این یادداشت تیتر ندارد!

اما نقطه مقابل این اتفاق، انفجار بَنِری با تصویرهای پررنگ و لعاب، با پشت بند تقدیر و تشکرهای ضربدری در معابر، میادین و خیابانهای اصلی شهرمان در این روزها بود که البته طبق معمول، در منظر مردم محلی از اعراب نداشت.

عصر خبر- حميد هنر جو نوشت: امسال قسمت نبود و نشد که قاطی پیاده روهای اربعین، به سفری معنوی و جذاب بروم، اما لطف خدا پایم را به حسینیه ها، محله ها و خانه هایی باز کرد که هر یک، جمعی از مردم عاشق و باصفا را در خود جا داده بود.
جمع هایی که نه دوربین صدا و سیما در آن حاضر بود، نه خودروهای با پلاک دولتی دم در خودنمایی می کرد، نه بیلبورد و بَنِری بر در و دیوارها نصب شده بود و نه …؛ سراسرش خلوص بود و عشق.
حتی سفره این هیئت های مردمی با کمک محدود – اما پربرکت – اهالی محله، متشکل از کارگران یا کارمندان با درآمد متوسط فراهم شد، به همین دلیل مجبور نبودند در طول مراسم، از مسئول، افراد ذینفوذ یا خواهر زاده و برادرزاده فلان سرمایه دار معروف و… اسم آورده و از آنها تشکر ویژه کنند! 
هرچه ارادت و محبت بود به خاندان عصمت و طهارت(ع) و شهدای کربلا تقدیم شد و دعاها خالصانه و صادقانه بود.
اما نقطه مقابل این اتفاق، انفجار بَنِری با تصویرهای پررنگ و لعاب، با پشت بند تقدیر و تشکرهای ضربدری در معابر، میادین و خیابانهای اصلی شهرمان در این روزها بود که البته طبق معمول، در منظر مردم محلی از اعراب نداشت.
اگر هزینه این کارها و بهای اجاره تابلوهای گرانقیمت شهری، صرف اموری شود که مستقیما با معیشت شهرستان و اقتصاد خانوارها ربط پیدا می کند، حتما وضعیتی بهتر از این خواهیم داشت…
ملایرمان را در کمتر روزهایی تا این اندازه خلوت و کم عبور و مرور می دیدم، غالبا راهی عتبات عالیات شده بودند، جمع کثیری از دوستانم نیز… دست خدا همراهشان.
این یادداشت تیتر ندارد!

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک