2 نکته درباره “از تهران تا قاهره”

نواقص موجود در سیستم کنونی ، هر چند موجب نارضایتی های متعددی شده و به ویژه مشکلات اقتصادی مردم را به ستوه آورده است،اما هیچ کدام از این ها دلیل موجهی برای تحریف تاریخ نیست.

عصرایران – مستند از تهران با قاهره که چندی پیش از شبکه ماهواره ای ” من و تو” پخش شد ، هر چند با نقدهای زیادی مواجه شد اما دو نکته مغفول در این میان وجود دارد که به نظر می رسد نباید از کنار آن با بی اعتنایی گذشت:

1 – به نظر می رسد جریانی در میان اپوزیسیون خارج از کشور تقویت شده است که هدف گذاری اش نوعی ارتجاع تاریخی برای ملت ایران است: بازگشت به سلطنت!

این در حالی است که مردم ایران برای هزاران سال ، سلطنت را در وجوه مختلف و با افراد و سلسله های گوناگون تجربه کرده اند و بعد از قرن ها آزمون و خطا ، نهایتاً به این جمع بندی رسیده اند که باید در مسیر جمهوریت و دموکراسی خواهی قدم برداشت.
سلطنت یعنی انتقال قدرت از طریق اسپرم ، هرگز نمی تواند در برابر جمهوریت که انتقال قدرت از طریق آرای آزادانه مردم است ، حرفی برای گفتن داشته باشد ولو آن که سلطنت طلبان و بقایای خاندان آخرین پادشاه بخواهند موج سواری نمایند و با حرف های شیک ، دل ها را مجذوب خود کنند!

2 نکته درباره "از تهران تا قاهره"
از تهران تا قاهره

این ، البته سخن درستی است که سوء عملکردهای بسیاری از مسؤولان کنونی ، این زمینه را برای سلطنت طلبان به وجود آورده است که عرض اندامی کنند و خودی نشان دهند ولی راه عبور از مشکلات کنونی ، بازگشت به سلطنت و کشیده شدن تاریخی از این سلسله به آن سلسله نیست بلکه دموکراسی خواهی و رفع اشکالات موجود تنها راه بهبود وضعیت و جایگاه ملت و تمدن ایران است.

2 – تحریف تاریخ ، نکته مهم دیگری است که نباید بدان بی اعتنا بود. شبه مستندهایی مانند از تهران تا قاهره ، هر چند هدفشان تأمین آتیه خاندان سلطنت است اما گوشه چشمی هم به گذشته دارند تا بلکه از رهگذر تحریف تاریخ ، جایگاهی جدید در تاریخ ایران برای خود دست و پا کنند.
بیننده بی خبر از تاریخ پهلوی ، با تماشای این شبه مستند ، تصویری آرمانی از دوران آخرین پادشاه پهلوی را پیش روی خود می بیند.
ولی آیا واقعیت همان است که در این مطهرنمایی محض نمایش داده شد؟ پاسخ قطعاً منفی است و اگر دوران مورد اشاره ، بهشت موعود بود پس چرا میلیون ها ایرانی علیه حکومت وقت شوریدند و نظام سلطنت را برانداختند؟
مگر نه این است که ساواک و شکنجه هایش از شاخصه های آن دوران است و هنوز آثار شکنجه های آن از تن بسیاری از هموطنانمان زدوده نشده است؟
مگر نه این است که بسیاری از دانشجویان آن دوران سر از بازداشتگاه ها و زندان ها درمی آوردند چون کتاب دکتر شریعتی را در کیف شان یافته بودند؟
مگر محمدرضا پهلوی ، همان پادشاهی نبود که رسماً اعلام کرد هر کس عضو حزب رستاخیز نشود یا آن را نپذیرد ، بیاید پاسپورتش را بگیرد و از کشور بیرون برود؟
مگر مردمی که روز 17 شهریور در میدان ژاله تجمع آزادیخواهانه برگزار کرده بودند را جز ارتش شاهنشاهی با هلی کوپتر مورد حمله قرار داد و خونشان را سنگفرش خیابان کرد؟ و نظایر این ها که هیج جایی در شبه مستند از تهران تا قاهره نداشتند!

نواقص موجود در سیستم کنونی ، هر چند موجب نارضایتی های متعددی شده و به ویژه مشکلات اقتصادی مردم را به ستوه آورده است ، اما هیچ کدام از این ها دلیل موجهی برای تحریف تاریخ نیست و وارد بودن نقدهایی بر مسؤولان کنونی ، به معنای منزه بودن قبلی ها نیست ؛ تاریخ ، به عنوان میراث مشترک بشری ، باید آن گونه که هست روایت شود و هیچ کس ، نه جمهوری اسلامی و نه خاندان پهلوی و شبکه من و تو ، حق ندارند برگ هایی از آن را جدا کنند یا صفحاتی خود خواسته بدان بیفزایند.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک