ابراهیمی:بازجویی از من در اتاق جداگانه بود بعد از دربی جنجالی مثل قاتل با ما برخورد کردند
خبر ورزشی نوشت؛ ناصر ابراهیمی دستیار سابق علی پروین در پرسپولیس از اتفاقات عجیب بعد از دربی سال ۷۹ میگوید
.
ناصر ابراهیمی که در دهه ۷۰ مربی پرسپولیس بود در خصوص شادی عجیبش در دربی سال ۷۹ که به جنجال کشیده شد گفت: وقتی بازی ۲ بر ۲ شد من پشتک زدم و خوشحالی کردم چون بازی خیلی حساسی بود. یادم میآید قبل از آن بازی مهدی هاشمی نسب به استقلال رفته بود. او قبل از جدایی اش به علی پروین گفته بود که استقلال به من ۱۲۰ میلیون تومان میدهد اما پرسپولیس فقط ۷۰ میلیون میداد. به همین خاطر به من گفت که به پول احتیاج دارد و به استقلال رفت.
در آن بازی هاشمی نسب برای استقلال گل زد و مقابل نیمکت ما خوشحالی کرد و غش کرد. وقتی بالا سر او رفتم دیدم به من میگوید که گل زدم. در ادامه در دقیقه ۸۸ توپ جلوی پای من در کنار خط اوت شد. علی انصاریان قصد داشت که اوت را بیندازد. به او گفتم که توپ را بلند روی سر افشین پیروانی بینداز، او هم توپ را روی سر افشین پیروانی انداخت و پیروانی هم با یک پاس فرصت خوبی برای علی کریمی ایجاد کرد و کریمی گل تساوی را زد. رئیس فدراسیون که استقلالی بود در ورزشگاه حضور داشت و من هم اول به سمت آنها دست تکان دادم و سپس پشتک زدم (با خنده). درون بازی هم درگیریهای زیادی رخ داده بود.
بعد از بازی چند نفر جلوی مرا گرفتند و گفتند که سوار مینی بوس شوم. سوار مینی بوسی شدم که شیشههایش مات بود و بیرونش مشخص نبود. سوار شدم و دیدم تعداد دیگری از بازیکنان هم هستند. ما از سربازی که در مینی بوس بود پرسیدیم ما را کجا میبرند که او هم گفت نمیدانم! ما ابتدا به سمت شهریار و بعد شهر ری حرکت کردیم. ساعت ۶ حرکت کردیم و ساعت ۱۱ شب حوالی مرکز شهر ما را به اداره پلیس بردند. انگار داشتند قاتلها را از مینیبوس پیاده میکردند.
به من گفتند که لخت شو اما من نپذیرفتم. همه بازیکنان لخت شدند و بعد به بازداشتگاه رفتند اما من لخت نشدم. با فرماندهشان تماس گرفتند و او گفت که ناصر ابراهیمی را به اتاق دیگری ببرید. پرسیدند که در بازی چه حرفهایی زدید اما من گفتم که این مسائل را از داور بپرسید، بعد هم پرسیدند چرا مقابل هواداران استقلال خوشحالی کردهام که من هم گفتم مقابل هواداران پرسپولیس دست زدهام. در ادامه ساعت ۳ بامداد علی پروین و فرمانده پلیس آمدند و نهایتا ما را آزاد کردند. به خاطر آن اتفاق مرا شش ماه محروم کردند. سایر نفرات را هم به زندان قصر بردند و چهار روز در آنجا بودند.