یک نقد جالب به قلاده های طلا

صراط نیوز نوشت: نقد فیلم قلاده های طلا در رسانه ها، اگر چه از زوایای مختلف مورد توجه قرار گرفت، اما برخی موضوعات اساسی و نقاط قوت و ضعف این فیلم کمتر مورد توجه رسانه ها بوده است.

این فیلم از نظر ساختاری از کمبودها و نقاط  ضعف بسیاری برخوردار است و فیلم ساز سعی کرده که یک فیلم اکشن ، پلیسی ، اطلاعاتی و جاسوسی بر اساس گوشه ای از وقایع سال های قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری را به تصویر بکشد . در حالی که تحولات و عوامل مختلفی در شکل گیری حوادث انتخابات و فتنه 88 اثر داشتند، اما در این فیلم مهمترین بازیگر این وقایع، تشکیلات جاسوسی با مشارکت ام آی 6، سیا و موساد و… معرفی شده است و نقش عوامل متعدد و طیف گسترده جریان های سیاسی، دانشجویان و احزاب و… کم رنگ نشان داده شده است.

در حالی که در جریان حوادث سال 88 اگر چه گروهک منافقین، گروه های سلطنت طلب، سازمان های جاسوسی، و… نقش داشته اند اما نمی توان نقش سران فتنه، موسوی و کروبی، گروه های اصلاح طلب، جنبش دانشجویی و…. را نادیده گرفت.

اولین نکته ای که در فیلم به ذهن مخاطب می رسد این است که کمترین اشاره به نقش موسوی و کروبی وسران فتنه در شکل گیری تظاهرات خیابان ها  شده است و طوری وانمود شده که اجتماعات و به دنبال آن اغتشاش خیابانی بیشترین تاثیر را از گروهک منافقین، سلطنت طلب ها و به رهبری مامور MI 6 داشته و نقش سایر گروه های اصلاح طلب کم رنگ تلقی شده است و در مسیر جریانات فیلم، نقش سفارت انگلیس و سازمان جاسوسی انگلیس، بیش از عوامل دیگر مورد توجه قرار گرفته است.

واقعیت این است که سازمان های جاسوسی کشورهای متعارف و طرف تخاصم با ایران، با وجود تمام خباثت ها و ماجراجویی ها و فعالیت هایی که دارند به اقتدار اطلاعاتی ایران، اعتراف کرده اند. حال چگونه می توان عوامل موثر در حمله به بسیج، کشته شدن مردم، درگیری در مترو و …. را نتیجه کار یک جاسوس، چند نفر عضو گروهک منافقین و … معرفی کرد و به نقش سران فتنه و سایر عوامل در شکل گیری اعتراضات بی تفاوت بود.

 این فیلم اگر چه در بازخوانی شکل گیری جریان فتنه و حضور اغتشاش گران به دنبال اعتراضات انتخاباتی در خیابان ها و تخریب اموال مردم و حکومت،  موفق عمل کرده و به شکل گیری جریان فتنه و سوء استفاده ضد انقلاب با اسم رمز،” تقلب” اشاره داشته اما در همین رابطه و مسائل و موضوعات دیگر، با نقاط ضعف اساسی مواجه است.

همچنین مهمترین نقطه ضعف فیلم، نفوذ یک جاسوس تا رده های میانی و معاونت وزارت اطلاعات و تشکیلات امنیتی است که به راحتی در جریان اغتشاش ها، به کار خود ادامه می دهد و سایر کارکنان و مدیران این سازمان نیز به گونه ای کار می کنند که گویی تلاش نیروهای عملیاتی را نمی بینند و یا بی تفاوت هستند و همه چیز در پلان پایانی فیلم به طور سربسته مشخص می شود که چه کسی جاسوس است، در حالی که در جریان فیلم، مخاطب تصور می کند که جاسوس احتمالا شخص روحانی و مسئول حفاظت اطلاعات است.

چگونه می توان پذیرفت، تشکیلاتی که با اقتدار اطلاعاتی و امنیتی در سال های اخیر و سال های 88 به بعد ، انواع بمب گذاری ها، ورود تیم های عملیاتی ضد انقلاب و انواع ترفندهای دشمن را کشف و خنثی نموده و با آنها برخورد کرده، تا این حد منفعل و ضعیف در این فیلم به تصویر کشیده شود.

 نمی توان قبول کرد که یک تشکیلات منسجم و با اقتدار اطلاعاتی، در برابر هر خبر و تجمع و حادثه ای، حالت منفعل از خود نشان دهد و قادر به مدیریت آن نباشد و تمام نیروی خود را به جای تمرکز بر عوامل اصلی حوادث بعد از انتخابات، تنها بر روی یک تیم مامور ام آی 6 و همکاری یک جاسوس در درون نهاد امنیتی با این تیم  متمرکز کرد.

جالب این که این نهاد و تشکیلات مادر امنیتی، تا زمان مقابله با اغتشاش گران و حضور یگان ویژه و نیروی انتظامی، نه قادر به کشف جاسوس درون سازمان و نه قادر به شناسایی و خنثی سازی تیم ام آی 6 و گروهک منافقین بوده است و آنها در درگیری خیابانی و توسط یک نیروی عملیاتی که مورد بی بهری قرار گرفته و در اختیار کارگزینی است، کشف و دنبال می شود و جاسوس در لحظه آخر که برای کشتن مامور ام آی 6 وارد عمل می شود شناسایی می شود.

چگونه می توان قبول کرد تشکیلاتی که انواع تحرکات آن روزها را کشف کرده و با آنها مقابله کرده، تا این حد در برابر جاسوس و تیم ام ای 6 منفعل بوده و با ضعف بسیار برخورد کرده است؟

هیچ سازمان اطلاعاتی و امنیتی به خصوص یک تشکیلات اطلاعاتی مادر به این راحتی، در مسیر نفوذ یک جاسوس قرار نمی گیرد و به خصوص این که شخصی که در مقام یک مدیر میانی و معاون وزارت اطلاعات کار می کند، از چشم مقامات و مسوولان و افراد مسئول حفاظت دور نمی ماند و نمی توان به این سادگی پذیرفت که فردی تا این درجه ارتقا یابد و انواع فعالیت های جاسوسی و حمایت از جاسوس خارجی را انجام دهد، اما تا لحظه آخر مشخص نشود که وی جاسوس است!

چگونه می توان پذیرفت که یک تشکیلات امنیتی در اوج اقتدار اطلاعاتی باشد و جریان فتنه و سایر فعالیت های جاسوسی و اطلاعاتی دشمن را مدیریت کند و همچنین سازمان های موساد، سیا و… را مبهوت نماید، اما به سادگی در جریان نفوذ یک جاسوس قرار گیرد و در چند حرکت شاهد عملیات گروهک منافقین و مامور ام آی 6 باشد.

همچنین چرا تمام رویدادها و تحولات به سفارت انگلیس، ام آی 6 و گروهک منافقین مربوط شده است و سایر تحولات و عوامل جنبش سبز نادیده گرفته شده است؟

مخاطب در طول دیدن فیلم، از شخص دکتر رخ صفت که معاون وزارت اطلاعات است و نقش جاسوس را بازی می کند، به عنوان فردی خانواده دار و آزاد اندیش یاد می کند که در خانواده او هم طرفدار احمدی نژاد و هم طرفدار جنبش سبز وجود دارد و در انتظار به دنیا آمدن فرزند است و خانواده ای سنتی و مهربان دارد اما با کمال تعجب در نمای پایانی فیلم ، بیننده، کسی را جاسوس می بیند که اصلا انتظار ندارد و در طول فیلم از او یک چهره مثبت ساخته شده است

مخاطبان فیلم از خود می پرسند که شخص جاسوس بر چه پایه و مبنایی به جاسوسی تن داده است و بر چه پایه ای تا سطح معاون وزارتخانه رشد کرده است؟؟

عضویت در تلگرام عصر خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک