههای اقتصادی نخواهد داشت. از این رو، در موضوع تکنرخی شدن ارز، دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد. نخست اینکه باید سیاستها و نظارتها به گونهای باشد که در نهایت دولت و یا نظام بانکی به این دلیل که بیشترین حجم از منابع ارزی را در اختیار دارد، بنا بر شرایط مختلف، خود در تعیین قیمت و نرخ ارز مداخله نکنند. نکته دوم هم به حجم مورد نیاز ارز در بازار مربوط میشود، به این معنی که بازار ارز باید به گونهای مدیریت شود که همواره ارز مورد نیاز متقاضیان، در دسترس و قابل حصول باشد. اگر شرایط به گونهای باشد که در برهههای زمانی متفاوت، بازار ارز با کمبود مواجه شود، تردیدی نیست که قیمتها از کنترل خارج شده و نرخهای متفاوتی اعمال می شود و به این ترتیب، سیاست تکنرخی کردن ارز شکست می خورد.