خاطرات امیر دادبین «فرمانده پیشین نیروی زمینی ارتش»

جماران نوشت:امیر «احمد دادبین» فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش در برنامه حضور در حسینیه گفت: مردم اگر درباره وضعیت قبل انقلاب بدانند و بدانند انقلاب چقدر بزرگ است و چه کارهایی برای به ثمر رسیدن انقلاب شده است و ما چقدر شهید داده‌ایم، مطمئناً مردم نسبت به انقلاب نظرات دیگری خواهند داشت. این گرانی‌ها هم که باعث ناراحتی بعضی از مردم است، آن هم از بین می‌رود.

خاطرات امیر دادبین «فرمانده پیشین نیروی زمینی ارتش»

فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش با بیان اینکه ارتشِ الان قابل مقایسه با ارتش زمان شاه نیست، گفت: ارتش الان، هم فرماندهی خوب حضرت آقا را دارد و هم پرسنل خوب و مؤمن و هم تجهیزات خیلی بالایی دارد. چند ماه پیش با مسئول پدافند هوایی که صحبت می‌کردم، ایشان می‌گفت هیچ هواپیمایی جرأت اینکه نزدیک مرزهای ما بشود را ندارد و ما بلافاصله می‌زنیم.

«حضور» در برنامه جدید خود میزبان امیر «احمد دادبین» یکی از امرای ارتش جمهوری اسلامی است که ارتش شاهنشاهی را درک کرده است و از فرماندهان اسبق نیروی زمینی ارتش است. وی در سال ۷۳ با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمانده نیروی زمینی ارتش شده است. امیر دادبین فرماندهی لشکر ۲۸ کردستان و همچنین مدیریت شرکت «پنها» شرکت پشتیبانی و تعمیرات بالگردهای جمهوری اسلامی را در کارنامه فعالیت‌های خود دارد. رفتار ویژه امیر دادبین که ۲ ـ ۳ سال پیش قصد تحویل خانه‌اش به یک نیازمند را داشت، بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت و در خاطره‌ها ثبت و ماندگار شد.

وی کسی است که هم دوران قبل از انقلاب را درک کرده و هم دوران بعد از انقلاب را و جنگ تحمیلی و مبارزه با گروه‌های نفاق در کردستان و حادثه کودتای نوژه را از نزدیک لمس کرده است.

ماجرای مبارزات انقلابی و ارتشی‌هایی که دل در گرو انقلاب داشتند

امیر دادبین در خصوص دیدگاه ارتشی‌ها به انقلاب اسلامی اظهار داشت: در قبل از انقلاب، پرسنل ارتش، نیروی زمینی و تیپ نوهد که ما بودیم، سه گروه شده بودیم. یک گروه افرادی بودند که شاهی بودند و با ضداطلاعات آن زمان ارتباط داشتند. یک عده بی‌تفاوت بودند و کاری با کسی و ارتباطی با جایی نداشتند و کار خودشان را می‌کردند. یک عده کمی هم بودند که نسبت به انقلاب حساس بودند و کارهای انقلابی انجام می‌دادند.

وی افزود: شهید شهرام‌فر در تیپ نوهد، یکی از کسانی بود که ما را فرماندهی می‌کرد و همه کارها را او انجام می‌داد. مثل شهید صیاد [شیرازی] که در اصفهان این کارها را انجام می‌داد. در هر پادگانی یکی دو نفر بودند که در رأس قرار داشتند و بقیه را هدایت می‌کردند.

امیر دادبین با اشاره به خاطره‌ای از پدرش گفت: مرحوم پدرم خیلی اهل مطالعه بود. ۲۴ سال قبل از اینکه ماشین بزند و مرحوم شود، کتاب‌هایش را به کتابخانه مسجد اهدا کرد. من وقتی به خانه رفتم دیدم فقط دو کتاب باقی مانده است. کتاب‌ها را که ورق می‌زدم دیدم اشعاری سروده و با خط خودش در حاشیه کتاب‌ها نوشته که این اشعار را روی سنگ قبر من حک کنید که الان هم روی سنگ قبرش در بهشت زهرا (س) هست. نوشته بود «ناگه اجل رسید و دمی مهلتم نداد؛ فکری به حال این سفر پربلا کنم؛ ‌آهی ز دل کشم و اشکی از بصر؛ یادی ز کاروان ره کربلا کنم؛ اکنون به زیر خاک و در کنج این لحد؛ جبران چه سان ز بعد این ماجرا کنم…».

شکنجه و خلع مسئولیت به دلیل سرپیچی از برخورد با مردم

وی با اشاره به جدیت ارتشی‌های انقلابی در مبارزه با رژیم پهلوی اظهار داشت: در تیپ که بودیم، شهید شهرام‌فر ما را فرماندهی می‌کرد و طوری برخورد می‌کرد که ضداطلاعات آن زمان از ایشان حساب می‌برد؛ ما هم که در اختیار ایشان بودیم و دنبال ایشان می‌رفتیم و تقریباً هر کاری ایشان می‌کرد، دنباله‌روی می‌کردیم.

فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش ادامه داد: یادم هست زمانی سرهنگ دُرطلوعی که فرمانده گردان ما بود می‌خواست ما را برای برخورد و ساکت کردن راهپیمایی مردم بفرستد. شهرام‌فر خیلی محکم ایستاد و گفت ما نمی‌رویم. ما هم که در اختیار ایشان بودیم، گفتیم نمی‌رویم. این باعث شد که مدت‌ها زیر شکنجه بودیم. آن موقع افسران نیرو مخصوص، جایگاه خاصی داشتند. ولی بعد از آن سرپیچی، شهید شهرام‌فر را گذاشتند مسئول بوفه و من را گذاشته بودند معاون ایشان که هیچ ارتباطی با مجموعه نداشته باشیم.

وی افزود: بعد از این جریان ما دست به اعتصاب غذا زدیم. وقتی غذا می‌آوردند به پرسنل می‌گفتیم نخورید و آنها هم نمی‌خوردند. آنها هم خیلی نگران بودند و نمی‌دانستند که دلیلش چه است که پرسنل غذا را نمی‌خورند. شهرام‌فر می‌گفت نخورید و پرسنل هم نمی‌خوردند و در نتیجه اعتصاب غذا شده بود.

وقتی اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام در پادگان ارتش پخش می‌شد

امیر دادبین خاطرنشان کرد: آن زمان خود شهید شهرام‌فر یک پیکان داشت و اعلامیه‌های حضرت امام (ره)‌ را از قم یا جای دیگر، به داخل پادگان می‌آورد و به ما می‌داد و ما در داخل پادگان پخش می‌کردیم. پرسنل می‌خواندند و به انقلاب حساس می‌شدند. قبل از اینکه انقلاب پیروز شود، تیپ نیرو مخصوص آن زمان، خودش را کلاً در اختیار مردم گذاشته بود و با مردم همراه شده بود. شهید شهرام‌فر اولین نفر بود که پیش می‌افتاد و ما هم پشت سرش و بقیه هم به این ترتیب. وقتی که اعلامیه‌های حضرت امام را می‌خواندیم،‌ ما بچه‌های مذهبی که در نوهد بودیم، اعتقادمان این بود که این وضعیت باقی نمی‌ماند و انقلاب حتماً پیروز می‌شود.

ناراحتی شهید بروجردی از ترساندن مردم یک روستا

وی با اشاره به خاطراتی از همراهی با شهید بروجردی در دوران حضور در کردستان گفت: یک روز یکی از روستاها را که پاکسازی می‌کردیم و با خمپاره به اطراف آن روستا تیراندازی می‌کردیم؛ شهید بروجردی آمد گفت که چرا اطراف آبادی گلوله می‌خورد؟ گفتیم ضدانقلاب داخل آبادی است. گفت خب باشد، مردم که نباید از ما ناراحت و نگران شوند. مردم خودشان با ضدانقلاب برخورد می‌کنند و همینطور هم شد.

فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش بااشاره به تفاوت‌های ارتش انقلاب و ارتش زمان شاه بیان داشت: ارتش شاه یک ارتش وابسته‌ای بود که خود پرسنل مخصوصاً افسران، کاملاً آگاه بودند که این ارتش، ارتش مردم نیست و نمی‌تواند در مقابل ضدانقلاب و دشمن بایستد.

رفتار حضرت امام باعث شد ارتشی‌ها انقلابی شوند

وی نقش حضرت امام در گرویدن ارتش به انقلاب را بسیار مؤثر دانست و گفت: حضرت امام (ره) برخوردهایی که با ارتشی‌ها داشتند، تقریباً باعث شده بود حتی کسانی که یک زمانی، انقلابی نبودند هم به انقلاب پیوستند و خیلی سریع انقلابی شدند و با مردم یکی و همراه شدند.

امیر دادبین افزود: من هیچ وقت یادم نمی‌رود؛ یک درجه‌داری داشتیم به اسم «زرشکی» که شهید هم شد؛ ایشان نوارهای حضرت امام را داخل خودروی خودش داخل پادگان می‌آورد؛ بعد ۵ نفر ۵ نفر می‌رفتند داخل ماشین و سخنرانی حضرت امام را گوش می‌کردند.

اگر مردم عظمت انقلاب را بدانند نظرات دیگری پیدا می‌کنند

این مبارز انقلابی بیان داشت: اگر درباره وضعیت قبل انقلاب بدانند و بدانند انقلاب چقدر بزرگ است و چه کارهایی برای به ثمر رسیدن انقلاب شده است و ما چقدر شهید داده‌ایم، مطمئناً مردم نسبت به انقلاب نظرات دیگری خواهند داشت. این گرانی‌ها هم که باعث ناراحتی بعضی از مردم است، آن هم از بین می‌رود.

وی ادامه داد: اگر مردم عظمت انقلاب را بدانند و بدانند که خود حضرت آقا کسی بودند که در جبهه‌ها حضور فعال داشتند و در خط مقدم از شمالغرب گرفته تا جنوب، همه جا را در کنترل داشتند و پرسنل را خیلی خوب می‌شناختند و با تجهیزات کاملاً آشنا بودند و از تجهیزات به نحواحسن می‌توانستند استفاده کنند، نظر دیگری پیدا می‌کنند.

ارتش امروز از فرماندهی خوب حضرت آقا، افراد مؤمن و تجهیزات بالا برخوردار است

امیر دادبین آینده ارتش را آینده روشنی خواند و گفت: به نظرم می‌آید که با توجه به انتخابی که حضرت آقا کردند و موسوی را به عنوان فرمانده کل ارتش گذاشتند، افسری که هم مؤمن است، هم خوشفکر است و هم تواناست، و امیر حیدری که فرمانده نیروی زمینی ارتش هستند، ایشان چندبار روی مین رفتند و مجروح شدند؛ که هم مؤمن است و هم دلسوز و پرکار؛ فکر می‌کنم ارتش الان قابل مقایسه با ارتش زمان شاه نیست.

وی خاطرنشان کرد: ارتش الان، هم فرماندهی خوب حضرت آقا را دارد و هم پرسنل خوب و مؤمنی دارد و تجهیزات خیلی بالایی را داریم. چند ماه پیش با مسئول پدافند هوایی که صحبت می‌کردم، ایشان می‌گفت هیچ هواپیمایی جرأت اینکه نزدیک مرزهای ما بشود را ندارد و ما بلافاصله می‌زنیم. فکر نمی‌کنم؛ اصلاً جرأت این کار را نمی‌کند. دشمن می‌داند اگر کوچکترین حرکتی کند، ضربه شدید می‌خورد و به همین دلیل به خودش اجازه این کار را نمی‌دهد.

ماجرای صرفه‌جویی ۱۴ میلیون دلاری دانشمندان ایرانی در صنایع هوایی ایران

امیر دادبین که خدمات زیادی نیز در دوران حضور در شرکت «پنها» داشته است، با اشاره به یک صرفه‌جویی قابل توجه با تکیه بر سواد و دانش دانشمندان جوان کشور اظهار داشت: یکسری خریدهایی از خارج می‌کردند که هلیکوپترها را راه بیندازند. من که به آنجا رفتم، دانشجوهای فکر می‌کنم دانشگاه شریف بودند که به آنها گفتم ما که تجهیزاتش را داریم، خودتان بیایید این قطعات را بسازید. خیلی سریع قطعات ساخته شد و روی هلیکوپترها نصب کردیم و هلیکوپترهایی که مدت‌ها خوابیده بود، راه افتاد و آن ۱۷ میلیون دلار به ۳ میلیون دلار رسید. بعد از این جریان افرادی که که وقتی خرید می‌کردند، رانت داشتند، ناراحت شده بودند که وضعیت‌شان به هم خورده و ما خودمان توانستیم خودکفا شویم.

اولین رزمایش بزرگ ارتش چگونه با حمایت رهبری انجام شد

فرمانده اسبق نیروی زمین ارتش در خصوص چگونگی برگزاری اولین رزمایش بزرگ ارتش با حمایت رهبر معظم انقلاب بیان داشت: خدمت حضرت آقا رفتم و گفتم اگر اجازه بفرمایید ما یک رزمایش عظیمی انجام دهیم در دشت‌های قم. ایشان فرمودند خیلی خوب است انجام دهید. گفتم آخر ستاد مشترک اجازه نمی‌دهد و مانع ایجاد می‌کنند؛ حضرت آقا فرمودند اگر می‌توانید کار را خوب انجام دهید، انجام دهید. ایشان پشیبانی کردند و ما هم اجرا کردیم. ایشان نگران تلفات بودند که من اطمینان دادم هیچ تلفاتی نخواهیم داشت و بدون تلفات هم برگزار شد.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک