انتقاد از صنعت خودرو، علل و عوامل!

علي مصريان

انتقاد از صنعت خودرو، علل و عوامل!شاید برای آنان که اهل رسانه‌اند، این همه خبرسازی و توجه به یک صنعت از سوی افراد، شخصیت‌ها، گروه‌ها، مراکز و خلاصه همه و همه اعم از مسوولان و غیرمسوولان خود سوژه و موضوعی در خور اهمیت باشد که دلیل این اندازه توجه به صنعتی مانند «صنعت خودرو» از سوی این و آن چیست؟ به عبارت روشن‌تر چرا «صنعت خودرو کشور» صرفه نظر از درستی یا نادرستی اظهارنظرهایی که درباره آن می‌شود، این همه مورد هجوم منتقدان است؟

چگونه است که هرکس از هر سو، تیری روانه آن می‌کند تا بلکه یکی از آن میانه کارگر افتد و حاصلش این همه نقدی است که بر سر صنعت خودرو هوار شده و می‌توان رد آن را در انواع رسانه‌های نوشتاري، دیداری و شنیداری جست!

می‌گویند و البته درست هم می‌گویند که برای جماعت رسانه و دست‌اندرکاران آن خبر فقط خبر نیست، البته مراد از این عبارت ورود به بحث نظری در تعریف کلاسیک و آکادمیک یک موضوع یا توجه دادن به آن در عصر رسانه‌های دیجیتال نیست، بلکه می‌خواهیم به صورت موردی از دلایل توجه خبرسازان به یک پدیده مشخص، فهرستی را فراهم آوریم تا بلکه از رهگذر آن بخشی از پاسخ‌های پراکنده پرسش نخستین نظم و نسق یابد.

به عبارتی می‌‌خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا «صنعت خودرو» به عنوان یکی از صنایع کشور بیش از ساير حوزه‌ها یا در شمار مهم‌ترین بخش‌هایی است که در اخبار و رویدادها به آن پرداخته می‌شود و اینکه چرا عده قابل توجهی به نوعی یا به آن می‌تازند یا نوازش و تمجیدش می‌کنند:

1- فراگیر بودن خودرو و نیاز ثانویه

از نیازهای حیاتی و اولیه بشر که بگذریم، به نیازهای ثانویه می‌رسیم. از آنگونه که لامپ و الکتریسیته سبک زندگی آدمی را تغییر داد، تغییر در سیستم حمل و نقل نیز رنگی جدید به زندگی مردم بخشید. اینگونه است که مقوله‌ای به نام خودرو برای همگان حتی آنان که آن را به عنوان وسیله شخصی در اختیار ندارند، مورد اهميت و توجه است.

در این روزگار چه کسی را می‌توان یافت که به نوعی تردد با خودرو برایش مساله نبوده یا کاربرد نداشته باشد. شمول و فراگیری این وسیله در میان خانواده‌ها، شهروندان و مردم به میزانی است که به دشواری بتوان فردی بی‌ارتباط با آن یافت.

مردم امروزه یا مالك خودرو هستند که به حسب علاقمندی و تغییراتی که در این وسیله ایجاد می‌شود، خواهان تغییر و تبدل آن به وضعی مطلوبترند، یا اینکه درصددند آن را برای خود یا اعضای خانه خود فراهم آورند. به عبارت دیگر در شرایط کنونی کشور با توجه به سبک زندگی مردم، معدود هستند افرادی که در شمار این دو گروه نباشند که در آن صورت نیز به نوعی از جمله بهره‌مندان این صنعت محسوب می‌شوند و کیفیت و قیمت و مسایل مربوط به آن در زندگی آنان موثر است.

بنابراین دلیل عمده توجه افکار عمومی به این صنعت، آن است که با “خودرو” در ارتباطند.

2- مصرفی بودن و هیجان‌انگیزی محصول

علت دیگری بر اینکه بحث در ارتباط با این صنعت تمامی‌پذیر نیست، آن است که محصول در این صنعت، علاوه بر «مصرفی» بودن، برای برخی در شمار کالاهای «هیجان‌انگیز» نیز به شمار می‌رود. مصرفی بودن یعنی پس از مدتی چنین کالایی از حیز انتفاع ساقط شده و نیاز به تجدید و نوسازی دارد. به عبارتی خودرو در فهرست وسایلی است که دارنده آن همواره بنای آن را دارد که نسبت به تعویض و ارتقای آن اقدام کند و کالای جدیدی را جایگزین نماید.

این گونه است که در بسیاری از مواقع و مواضع خودرو سوژه بحث‌های محفلی است و بر اثر آن گپ به منظور توصیف، نقد یا هجوم در ارتباط با چنین کالایی دامنه‌دار می‌شود، ضمن اینکه هیجان انگیز بودن آن موجب شده است که حتی براي كودكان بازی‌هايی بر مبنای توصیف و تصویر خودرو شکل بگیرد، به تعبیر دیگر صرفه‌نظر از اینکه استفاده از این کالا، بهره‌گیری از خدمتی است که ارایه می‌کند، برای عده‌ای صحبت از «خودرو»، سخن گفتن از کالایی هیجانی و شوق‌انگیز است.

3- عامل شهرت برخي خواص

بی‌تردید پرداختن به سوژه‌ای با دو فرض پیش‌گفته، صرف‌نظر از جنبه شخصی آن، از این رو که موضوع مورد توجه افکار عمومی است، اهمیت می‌یابد و محملی است برای آنان که مسوولیتی دارند تا از طریق آن حواس‌ها را به خود معطوف سازند.

به تعبیری دیگر، موضوعی تا این اندازه مورد توجه نزد مردم، خود به خود قابلیت آن را می‌یابد که با بحث پیرامون آن، خود را در کانون توجه قرار دهند.

مروری بر نقدهایی که به صنعت خودرو می‌شود و گویندگان آن دلالت روشنی است بر این نکته. یعنی در بسیاری از موارد محرز و آشکار است که شخصی حسب آنکه جزو گروه مرجع در جامعه قرار دارد، برای اثبات محل رجوع بودن خود و در عین حال از آنجا که صنعت خودرو تنها مقوله‌ای است که تا این اندازه مخاطب فراگیر دارد و بر اثر انتقاد و هجوم به آن کمترین آسیبی متوجه گوینده و قائل آن نمی‌شود، این صنعت را سیبل حملات خود قرار می‌دهد و به نوعی از آن بهره‌برداری نمایشی می‌کند.

در این مواقع بویژه از آن سبب که نقد صنعت خودرو هیچ مرز و محدوده‌ای ندارد و همچنین امنیتی که منتقدان آن دارند، ترجیح می‌دهند از این رهگذر به اشتهار برسند یا از نمدش کلاهی برای خود بسازند.

از سوی دیگر این افراد دریافته‌اند دفعات و تعدد بازنشر اظهاراتشان در مطبوعات و رسانه‌ها وقتی درباره صنعتی مانند صنعت خودرو در کشور انتقاد می‌کنند، بسیار افزایش می‌یابد یا در برخی موارد تنها در این صورت است که رسانه‌ها حاضرند به موضوع مطروحه از سوی آنان بپردازند و آن را منتشر کنند، همچنين رسانه ها نيز به واسطه پربازديد بودن خبرهاي انتقادي به خصوص در حوزه خودرو، به بازنشر اين گونه مطالب رغبت نشان مي دهند.

4- روشی برای ورود

بی‌تردید هریک از خودروسازان در شمار بنگاه‌های اقتصادی بزرگ کشور قرار دارند و از قضا همواره بنگاه‌های اقتصادی بویژه آن دسته از مراکز و صنایعی که تا این آستانه گستردگی دارند، مورد توجه بوده‌اند و اتصال به آنان برای برخی خوشایند است.

این اتصال و ارتباط به انحاء مختلفی قابل دسترسی است چندانکه از قضا برخی منتقدان ترجیحشان این است که از رهگذر انتقاد و هجمه بتوانند، سطح تعامل خود را با چنین صنعتی افزایش دهند. به عبارت دیگر آنان باور دارند که:
 “در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد         طاعت ار دست نیاید گنهی باید کرد”

یعنی این عده راه اتصال به چنین بنگاه اقتصادی بزرگی را هجوم به آن تلقی می‌کنند و ضعف‌های احتمالی ناشی از گستردگی این صنعت را، نقبی برای دستیابی به این مطلوب می‌شناسند.

5- صنعت خودرو، محصول نهايي 60 صنعت ديگر

منطقا این نکته که صنعت خودرو صنعتی پیچیده است، باید موجب احتیاط در تحلیل  شود به نوعی که افراد در اعلام ارزیابی خود از منظری کارشناسانه و دست‌پر به موضوع ورود یابند، اما غالبا چنین نیست و برخی منتقدان دریافته‌اندکه می‌توان اینهمه پیچیدگی و درهم تنیدگی را با بهره‌گیری از عدم آگاهي مخاطب، به شيوه مورد علاقه بيان كنند.

در اینگونه موارد شخص با خلاصه‌سازی و بازی در زمین مخاطب، از این کم اطلاعي سود برده و یکسره بر خودروساز می‌تازد. اتفاقا پیچدگی این صنعت هم به کمک او می‌آید، به طوریکه بر اثر آن، سخن خودروساز به واسطه تخصصی و پیچیده بودن در تبیین و جواب به موضوع مورد نقد، کمتر شنیده می‌شود.

این عادتی همگانی است که در تحلیل وقایع کمتر حاضریم با دقت همه جوانب را سنجیده و سهم آن را در نتیجه ارزیابی کنیم، از این رو منتقد بویژه در صنعتی مانند صنعت خودرو همواره یک گام جلوتر است، به سادگی، محصول، قیمت یا کیفیت آن را مورد نقد قرار می‌دهد، تمام این موارد براي مخاطب ملموس است و آن را در می‌یابد؛ اما خودروساز باید با فهرست کردن موضوعاتی از این قبیل که این صنعت به 60 صنعت دیگر نیز وابسته است و بیان تحولات هر یک از صنایع در موضوعات مورد بحث، همچنین تشریح سایر محدودیت‌هایی که این صنعت با آن مواجه است، در صدد پاسخگویی برآید که بی‌شک چنین پاسخی با پیچیدگی‌هایی که دارد، كمتر مسموع واقع می‌شود.

از طرفي خودرو محصول نهايي 60 صنعت ديگر است و از آنجا كه چه عوام و چه خواص جامعه بواسطه عدم ارتباط مستقيم با آن صنايع از قبيل؛ فولاد، مس، چدن، پليمر، نساجي، لاستيك، پلاستيك و… از نوسانات قيمت، كيفيت و ساير موارد مورد نقد آن بي خبرند، تنها محصول نهايي را مي بينند و از آن انتقاد مي كنند حال انكه خودرو خروجي ساير صنايع مذكور است.
 
6- سازگاری نقد با رسانه

اساسا نقد با رسانه سازگارتر است تا تعریف و تمجید یا توصیف، آنهم در موضوعی که نقد آن اینهمه مخاطب می‌یابد. در این نکته که همواره در رویکرد رسانه‌ای نوعی نقد نهفته‌است قابل تردید نیست. و این سوای آن است که فرد در مقام نقد فرمانرواترست تا هنگام پاسخگویی. یا رفتار سلبی داشتن ساده‌تر است تا موضعی ایجابی اتخاذ کردن. اینگونه است که در تعامل منتقدان با رسانه آنان همواره تریبون خود را خواهند داشت و به این ترتیب هردو یکدیگر را پشتیبانی می‌کنند. 

7- نقطه قوت همان نقطه ضعف

پایان سخن آنکه تمام آنچه به عنوان نقطه قوت صنعت خودرو به شمار می‌رود می‌توان فرصتی باشد براي نقد آن. به عبارت دیگر صنعت خودرو در کشور از معدود صنایعی است که با همه محدودیت‌هایی که کشور با آن مواجه است در حال فعاليت است، قدرت اقتصادی بالایی دارد، فهرستی از ویژگی‌های منحصر به فرد می‌توان برای آن برشمرد و به عبارت دیگر بزرگی آن است که فرصت نقد به دیگران می‌دهد، غير از اين اگر صنعتی به حاشیه رانده شده بود، بی‌شک رغبتی برای نقد نیز بر نمی‌انگیخت و افراد با انتقاد از آن احساس درشتی نمی‌کردند. اینگونه است که همه آن نقاط قوت به عنوان نقطه آسیب‌پذیری این صنعت نیز هست که می‌توان از آن به این صنعت تاخت. واین البته جز آن است که گاهی انتقاد به شخص یا موضوعی مد روز می‌شود و افراد برای آنکه از قافله عقب نمانند، ترکه‌ای بر پشت آن می‌زنند که ان شاء الله چنین مباد.
 
اميد به آن روز كه اگر نقدي بر اشتغال زا ترين صنعت كشورمان مي كنيم بر پايه و اساس مستندات كارشناسي باشد نه به نيت افزايش قدرت و شهرت… .

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک