اینجا همه مجازی مجازی اند!

آدم های تنها در دنیای رنگارنگ شبکه های اجتماعی

شماره تلفن این دختران و زنان در اختیار متقاضیان قرار داده می شود. قرار ملاقات در یکی از مکان های عمومی گذاشته می شود. برای این موسسه هم اهمیتی ندارد که این شخص متقاضی ازدواجی که 80 هزار تومان داده، متاهل است یا مجرد و یا اینکه به دنبال ازدواج دائم است و یا موقت! گرچه مشاوران این موسسه که دختران مجرد(!)هستند و قاعدتا خود باید زودتر به دنبال موردهای مناسب ازدواج باشند از متقاضی می پرسند که مجرد هست و یا نه، اما نکته مهم این است که...

افشین اورکی: دنیای آدم های تنها، دنیایی متفاوت با سایر آدم های جامعه است. اینقدر متفاوت که باید تنها بود تا غربت و انزوای آنها را درک کرد. آدم های تنها، معلول شرایط متفاوت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عصر معاصر هستند. آنها را در هر مکان و زمان می توان دید. با هر سن و جنسیت و با هر میزان تحصیلاتی که هستند در جامعه دیده می شوند. از اقشار مذهبی تا افراد لائیک و خلاصه اینکه در جامعه امروز ما، تنهایی آدم ها می تواند زمینه ساز بحران های عمیق اجتماعی و فرهنگی در کشور شود. این بحران اما، خیلی مورد توجه آسیب شناسان و تحلیلگران مسائل اجتماعی کشور واقع نشده و در برخی موارد هم در میان همایش های بی رنگ و کم اثر و در قالب ارائه مقاله های سخت و خشک علمی و البته سخنرانی های تکراری و کلیشه ای سخنرانان و اساتید دانشگاهی گم شده است. درست مانند گم شدن افراد تنها در میان امواج سرگردان شبکه های اجتماعی ایرانی و خارجی.

از شبکه های اجتماعی دوست یابی مانند کلوب دات کام تا شبکه های اجتماعی معروف تر مانند: «فیس بوک» ، «توئیتر» و …
اینها همه نشان از حیرانی و گیجی آدم هایی می زند که تنها هستند و البته پر از نیازهای عاطفی و حتی جنسی رنگارنگ، گرچه ممکن است بر اساس مناسبت های اجتماعی کشور ایران و بویژه برگه های هویتی مان که «شناسنامه» نام دارند، افراد دارای علقه های هویتی و وابستگی های قانونی نیز با یکدیگر باشند! براستی چرا بعضی از افراد این سرزمین در شبکه های اجتماعی به دنبال پر کردن تنهایی خود هستند و چرا هیچ یک از نیازهای این دسته از آدم ها در جامعه ما، با پاسخ یا پاسخ هایی قابل قبول مواجه نمی شود؟!

مجازی های حرفه ای در شبکه های اجتماعی!
شروین، گرچه متاهل است، اما به قول خودش دچار طلاق عاطفی شده است. دستکم روزی سه ساعت در اینترنت سرگردان است. از این مدت، یک ساعت را به دنیای اخبار و اطلاعات اختصاص می دهد و زمان باقی مانده را به دنیای مجازی سفر می کند. او بر خلاف سن اش، تجربه بسیار بالایی در دنیای مجازی شبکه های اجتماعی دارد. هم در کلوب دات کام عضویت دارد و هم در فیس بوک. می گوید:« به نظر من، ایرادی در رفتن به شبکه های اجتماعی وجود ندارد. فقط مهم این است که با چه هدفی قصد دارید وارد این شبکه های اجتماعی شوید. مثلا خود من به دنبال درد دل و گفت و گو کردن با افراد دیگر در این شبکه ها هستند که غالبا آنها نیز با چنین رویکردی وارد این دنیا می شوند.»

شروین، اما خاطره های زیادی از این شبکه ها هم دارد. به باور او، بسیاری از دختران مجرد برای تفریح و سرگرمی و بویژه دست انداختن مردان متاهل وارد این شبکه ها می شوند. البته در این میان استثناهایی هم وجود دارد. وی در باره این دسته از دختران و زنان اینگونه نظر می دهد:«عده ای از این دختران و زنان، مجردهایی هستند که قصد ازدواج داشته و دارند و در بیشتر موارد هم به دلیل شکست های عاطفی، موفق به یافتن مورد مناسب برای خود نمی شوند! برای همین یا در دام افراد شیاد می افتند و یا مورد سوء استفاده پسران و مردانی واقع می شوند که در هیات افراد جویای ازدواج به ایفای نقش در مقابل آنها می پردازند!»
آدم های تنها در دنیای رنگارنگ شبکه های اجتماعی
شروین سپس به موارد تلخ دیگری هم اشاره می کند که کارگردانان اصلی آنها دختران و زنان هستند. «یکبار در شبکه فیس بوک با زنی آشنا شدم که اسمش مروا بود و حدود 35 سال سن داشت. در پروفایلش خیلی اطلاعات چشمگیری نداشت، اما به لحاظ ظاهری زیبا بود. عکسی هم که از مروا در این پروفایل قرار داشت، عکس بسیار وسوسه انگیز و به قول معروف جذابی بود. خوب این عکس و این محیط مرا ترغیب به ارتباط با او کرد. در ادامه به چند پیام ساده اکتفا کردم و اظهار تمایل از اینکه می خواهم با او گفت و گو کنم، اما وی شرط گفت و گو با مرا مشروط به پرداخت مبلغ پنج هزار تومان شارژ همراه اول کرد! از او پرسیدم این مبلغ را برای چه می خواهد؟ پاسخ داد: اگر این شارژ را برایم ارسال کنی با تو گفت و گوی … برقرار خواهم کرد! به او گفتم اگر خواهان گفت و گوی غیر … باشم چه؟! مروا با ناراحتی برایم نوشت: پس گفت و گویی در کار نخواهد بود. این در حالی است که مروا، همچنین به من پیشنهاد داد که اگر طالب ارتباط نامشروع با او نیز باشم حاضر است در قبال مبلغ 50 هزار تومان، این کار را انجام دهد!»

منوچهر اما تجربه دیگری از این شبکه های مجازی را عیان می سازد. او می گوید:«به طور همزمان با چند دختر و زن که ازدواج های ناموفقی داشتند در یکی از شبکه های اجتماعی دوست یابی ایرانی ارتباط برقرار کردم! در بیشتر این ارتباط ها وقتی آنها متوجه می شدند که من متاهل هستم، در بیشتر موارد، ارتباط خودشان را با من قطع می کردند، در حالیکه اساسا من به دنبال ازدواج نبودم و فقط می خواستم که گفت و گویی دوستانه با آنها داشته باشم.»

وی در پاسخ به این پرسش که چرا در این شبکه ها، افراد بیشتر به دنبال دوست یابی هستند و چرا در کشور ما و در میان مردم این شبکه های اجتماعی غالبا با ذهنیت ها و برخوردهای منفی افراد جامعه و بویژه دولتمردان روبرو می شوند، خاطر نشان می کند:« متاسفانه ارتباطات عاطفی میان افراد خانواده ها با یکدیگر بسیار بسیار کمرنگ و حتی بی رنگ شده است. وقتی به خاطر شرایط سخت اقتصادی، همسران زمان بسیار کمی را با یکدیگر می گذرانند و یا نوع دیالوگ های برقرار شده میان این دسته از همسران، محدود و منحصر به مسائل اقتصادی و گذران زندگی شده است، از این دسته افراد چه توقعی می توان داشت؟! این آسیب هایی که هر روز در لابلای صفحه های حوادث روزنامه ها شاهد و ناظر آن هستیم و در آینده نیز خواهیم بود، معلول واقعیت های تلخ و گزنده ای است که در میان دغدغه های مسئوولان و مقام های دولتی، جائی و محلی از اعراب نداشته و ندارد!»

شبکه های اجتماعی دوست یابی، خوب یا بد؟!
شبکه های اجتماعی دوست یابی واقعیت های کنونی جامعه ما هستند. آنها را بپذیریم و یا نپذیریم وجود دارند. آنها حتی در برخی از روزنامه های رسمی کشور در قالب آگهی های جذاب ازدواج همسریابی، فعالیت می کنند. یکی از آنها هر روز در یکی از روزنامه های دولتی کشور و در صفحه 12 اقدام به چاپ این آگهی می کند: «ازدواج کنید! – همسان گزینی، معرفی افراد مناسب، ازدواج آگاهانه. موسسه خانه …- تلفن خط ویژه:…… – تماس از ساعت 9 تا 19). این موسسه حتی یک سایت هم دارد. شکل کار هم به این صورت است که افراد با این موسسه تماس می گیرند. در ازاء دریافت مبلغ 80 هزار تومان چهار مورد دختر یا زن بیوه و یا مطلقه به آنها معرفی می شود.

شماره تلفن این دختران و زنان در اختیار متقاضیان قرار داده می شود. قرار ملاقات در یکی از مکان های عمومی گذاشته می شود. برای این موسسه هم اهمیتی ندارد که این شخص متقاضی ازدواجی که 80 هزار تومان داده، متاهل است یا مجرد و یا اینکه به دنبال ازدواج دائم است و یا موقت! گرچه مشاوران این موسسه که دختران مجرد(!)هستند و قاعدتا خود باید زودتر به دنبال موردهای مناسب ازدواج باشند از متقاضی می پرسند که مجرد هست و یا نه، اما نکته مهم این است که اگر فرد متقاضی واقعیت ها را بیان نکند و متاهلی باشد که به دنبال هدف دیگری است و یا مجردی باشد که فقط خواهان یک پارتنر(دوست دختر)است، چگونه برای این مشاوران تلفنی این موسسه محرز و مشخص می شود که آیا این افراد متقاضی راست می گویند و یا دروغ پردازی می کنند؟!

موسسه های ازدواج و یا همسر گزینی هم اشکال دیگری از دنیای آدم های تنهای این سرزمین است.آدم هایی که می خواهند تنهایی کشنده و آزاردهنده خود را پر کنند و متاسفانه در بیشتر موارد نیز با پاسخ و یا پاسخ هایی قابل قبول مواجه نمی شوند. به هر حال واقعیت این است که شبکه های اجتماعی، به تنهایی نمی توانند محل های مناسبی برای پر کردن تنهایی آدم ها باشند و فقط یکی از رویکردهای این شبکه ها، گفت و گوی آدم ها با یکدیگر در دنیای مجازی است.

شاید لازم است تا در این زمینه نیز مانند بسیاری از پدیده های اجتماعی که به تازگی وارد فضای فرهنگی جامعه شده است، تابوهای بسیاری شکسته شود. تابوهایی که شاید از منظر کارشناسان فرهنگی و مذهبی کشور، طرح آنها نیز برای مردم جامعه ما با هزینه های بسیاری همراه خواهد بود! اما پرسش بی پاسخ ما از این دسته از افراطیون فرهنگی و مذهبی این است که آیا به باور شما، تا رسیدن فضای فکری جامعه به داشتن ارتباطات واقعی و البته چهره به چهره افراد در خارج از فضای مجازی، برای آحاد جامعه ایران زمین با آسیب های فراوانی که اکنون در دنیای مجازی با آن مواجه شده است، چه طرح و برنامه و درمانی پیشنهاد می کنید؟!   

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک