درد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگی

چند صد کیلومتر ان طرفتر از میناب در یکی از روستاهای بشاگرد پسرکی زندگی می کند که از معلولیت رنج می برد. نامش حمیدرضاست و زمین حسن روستای محل زندگی اش در منطقه ای واقعا محروم و دور افتاده است. پدری بیمار دارد و و بار زندگی بر دوش مادر است. از کودکی بارها به دلیل معلولیتش دچار حادثه شده از جمله سوختگی بدنش در آتش سوزی، افتادن در چاه و خانواده برای جلوگیری از تکرار حوادث پا یا گردن او را با طنابی می بندند! فقر و محرومیت و دورافتادگی و کم سوادی والدین باعث شده معلولیت بیشتر و بیشتر او را آزار دهد. مادر از تامین معاش خانواده که هیچ، از تهیه هزینه داروهای حمید نیز عاجز است. / شفقنا

درد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگیدرد معلولیت با چاشنی فقر و دورافتادگی

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک